ماده سوم: مرزبانى، حکم و فضیلت آن:
۱- تعریف مرزبانى: مرزبانى یا رباط عبارت است: از پاسدارى سپاهیان اسلام مجهز به انواع سلاحها و ابزار جنگى از مرزها و نقاط میهن اسلامى که در معرض تهدید دشمن قرار دارد. که احتمال تهاجم نیروهاى دشمن از آنجاها مىرود.
۲- حکم رباط و مرزبانى: پاسدارى و حفاظت از مرزهاى سرزمین اسلامى، مانند جهاد. واجب کفائى است. هرگاه عدهاى مسئولیت آن را بر عهده بگیرد، مسئولیت از دیگران ساقط خواهد شد. خداوند درباره آن امر کرده است. مىفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٢٠٠﴾[آلعمران: ۲۰۰]. «اى مؤمنان صبر را پیشه کنید و دیگران را توصیه به صبر کنید و از مرزها و نقاط خطر میهن اسلامى پاسدارى کنید و از خداوند بترسید تا رستگار شوید».
۳- فضیلت مرزبانى: پاسدارى و حراست از مرزهاى سرزمین اسلامى بهترین اجر و ثواب اخروى را دارد. رسول اللّهصمىفرماید: «رُبَاطُ يَومٍ فِى سَبِيلِ اللّهِ خَيرٌ مِنَ الدُّنْيا وَمَا عَلَيْهَا» (متفق علیه). «مرزدارى و حراست یک روز، بهتر است از دنیا و آنچه که در آن هست» و مىفرماید: «كُلُّ الْمَيِّتِ يُخْتَمُ عَلَى عَمَلِهِ إِلاَّ الْمُرَابِطَ فَإِنَّهُ يَنْمُو لَهُ عَمَلُهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَيُؤَمَّنُ مِنْ فَتَّانِ الْقَبْرِ» (ابوداود، ترمذى و صححه). «هر چیز میت همرا، با عملش پایان مىپذیرد، بجز کسى که مرزبان است، زیرا عمل او تا قیامت باقى است (و مرزبان، یعنى کسى که از مرزهاى اسلامى پاسدارى مىکند)، از فتنههاى قبر، -و سوال- منکر و نکیر، در امان مىباشد». و مىفرماید: «حَرَسُ لَيْلَةٍ فِى سَبِيلِ اللَّهِ تَعَالَى أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ لَيْلَةٍ يُقَامُ لَيْلُهَا وَيُصَامُ نَهَارُهَا» (احمد). «پاسدارى یک شب در راه خدا بهتر از هزار شب است که تمام شبهایش به عبادت و روزهایش در حالت روزه سپرى شوند»، رسول اللّه خطاب به انس بن ابى مرثد غنوى که وى را براى حراست سپاه به مدت یک شب مأموریت داده بود، فرمود: «هَلْ نَزَلْتَ اللَّيْلَةَ. قَالَ : لاَ إِلاَّ مُصَلِّيًا أَوْ قَاضِيًا حَاجَةً. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج: قَدْ أَوْجَبْتَ فَلاَ عَلَيْكَ أَنْ لاَ تَعْمَلَ بَعْدَهَا» «آیا شب را گذراندى؟ عرض کرد، خیر، جز در حالت نماز یا در رسیدگى به مشکلات و مسائل مردم، رسول اکرمصفرمود: تو بهشت را براى خود واجب کردى، از این پس اگر اعمالى را انجام ندهى، اشکالى ندارد». (نسائى و ابوداود).