روش زندگی مسلمان

فهرست کتاب

ماده دهم‏: میراث جنین، مفقود و غریق:‏

ماده دهم‏: میراث جنین، مفقود و غریق:‏

۱- حمل: ورثه درباره حمل اختیار دارند، یعنى اینکه ترکه را تقسیم نکنند تا اینکه حمل بدنیا بیاید، و مذکر و مؤنث بودنش معلوم شود، آنگاه ترکه را تقسیم کنند، یا اینکه ترکه را تقسیم کنند و وارثانى که بدلیل وجود حمل متضرر مى‏شوند، حداقل سهم متیقین به آنان داده شود و بقیه توقیف شود تا اینکه حمل بدنیا بیاید، مثلا شخصى مى‏میرد و همسرى را که حامله است مى‏گذارد، همسر که حامله است بسبب وجود حمل و متولد شدن آن بصورت زنده یک هشتم ترکه را مى‏برد. و در صورت عدم حمل یا بدنیا آمدن آن بصورت مرده، یک چهارم ترکه را مى‏برد، اکنون یک هشتم که متیقن است در حال حاضر به او داده شود و بقیه تا وضع حمل توقیف گردد. اگر حمل بصورت زنده بدنیا آمد، مادرش حق بیشتر از یک هشتم را ندارد و اگر حمل سقط شد و مرده بدنیا آمد، یک چهارم ترکه، که در صورت نبودن اولاد، فریضه او است، بطور کامل برایش داده خواهد شد.

۲- مفقود: اگر یکى از وارثان مفقود گردید، و سایر وارثان، قبل از روشن شدن وضعیت مفقود که آیا زنده است یا مرده، خواسته باشند ترکه را تقسیم کنند، همان روشى که درباره حمل بدان عمل مى‏شد، درباره مفقود و خویشاوندانش نیز باید عمل شود، یعنى به وارثانى که حق مشخصى دارند همان مقدار متیقن به آنان داده شود و باقى تا صدور حکم موت یا زنده بودن مفقود توقیف شود، مثلا: شخصى هلاک شده و دو پسر باقى گذاشته است که یکى از آنان مفقود است. به پسر موجود نصف ترکه، که متیقن است داده شود و نصف باقى تا روشن شدن وضعیت مفقود مسدود نگاه داشته شود، مثالى دیگر: شخصى فوت شده زوجه، مادر و دو برادر که یکى مفقود است باقى گذاشته است، یک چهارم کامل ترکه به همسر داده شود. زیرا حق او با بودن و نبودن مفقود یکسان است. سهم او نیز متیقن است. اما برادر موجود نصف باقى (بعد از بیرون کردن یک چهارم و یک ششم) باو داده مى‏شود چون متیقن است. نصف باقى توقیف مى‏شود، اگر زنده بودن مفقود روشن شود، نصف باقى سهم او است، اگر موتش ثابت شود، برادر موجود نصف دیگر را مى‏برد.

مادر یک سوم را مى‏برد، باقیمانده مال برادر است، مسأله از ۲۴ تصحیح مى‏شود بشرح زیر:

۱- مسأله دو فرض (اصل) در نظر گرفته شده است اول باعتبار اینکه مفقود زنده است. مسأله از ۲۴ تصحیح مى‏شود، فرض دوم باعتبار اینکه مفقود مرده است و مسأله از ۱۲ صحیح مى‏شود.

۲- به جایگاه دو فرض نگریسته شد، هر دو فرض بر نصف سدس توافق داشتند، وفق فریضه اول که دو تا بود بالاى فریضه دوم قرار داده شد وفق فریضه دوم که یکى بود بالاى فریضه اول قرار داده شد، در فریضه دوم ۱۲ ضرب داده شد، ۲۴ بدست آمد، آن را مقسم به آخر، یعنى مقسم به تصحیح قرار دادیم.

۳- بنابر اصل، دادن اقل متیقن به وارثانى که بدلیل وجود و حیات مفقود متضرر مى‏شوند، آنچه که سهم همسر بود (۶) آن را در عددى که بالاى فریضه اول (۲۴) قرار گرفته بود، ضرب دادیم، شش بدست آمد، شش را در جدول جلوى همسر بر مبناى مقسم به تصحیح قرار دادیم، سهم مادر را نیز در همان عددى که سهم همسر را ضرب دادیم، ضرب دادیم، عدد چهار بدست آمد، آن را نیز در جدول جلوى مادر بر مبناى مقسم به تصحیح قرار دادیم مضروب سابق را در عدد هفت (٧) که سهم در درست برادر موجود بود ضرب دادیم، عدد هفت بدست آمد، عدد هفت را در خانه جلوى برادر زنده و موجود، در جدول بر مبناى مقسم به تصحیح قرار دادیم.

۴- مجموع سهام بر مبناى مقسم به (۲۴) ۱٧ سهم هستند، هفت سهم باقى تا صدور حکم موت یا زنده بودن مفقود، مسدود مى‏مانند، اگر حکم حیاتش صادر شود، هفت سهم باقى مانده از آن او هستند، اگر حکم مرگ او صادر شود یک سوم سهم مادر از آن‌ها تکمیل مى‏شود، یعنى سهم مادر از چهار به هشت مى‏رسد و باقى به برادر موجود داده مى‏شوند روى این حساب سهم برادر از هفت سهم به یازده سهم ارتقاء مى‏یابد و مطلوب همین است.

۳- غرق شدگان: غرق شدگان، در آب یا زیر آوار و سوخته شدگان، نزد اغلب علماء از همدیگر میراث نمى‏برند و هرکدام از وارثان که از هلاک شدگان نیستند، میراث مى‏برند، بطور مثال: دو برادر در یک حادثه هلاک مى‏شوند و معلوم نیست که کدام یک جلوتر هلاک شده است، یکى از آنان یک همسر، یک دختر و یک عمو دارد، دومى دو دختر و همان عمو را دارد، فتوا بر این است که وارثان هر کدام، از مورث خود میراث مى‏برند، از برادر اولى همسرش میراث مى‏برد، یعنى یک هشتم ترکه او به همسرش داده مى‏شود، و دخترش میراث مى‏برد، یعنى یک سوم ترکه باو داده مى‏شود، و باقیمانده به عمویش چون عصبه است، مى‏رسد، از برادر دومى، دو دخترش میراث مى‏برند، یعنى دو سوم ترکه به آنان داده مى‏شود و یک سوم دیگر از آن عمویش مى‏باشد چون عصبه است.