در چه مواردی تیمم جایز است؟
تیمم وقتی جایز است که شخص از استفادهی آب ناتوان باشد. بطوریکه آب در دسترس نباشد، یا اینکه به دلیل بیماری جسمی یا شدت سرما از استفاده کردن آن بترسد:
از عمران بن حصین سروایت است: (كنا مع رسول الله جفي سفر، فصلی بالناس فإذا هو برجل معتزل، فقال: ما منعك أن تصلی؟ قال: أصابتنی جنابة ولاماء، فقال ج: علیك بالصعید فإنه یكفیك) [۱۶۹]. «در سفری با پیامبر جبودیم. پیامبر جبا مردم (به جماعت) نماز خواند و ناگهان متوجه مردی شد (بدون اینکه نماز خوانده باشد) در گوشهای نشسته، پیامبر جفرمود: چرا با ما نماز نخواندی؟ آن مرد گفت: جنب شدهام و آب نیست، پیامبر جفرمود: با سطح زمین تیمم کن، آن تو را کفایت میکند».
از جابر سآمده روایت است: (خرجنا في سفر، فأصاب رجلا منا حجر فشجه في رأسه، ثم أحتلم فسأل أصحابه: هل تجدون لی رخصة في التیمم؟ فقالوا: ما نجد لك رخصة وأنت تقدر علی الـماء، فاغتسل فمات: فلما قدمنا علی رسول الله جأخبر بذلك، فقال: قتلوه، قتلهم الله، ألا سألوا إذا لم یعلموا، فإنما شفاء العی السؤال، إنما كان یكفیه أن یتیمم) [۱۷۰]. «به قصد مسافرتی بیرون رفتیم، سنگی به مردی خورد و سرش را زخمی کرد، سپس آن مرد محتلم شد، از دوستانش پرسید آیا به نظر شما میتوانم تیمم کنم؟ گفتند: در حالی که میتوانی با آب غسل کنی رخصتی برای شما نمییابیم، پس آن مرد غسل کرد و مرد، وقتی نزد پیامبر جرفتیم او را از این جریان باخبر کردند فرمود: او را کشتند، خدا آنها را بکشد چرا وقتی که نمیدانستند سؤال نکردند؟ چراکه شفای درمانده سؤال(کردن) است، کافی بود تیمم کند».
از عمرو بن عاص سروایت است: وقتی به غزوه ذات السلاسل اعزام شدم در شب بسیار سردی احتلام شدم، ترسیدم اگر غسل کنم هلاک شوم، در نتیجه تیمم کردم و برای همراهانم در نماز صبح امامت کردم. وقتی نزد پیامبر جبرگشتیم جریان را برایش بازگو کردند فرمود: «یا عمرو صلیت بأصحابك وأنت جنب؟ فقلت: ذكرت قول الله تعالی: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا﴾[النساء: ۲۹]. فتیممت ثم صلیت، فضحك رسول الله جولم یقل شیئا) [۱۷۱]«ای عمرو! در حالیکه جنب بودی برای همراهانت امامت کردی؟ گفتم: فرموده خداوند متعال را به یاد آوردم که: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا﴾[النساء: ۲۹]. «خودتان را از بین نبرید، چراکه خداوند نسبت به شما رحیم و مهربان است، پس تیمم کردم و نماز خواندم. پیامبر جخندید وچیزی نگفت».
صعید چیست؟
ابن منظور در لسان العرب میگوید [۱۷۲]: صعید زمین است و گفته شده: صعید به معنی زمین پاک است، (عدهای هم آن را به معنی هر خاک پاکی دانستهاند). در قرآن کریم چنین آمده است: ﴿فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا﴾[النساء: ۴۳]. ابواسحاق میگوید: صعید سطح زمین است و بر انسان لازم است که (هنگام تیمم) هر دو دستش را بدون توجه به اینکه در آنجا خاک وجود دارد یا نه؛ بر سطح زمین بزند چراکه صعید بمعنی خاک نیست، بلکه بمعنی سطح زمین است، خاک باشد یا غیرخاک، گوید: اگر تمام زمین صخره باشد و هیچ خاکی روی آن نباشد و تیمم کننده دستش را بر آن صخره بزند وصورتش را با آن مسح کند، همان برایش پاک کننده به حساب میآید.
[۱۶۹] متفق علیه: خ (۲۴۴/۴۷۷/۱)، م (۳۸۲/۴۷۴/۱)، نس (۱۷۱/۱). [۱۷۰] حسن: [ص. د ۳۲۶]، د (۳۳۲/۵۳۲/۱)، در روایت ابوداود این اضافه منکر هم وجود دارد: «... ویعصر أو یعصب علی جرحه خرقة ثم یمسح علیها ویغسل سائر جسده» «و زخمش را با پارچهای ببندد سپس بر آن مسح کند و بقیه بدنش را بشوید» شمس الحق در عون المعبود (۵۳۵/۱) میگوید: روایت جمع بین تیمم و غسل را فقط روایت کرده است و او با وجود اینکه در حدیث قوی نیست، با سایر کسانی که از عطابن ابی رباح روایت کردهاند مخالفت کرده است. بنابراین روایت جمع بین تیمم و غسل روایتی ضعیف است و نمیتواند آن حکمی را ثابت کرد أه. و ضمناً به فایدهای که در صفحه بعد آمده توجه شود. [۱۷۱] صحیح: [ص. د ۳۲۳]، د (۳۳۰/۵۳۰/۱)، أ(۱۶/۱۹۱/۲)، کم )(۱۷۷/۱). [۱۷۲] (۲۵۴/۳).