روش زندگی مسلمان

فهرست کتاب

ماده نهم‏: هبه، عمرى و رقبى:‏

ماده نهم‏: هبه، عمرى و رقبى:‏

الف) هبه:‏

۱- تعریف هبه: هبه و بخشش بلاعوض نوعى احسان است از طرف شخص عاقل و بالغ نسبت به کسى دیگر است مانند اینکه: یک فرد نیکوکار منزلى را در اختیار مسلمانى دیگر قرار دهد، یا اینکه اجناسى مانند، پارچه، طعام و پول نقد را به دیگرى ببخشد.

۲- حکم هبه: هبه و هدیه مستحب و مطلوب و از اعمالى هستند که انجام آن‌ها مورد تشویق قرار گرفته و بر انجام آن‌ها تاکید شده است. خداوند مى‏فرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ[المائدة: ۲]. «در کارهاى نیک و اعمالى که موجب تقوى هستند، با همدیگر مساعدت کنید»و مى‏فرماید: ﴿وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[البقرة: ۱٧٧]. «(بنده شایسته خدا کسى است که با وجود دلبستگى به مال) آن را به خویشاوندان مى‏دهد». و رسول‏ اللّهصمى‏فرماید: «تَهَادُوا تَحَابُّوا وتَصافَحُوا يُذْهِبُ الغُلَّ عَنْكُمْ» (ابن عساکر با سند صحیح). «به همدیگر هدیه دهید و با هم محبت و دوستى کنید تا کدورت از دل‏هاى‏ شما زائل شود». و مى‏فرماید: «العَائِدُ فِى هِبَّتِهِ كَا الْعائِدِ فِى قَيْئِهِ» (متفق علیه). «کسى که کالاى هبه‏ شده خود را پس مى‏گیرد مانند کسى است که استفراغ خود را مى‏بلعد». و از حضرت عایشهلمروى است: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِجيَقْبَلُ الْهَدِيَّةَ، وَيُثِيبُ عَلَيْهَا»(بخارى). «رسول اکرمصهدیه را مى‏پذیرفت و در عوض پاداش مى‏داد». رسول ‏اللّهصمى‏فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُبْسَطَ لَهُ رِزْقُهُ أَوْ يُنْسَأَ لَهُ فِى أَثَرِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ» (بخاری). «هرکس روزى وسیع را مى‏پسندد و دوست دارد، که لغزش‏هایش به فراموشى سپرده شوند، با هدیه دادن پیوندش را با خویشاوندان حفظ کند».

۳- شرایط هبه:

۱- ایجاب: یعنى اظهار آمادگى هبه کننده و پاسخ مثبت دادن به کسى که از وى چیزى مى‏طلبد.

۲- قبول: یعنى اینکه کسى که به او چیزى داده شود، آن را بپذیرد. و چنین گوید: «قَبِلْتُ مَا وَهَبْتَنِى» آنچه را که تو به من دادى پذیرفتم. یا اینکه آن کالا را از هبه کننده بگیرد و در اختیار خود قرار دهد. زیرا اگر فرد مسلمانى چیزى را به دیگرى هبه کند طرف مقابل آن را نپذیرد هبه قبول نمى‏شود. حتى اگر همان دم هبه کننده بمیرد کالاى مذکور به ورثاء میت تعلق مى‏گیرد.

۴- احکام هبه:

۱- اگر به یکى از فرزندان هبه شود، عین همان کالا به فرزندان دیگر نیز داده شود. رسول اکرمصمى‏فرماید: «اتَّقُو للّهَ وَاعْدِلُوْا فِى أَوْلَادِكُمْ» (متفق علیه). «از خدا بترسید و درباره فرزندان عدالت را رعایت کنید».

۲- باز پس گرفتن هبه و هدیه حرام است. رسول ‏اللّهصمى‏فرماید: «العَائِدُ فِى هِبَّتِهِ كَا الْعائِدِ فِى قَيْئِهِ» (متفق علیه). «کسى که هبه را پس مى‏گیرد مانند کسى است که غذاى استفراغ شده را دوباره مى‏بلعد». البته اگر کسى به فرزند خویش چیزى هبه کرد، مى‏تواند رجوع بکند. چرا که فرزند و تمام اموال او از آن پدر مى‏باشند. چنانکه رسول اللّهصمى‏فرماید: «لاَ يَحِلُّ لِلرَّجُلِ أَنْ يُعْطِىَ عَطِيَّةً ثُمَّ يَرْجِعَ فِيهَا إِلاَّ الْوَالِدَ فِيمَا يُعْطِى وَلَدَهُ» (ترمذی). «بر هیچ انسانى حلال نیست، چیزى را که به کسى داده پس بگیرد، مگر پدر که مى‏تواند آنچه را به پسرش داده پس بگیرد».

۳- هدیه دادن به نیت دریافت پاداش بزرگتر مکروه است. یعنى شخصى به کسى هدیه‏اى مى‏دهد به امید اینکه هدیه بزرگترى دریافت کند، خداوند مى‏فرماید: ﴿فَلَا يَرۡبُواْ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَآ ءَاتَيۡتُم مِّن زَكَوٰةٖ تُرِيدُونَ وَجۡهَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُضۡعِفُونَ[الروم: ۳٩]. «و آنچه [به قصد] ربا مى‏دهید تا [بهره شما] در اموال مردم افزونتر گردد. [بدانید که‏] در نزد خداوند افزون نمى‏شود. و زکاتى را که در طلب خشنودى خداوند پرداخت کرده باشید، پس همینان فزونى یافتگانند».

