۱- طلاق از جهت لفظ
طلاق از جهت لفظ به دو قسم تقسیم میشود: طلاق صریح و طلاق کنایه
طلاق صریح: آن است که از معنای کلام هنگام تلفظ فهمیده میشود و لفظ، احتمال غیرآن معنی را ندارد. مانند اینکه بگوید: تورا طلاق دادم، یا مطلقهای، و دیگر مشتقات لفظ طلاق.
با این لفظ طلاق واقع میشود، هرچند بیهدف و یا به قصد شوخی آن را بگوید و نیت طلاق نداشته باشد؛ بدلیل حدیث ابوهریره از پیامبر جکه فرمود: (ثلاث جدهن جد، وهزلهن جد: النكاح والطلاق والرجعة) [۱۰۷۵]«سه چیز است که شوخی و جدی در آنها، جدی است: نکاح، طلاق و رجوع کردن».
طلاق کنایه: کلماتی هستند که احتمال معنی طلاق و غیر آنرا دارند مانند اینکه بگوید: پیش خانوادهات برو، و امثال آن، با این لفظ، بدون نیت طلاق واقع نمیشود، اگر نیت طلاق داشته باشد واقع میشود، و اگر نیت طلاق نداشته باشد، واقع نمیشود، از عائشه لروایت است: (أن ابنة الجون لـما أدخلت علی رسول الله جودنا منها، قالت: أعوذ بالله منك، فقال لـها: لقد عذت بعظیم، إلحقی بأهلك) [۱۰۷۶]«زمانیکه دختر «جَون» را بر پیامبر جوارد کردند، و پیامبر خواست به او نزدیک شود، به پیامبر گفت: از تو به خدا پناه میبرم، پیامبر جبه وی گفت: به ذاتی بزرگ پناه بردی، به اهلت ملحق شو».
در حدیث کعب بن مالک آمده وقتی که پیامبر جبا او و دو دوستش به سبب تخلفشان از غزوه تبوک، قطع رابطه کرد، کسی را دنبال او فرستاد و گفت: (أن اعتزل امرأتك، فقال: أطلقها أم ماذا أفعل؟ قال: بل اعتزلـها، فلا تقربنها، فقال لامرأته الحقی بأهلك) [۱۰۷۷]«از همسرت کنارهگیری کن، کعب گفت: او را طلاق دهم یا چه کاری کنم؟ پیامبر فرمود: بلکه از او کنارهگیری کن و به او نزدیک مشو. کعب به زنش گفت: نزد خانوادهات برو».
[۱۰۷۵] حسن [الإرواء ۱۸۲۶]، جه (۲۰۳۹/۶۵۸/۱)، د (۲۱۸۰/۲۶۲/۶)، ت (۱۱۹۵/۳۲۸/۲). [۱۰۷۶] صحیح: [ص. نس ۳۱۹۹]، خ (۵۲۵۴/۳۵۶/۹)، نسائی (۱۵۰/۶) در روایت نسائی بجای عبارت «أن ابنة الجون لـما أدخلت» عبارت «أن الکلابیة لـما أدخلت» آمده است. [۱۰۷۷] متفق علیه: خ (۴۴۱۸/۱۱۳/۱۳)، م (۲۷۶۹/۲۱۲۰/۴)، د (۲۱۸۷/۲۸۵/۶)، نس (۱۵۲/۶).