ماده دوم: ودیعت و امانت:
۱- تعریف ودیعت: ودیعت چیزى است که نزد کسى گذاشته مىشود تا از آن حفاظت کرده و هرگاه که مالک آن را بخواهد باو سپرده شود.
۲- حکم ودیعت: ودیعت جایز و مشروع است. آیههاى زیر به مشروعیت آن اشاره دارند: مىفرماید: ﴿فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُۥ﴾[البقرة: ۲۸۳]. «کسى که امین قرار داده شده است، امانتش را بپردازد». و مىفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا﴾[النساء: ۵۸]. «خداوند امر مىکند شما را تا امانتها را به کسانى که شایستگى آن را دارند بسپارید». رسول اکرمصمىفرماید: «أَدِّ الأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكَ، وَلا تَخُنْ مَنْ خَانَكَ» (ابوداود و ترمذى). «امانت را به کسى که تو را امین قرار داده است، بسپار و کسى که در حق تو خیانت کرده است تو در حق او خیانت نکن» ودیعه نوعى امانت است، و حکم ودیعت با توجه به اختلاف اوضاع و احوال مختلف مىشود. گاهى قبول و پذیرفتن ودیعه واجب مىگردد، و آن در شرایطى که مسلمان ناچار است که از مالش حفاظت کند و بجز کسى که کالایش را باو مىدهد، نمىیابد، در بعضى شرایط پذیرفتن ودیعت مستحب و مستحسن مىگردد نه واجب، مثلا یک شخص در عین حال که قادر به حفاظت از مال خود است، آن را جهت حفاظت به دیگرى مىدهد، در این حالت پذیرفتن ودیعت واجب نیست. البته مستحب است زیرا نوعى تعاون علىالبر است، خداوند مىفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾[المائدة: ۲]. و گاه وقتى پذیرفتن ودیعت مکروه است، یعنى اگر کسى که ودیعه باو سپرده مىشود، اگر توان حفاظت آن را ندارد، پذیرفتن آن مکروه است.
احکام ودیعت:
۱- امانت گذار و امانتدار هر دو باید مکلف، عاقل و توانا باشند، پس کودک و دیوانه که فاقد عقل مىباشند نمىتوانند کالایى را به ودیعت بگذارند، یا قبول کنند.
۲- اگر ودیعت بدون تعدى و کوتاهى، تلف شود، ضمان بر وى واجب نیست، رسول اکرمصمىفرماید: «لَا ضَمانَ عَلَى مُؤتَمَنٍ» (دار قطنى، سندش ضعیف است نزد جمهور معمول به است). «امانتدار، ضامن نیست» و مىفرماید: «مَنْ أُودِعَ وَدِيعَةً فَلاَ ضَمَانَ عَلَيْهِ» «هرکس امانتى نزد او گذاشته شود، ضامن نیست». (ابن ماجه).
۳- هر یک از طرفین هرگاه خواسته باشد مىتواند ودیعه را برگرداند.
۴- امانتدار بدون اجازه صاحب امانت بهیچ وجه نمىتواند، از ودیعه استفاده کند، هرگونه استفاده منوط به اجازه مالک مىباشد.
۵- اگر میان امانتگذار و امانتدار در مورد اداى امانت، اختلاف پیدا شود، سخن امانتدار با سوگند معتبر است. الا اینکه امانت گذار مدعایش را که اداء نکردن ودیعه است، با بینه ثابت کند.
نحوه تنظیم امانت نامه:
آقاى .... مىپذیرد که فلان مبلغ را از آقاى .... بعنوان ودیعه شرعى وصول کرده و حفاظت وصیانت آن را در محلى که مورد نظر صاحب ودیعه است متعهد و ملتزم شده است، و امانتدار حضور داشته و مراتب قید شده در امانت نامه را با علم و اراده خودش به امضاء رسانده است.
نحوه تنظیم بر گرداندن امانت:
بدینوسیله تائید مىگردد اینجانب.... عین کالائى را که نزد آقاى .... در فلان تاریخ به ودیعه گذاشته بودم، در فلان .... تاریخ تحویل گرفتم و این تحویل و تحول در تاریخ.... به امضاء امانتدار و امانت گذار رسیده است.