ماده سوم: حکم شرط خیار در بیع:
اختیار گذاشتن براى خود در خرید و فروش در چند مساله جایز است:
۱- تا زمانى که بایع و مشترى در مجلس عقد حضور دارند و از هم جدا نشدهاند، هرکدام از طرفین بدون رضایت دیگرى مىتواند آن را فسخ کند.
رسول اکرمصمىفرماید: «الْبَيِّعَانِ بِالْخِيَارِ مَا لَمْ يَتَفَرَّقَا، فَإِنْ صَدَقَا وَبَيَّنَا بُورِكَ لَهُمَا فِى بَيْعِهِمَا، وَإِنْ كَذَبَا وَكَتَمَا مُحِقَتْ بَرَكَةُ بَيْعِهِمَا» (متفق علیه). «بایع و مشترى تا زمانى که از هم جدا نشدهاند، اختیار دارند، اگر راست بگویند و حقیقت امر را روشن کنند، بیع آنان مبارک خواهد بود، اگر واقعیت را کتمان کنند و دروغ گویند، برکت معامله آنان از بین خواهد رفت».
۲- اگر فروشنده و خریدار، مدت معینى براى اختیار خود، در نظر بگیرند و روى آن توافق شود، هرکدام از آن دو تا پایان مدت یاد شده اختیار دارد، بعد از گذشت مدت، بیع خود بخود نافذ مىگردد. رسول اکرمصمىفرماید: «الْمُسْلِمُونَ عَلَى شُرُوطِهِمْ» «مسلمانان طبق شرایط تعیین شده باید عمل کنند». (ابوداود و حاکم).
۳- اگر یکى از دو طرف، در معامله فریبکارى زیانآور بنماید، که ضرر آن زیاد باشد، یعنى بسیار زیاد باشد و باندازه یک سوم یا بیشتر باشد، مثلا فروشنده کالایى را که قیمت آن ده درهم است به پانزده درهم یا بیست درهم بفروشد، مشترى اختیار دارد که معامله را فسخ کند یا با قیمت مناسب بیع را نافذ کند. رسول اکرمصخطاب به شخصى که بدلیل اختلال در حواس در معامله دچار فریب مىشد، فرمود: «مَنْ بَايَعْتَ فَقُلْ لَا خَلَابَةَ، أَىْ لَا خَدِيْعَةَ» (بخاری). «با هرکس که معامله کردى، بگو فریب در کار نباشد» اگر فریب ظاهر شود، مقدار زائد گرفته شود یا اینکه معامله فسخ گردد.
۴- هرگاه فروشنده کالا را مشتبه جلوه دهد، مثلا حسن و خوبىهاى مبیع و کالا را ظاهر نموده و نواقص آن را پنهان کند، مقدار خوب کالا را نشان دهد و خرابیش را کتمان کند، یا شیرهاى چند وعده را در پستان گوسفند جمع کند، در تمام این صورتها مشترى اختیار دارد معامله را امضاء کند یا آن را فسخ نماید. رسول اللّهصمىفرماید: «لاَ تُصَرُّوا الإِبِلَ وَالْغَنَمَ، فَمَنِ ابْتَاعَهَا بَعْدُ فَإِنَّهُ بِخَيْرِ النَّظَرَيْنِ بَعْدَ أَنْ يَحْتَلِبَهَا إِنْ شَاءَ أَمْسَكَ، وَإِنْ شَاءَ رَدَّهَا وَصَاعَ تَمْرٍ» (متفق علیه). «بمنظور فریب دادن و گول زدن مشترى، شیر، را در پستان شتر و گوسفند جمع نکنید، هرکس در چنین حالتى آن را خرید، بعد از دوشیدن شیرهاى آن، اختیار دارد، آن را نزد خود نگاه دارد، و بیع را نافذ کند یا اینکه جانور را به فروشنده برگرداند و یک صاع خرما در عوض شیرى که استفاده کرده نیز بپردازد».
۵- هرگاه عیبى که باعث نقص قیمت است، در کالا دیده شود که مشترى وقت خرید از آن اطلاع نداشته و بدان راضى نبوده است، اجازه دارد که معامله را نافذ کند یا آن را فسخ نماید. رسول اللّهصمىفرماید: «لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ بَاعَ مِنْ أخِيْهِ بَيْعًا فِيْهِ عَيْبٌ إِلَّا بَيَّنَهُ لَهُ» (ابن ماجه). «براى مسلمان روا نیست کالائى را که معیوب است به برادرش بفروشد، مگر اینکه عیب آن را ظاهر کرده باشد». و مىفرماید: «مَنْ غَشَّنَا فَلَيْسَ مِنَّا» «هرکس فریب کارى کند از مسلمانان نیست».
۶- هرگاه میان فروشنده و خریدار در مورد مقدار قیمت یا اوصاف بیع و کالا اختلاف پیدا شود و هرکدام بر مدعاى خود سوگند یاد کند، آنگاه هرکدام از آن دو در تنفیذ یا فسخ بیع اختیار دارد. رسول اللّهصمىفرماید: «إِذَا اخْتَلَفَ الْمُتَبَايِعَانِ، وَالسِّلْعَةُ قَائِمَةٌ وَلَا بَيِّنَةَ لِأَحَدِهِمَا تَحَالَفَا» «اگر فروشنده و خریدار اختلاف کردند و هیچ کدام بر مدعاى خود گواه نداشته باشد، هر دو سوگند بخورند». (تمام اصحاب سنن و حاکم).