هدیه گیرنده در پذیرفتن و رد کردن هدیه مختار است ولى اگر پذیرفت جبران آن بر وى لازم است. چنانکه عایشهلمى‏فرماید: آنحضرتصهدیه را مى‏پذیرفت و عوض آن را مى‏داد. (بخاری). رسول اکرمصمى‏فرماید: اگر کسى در حق شما احسان نمود، شما نیز جبران نمائید. (دیلمى).

ب) عمرى:

۱- تعریف عمرى: عمرى عبارت است از اینکه یک فرد مسلمان خطاب به برادر مسلمانش مى‏گوید: «أعمرتك دارِى أَوْ بُسْتانِى أَوْ وَهَبْتُكَ سُكْنى دارِى أَوْ غَلَّةَ بُستَانِى مَدَّةَ عُمْرِكَ أَوْ طُولَ حَياتِكَ» «منزل یا باغم را تا زنده‏اى به تو بخشیدم. یا سکونت منزلم یا منافع با غم را تا تو زنده هستى یا در طول زندگى‏ات به تو هبه کردم».

۲- حکم عمرى: عمرى به حدیث جابرس که ذیلا درج مى‏گردد جایز است. حضرت جابرس مى‏گوید: عمرى که رسول ‏اللّهصآن را جایز دانسته این است که شخص مى‏گوید: «هِىَ لَكَ وَلَعَقَبِكَ» یعنى، «فلان منزل از آن تو و فرزندان تو است». ولى اگر چنین گوید: «هِىَ لَكَ مَا عِشْتَ» یعنى: «فلان منزل، تا زمانى که تو زنده هستى مال تو است»، بعد از وفات مخاطب، ملک به مالکش برمى‏گردد.

۳- احکام عمرى:

۱- اگر لفظ عمرى بکار رفته است، مثلا چنین گفته شده است، «أَعْمَرْتُكَ هَذِهِ الدَّارَ» این منزل را تا زنده‏اى به تو بخشیدم. بعد از مردن معمر له، منزل به وارثان او منتقل مى‏گردد. رسول ‏اللّهصمى‏فرماید: «العُمْرِىْ لِمَنْ وُهِبَتْ لَهُ» «عمرى براى کسى است که باو بخشیده شده است». (متفق علیه). «هم چنین اگر در عمرى، این الفاظ قید شده‏اند «هى لك ولذريتك من بعدك» «فلان منزل از آن تو و بعد از مردنت از آن فرزندان تو است». آنگاه منزل مذکور مال معمرله و بعد از مرگ وى از آن فرزندان او است، و در ملک معمر، (مالک اصلى) بر نمى‏گردد. رسول اللّهصمى‏فرماید: «أَيُّمَا رَجُلٍ أُعْمِرَ عُمْرَى لَهُ وَلِعَقِبِهِ فَإِنَّهَا لِلَّذِى يُعْطَاهَا لاَ تَرْجِعُ إِلَى الَّذِى أَعْطَاهَا لأَنَّهُ أَعْطَى عَطَاءً وَقَعَتْ فِيهِ الْمَوَارِيثُ» (مسلم و ابوداود). «هرکس که بصورت عمرى به او چیزى داده شد، به او و فرزندانش تعلق مى‏گیرد. و هرگز به ملک دهنده برنمى‏گردد. چون دهنده بخششى نموده است که حکم میراث در آن به اجرا درآمده است».

۲- اگر در عمرى، گفته شود، این منزل تا زمانى که تو زنده هستى از آن تو است و بعد از آن، به من و فرزندانم برمى‏گردد، بعد از وفات ایشان به ملک صاحب اصلى بر مى‏گردد. بدلیل حدیث حضرت جابر که در سطور بالا بیان گردید.

ج) رقبى:

۱- تعریف رقبى: این است که یک فرد به برادر دینى‏اش مى‏گوید: اگر قبل از تو من مردم، منزل یا باغ من مال تو است و اگر تو قبل از من مردى، منزل و باغ تو از آن من است. یا چنین مى‏گوید: این منزل تا زمانى که تو زنده هستى مال تو است، اگر تو پیش از من مردى به من برمى‏گردد و اگر من مُردم همچنان مال تو باشد، آنگاه هرکدام از این دو تا که دیرتر بمیرد، منزل یا باغ مذکور به او تعلق مى‏گیرد.

۲- حکم رقبى: رقبى بدلیل حدیث زیر، مکروه است. رسول‏ اللّهصمى‏فرماید: «لاَ تُرْقِبُوا فَمَنْ أَرْقَبَ شَيْئاً فَهُوَ فِى سَبِيلِ الْمِيرَاثِ» (احمد، ابوداود، ابن ماجه و نسائى). «بصورت رقبى چیزى را به کسى ندهید، هرکس بصورت رقبى چیزى را داد، حکمش، حکم میراث است». دلیل دوم کراهیت این است که ارتقاب، یعنى بصورت رقبى چیزى را به کسى دادن، منجر به این مى‏شود که طرف در انتظار مرگ و مردن طرف آخر بنشیند و مرگ او را آرزو کند حتى ممکن است یک طرف براى مردن و از بین بردن طرف دیگر تلاش کند. بنابراین جمهور علماء آن را مکروه دانسته‏اند.

۳- احکام رقبى: اگر مسلمانى مرتکب عمل مکروه رقبى شود، و چیزى را بصورت رقبى بدهد، همان احکام عمرى در آن جارى مى‏گردد، اگر رقبى مطلق است، پس متعلق به مرقب له و بعد از وى متعلق به فرزندان او مى‏باشد و اگر رقبى مشروط و مقید است، قید و شرایط آن باید رعایت گردد، اگر رجوع شرط شده است برمى‏گردد و اگر رجوع در آن شرط نشده است به مالک اصلى برنمى‏گردد بلکه به وارثان مرقب له منتقل مى‏گردد.