فصل پنجم: آداب پرداختن به خود
مسلمان بر این باور و عقیده است که سعادتش در دنیا و آخرت موقوف به رعایت ادب و احترام، تطهیر و پالایش نفس خود اوست، همانطور که شقاوت او نیز منوط به فساد، آلودگى و خباثت نفس او است. این باور و ایمان مؤمن، بر گرفته از دلایل زیر مىباشد: خداوند مىفرماید:
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا ٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا ١٠﴾[الشمس: ٩-۱۰]. «بدرستى رستگار شد هرکس که نفسش را پالایش داد و به مقصد دست نیافت هر که نفسش را آلوده کرد».
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِي سَمِّ ٱلۡخِيَاطِۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٤٠ لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٞ وَمِن فَوۡقِهِمۡ غَوَاشٖۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ ٤١ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٤٢﴾[الأعراف: ۴۰-۴۲]. «همانا آنانى که آیههاى ما را تکذیب کردند و از عمل کردن بر آنها بخاطر غرور، خود را برتر مىدانند، درهاى رحمت آسمان براى آنان گشوده نمىشود و آنان هرگز وارد بهشت نخواهند شد، مجرمین را چنین مجازات خواهیم کرد، بالا و پائین آنان آتش دوزخ است، ستمکاران را چنین مجازات خواهیم کرد. آنانى که ایمان آوردهاند و اعمال شایسته انجام دادهاند ما هیچکس را بیش از توانش موظف به انجام کارى نمىکنیم، این گروه اهل بهشتاند و براى همیشه در آنجا خواهند بود».
﴿وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣﴾[العصر: ۱-۳].«تاریخ گواه این مطلب است که تمام انسانها در خساره هستند، سواى کسانى که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند و همدیگر را به گفتن و عمل کردن به حق و صبر توصیه کردند».
رسول اکرمصفرمود: «همه شما داخل بهشت خواهید شد، سواى کسى که انکار کند، سوال شد یا رسول اللّه! چه کسى انکار مىکند؟ فرمود: هرکس از من اطاعت کند داخل بهشت مىشود و هرکس مرا معصیت کند او انکار کرده است». و فرمود: هرکس در حالى صبح مىکند که در مورد خود معامله مىکند، یا خودش را از دوزخ آزاد مىسازد و یا اینکه خود را گرفتار دوزخ نموده به هلاکت مىرساند. (مسلم).
مسلمان بر این بارو و عقیده است که تزکیه، تطهیر و پالایش نفس از محاسن ایمان و آلودگى، فساد و خبث نفس از معایب و نواقص و کفر و معصیت است، خداوند در این خصوص مىفرماید:
﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِ﴾[هود: ۱۱۴]. «موقع زوال آفتاب و صبح و شام هم چنین در بخشى از شب نماز را برپا دار، بىتردید خوبىها آثار بدىها را از بین خواهند برد».
﴿كَلَّاۖ بَلۡۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ١٤﴾[المطففین: ۱۴]. «اعمال بد آنان دلهاى آنان را زنگ آلود کرده است».
و رسول اکرمصفرموده است: «هر گاه مؤمن مرتکب گناهى شود، لکه سیاهى در دل او پیدا مىشود، سپس اگر توبه کند، پشیمان شود و دست از گناه بکشد، آن لکه از صفحه قلبش پاک مىگردد، اگر او به گناهش ادامه دهد آن لکه بیشتر و بیشتر مىشود تا اینکه دریچههاى قلبش را مسدود مىکند» (نسائى و ترمذى). این «لکه سیاه» همان است که در قرآن به ﴿رَانَ﴾از آن تعبیر شده است. ﴿كَلَّاۖ بَلۡۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِم﴾و فرمود: «هر جا که هستى از نافرمانى خدا بترس، اگر مرتکب بدى شدى، در پى آن نیکى انجام بده، چون نیکىها بدىها را از بین خواهند برد و با مردم با حسن خلق رفتار کن». (احمد، ترمذى و حاکم).
با توجه به آنچه که عرض شد، مسلمان همواره ادب نفس را رعایت نموده و سعى در تزکیه و پالایش آن دارد، زیرا نفس انسان، بهترین کسى است که باید او را ادب آموخت، بنابراین انسان مسلمان باور داشتن نفس خود دور از عقائد، اعمال و اقوال بد و نامطلوب سعى و تلاش به خرج مىدهد تا از آلودگى مصون بماند. مسلمان شب و روز با نفس جهاد مىکند و آن را مورد محاسبه قرار مىدهد، و بر انجام کارهاى نیک وا مىدارد و به اطاعت اجبار مىکند و جلوى آن را از هر گونه شر و فساد مىگیرد. موارد ضرورى براى پاکیزه نگاه داشتن نفس: