مختصر فقه از کتاب و سنت

فهرست کتاب

آنچه هنگام زفاف مستحب است(*)

آنچه هنگام زفاف مستحب است(*)

مستحب است داماد با همسرش ملاطفت کند مثلاً به او شربت و شیرینی و مانند آن بدهد؛ به دلیل حدیث اسماء بنت یزید: (إنی قینت عائشة لرسول الله ج، ثم جئته فدعوته لجلوتها، فجاء فجلس إلی جنبها، فأتی بعس لبن، فشرب ثم ناولـها النبي جفخفضت رأسها واستحیت، قالت أسماء: فانتهرتها وقلت لـها، خذی من ید النبي جقالت: فأخذت فشربت شیئا) [۹۷۳]«عایشه را برای پیامبر جمزین کردم، سپس نزد پیامبر جرفتم، و او را برای دخول بر عائشه دعوت کردم، آمد و کنار نشست، سپس ظرفی بزرگ از شیر آورده شد، پیامبر جاز آن خورد و به عائشه داد، عائشه سرش را پایین انداخت و شرم کرد، اسماء گوید: بر سر او داد زدم و گفتم ظرف شیر را از دست پیامبر جبگیر. اسماء گوید:عائشه شیر را گرفت وکمی از آن را خورد».

یکی دیگر از سنت‌های زفاف این است که داماد دستش را روی پیشانی همسرش قرار دهد و بسم الله بگوید و از خدا طلب برکت کند و دعایی را که در حدیث زیر آمده است بخواند:

پیامبر جفرمود: (إذا تزوج أحدكم امرأة، أو اشتری خادما، فلیأخذ بناصیتها، ولیسم الله ولیدع بالبركة، ولیقل: اللهم إنی أسألك من خیرها وخیر ما جبلتها علیه، وأعوذ بك من شرها وشر ما جبلتها علیه) [۹۷۴]. «هرگاه یکی از شما زنی را به ازدواج خود درآورد یا خادمی را خرید، دست بر پیشانی‌اش بگذارد و بسم الله بگوید و برای او از خدا طلب برکت کند، و بگوید: (اللهم إني أسألك من خیرها وخیرما جبلتها علیه، وأعوذ بك من شرها وشرما جبلتها علیه) یعنی: خداوندا! خیر او و خیر آنچه در او آفریده‌ای را از تو می‌خواهم و به تو از شر او و شر آنچه در او آفریده‌ای پناه می‌برم».

سنت است دو رکعت نماز با هم بخوانند چون این کار از سلف نقل شده و دو اثر در این باره آمده است:

۱- از ابوسعید مولای ابوأسید روایت است: (تزوجت وأنا مملوك فدعوت نفرا من أصحاب النبي جفیهم ابن مسعود وأبوذر وحذیفة، قال: وأقیمت الصلاة، قال: فذهب أبو ذر لیتقدم، فقالوا: إلیك قال: أو كذلك؟ قالوا: نعم، قال: فتقدمت بهم وأنا عبد مملوك، وعلمونی، فقالوا: إذا دخل علیك أهلك فصل ركعتین، ثم سل الله من خیر ما دخل علیك، وتعوذ به من شره ثم شانك وشأن أهلك) [۹۷۵]«در حالیکه برده بودم ازدواج کردم، جماعتی از اصحاب پیامبر جرا دعوت نمودم که در میان آنان ابن مسعود، ابوذر و حذیفه حضور داشتند، (ابوسعید) گوید: برای نماز اقامه گفته شد، ابوذر جلو رفت تا پیشنماز شود. (به من) گفتند: تو امامت کن، (ابوسعید) گفت: من امامت کنم؟ گفتند بله، گفت: در حالی که برده بودم امام شدم، آنان به من یاد دادند و گفتند: هرگاه همسرت بر تو وارد شد، دو رکعت نماز بخوان سپس از خداوند خیر آنچه به خانه تو وارد شده را بخواه و از شر او به خداوند پناه ببر سپس به کار خود و خانواده‌ات مشغول شو».

۲- از شقیق روایت است که مردی بنام ابو حریز آمد و گفت: من با دختری جوان ازدواج کرده‌ام و می‌ترسم که کینه مرا به دل بگیرد، عبدالله بن مسعود گفت: (إن الإلف من الله والفرك من الشیطان یرید أن یكره إلیكم ما أحل الله لكم، فإذا أتتك فأمرها أن تصلی وراءك ركعتین) «الفت از خداوند و کینه از شیطان است که می‌خواهد آنچه که خداوند برای شمال حلال کرده را بد جلوه دهد، پس هرگاه همسرت نزد تو آمد به او بگو که پشت سرت دو رکعت نماز بخواند»، در روایتی دیگر از ابن مسعود آمده است: و بگو: (اللهم بارك لی في أهلی وبارك لهم فی، اللهم اجمع بیننا ما جمعت بخیر وفرق بیننا إذا فرقت إلی خیر) [۹۷۶]«خداوندا! اهل وعیالم را برایم مبارک گردان و مرا نیز برای آنها مبارک گردان. خداوندا! تا آنگاه که در باهم بودن ما خیر هست، ما را با هم جمع کن، و هرگاه در جدایی‌مان خیر باشد بین ما جدایی بیافکن».

سنت است که در هنگام آمیزش بگوید: (بسم الله اللهم جنبنا الشیطان وجنب الشیطان ما رزقتنا) «به نام خدا، خداوندا! شیطان را از ما و از آنچه به ما عطا می‌کنی دور بگردان»، پیامبر جفرمود: (فإن قضی بینهما ولد لن یضره الشیطان أبدا) [۹۷۷]«اگر کودکی از آن دو متولد شود، شیطان هرگز به او ضرر نمی‌رساند».

مرد می‌تواند در محل نسل، و از هر طرفی که بخواهد، از جلو یا از پشت (فقط در محل نسل)، با همسرش آمیزش کند. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ[البقرة: ۲۲۳].

«زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که می‌خواهید به آن محل درآیید».

(و زناشویی نمائید به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید) یعنی هر طور که خواستید از جلو یا از عقب (به شرطی که در محل نسل باشد).

از جابر سروایت است: (كانت الیهود تقول، أذا أتی الرجل امرأته من دبرها في قبلها كان الولد أحول فنزلت:﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ [۹۷۸] «یهود می‌گفتند: اگر مردی از پشت در محل نسل با همسرش جماع کند، بچه احول (چپ چشم) خواهد شد، پس این آیه نازل شد: ﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ«زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که می‌خواهید به آن درآئید (به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید)».

از ابن عباس روایت است: (كان هذا الحی من الأنصار وهم أهل وثن مع هذا الحی من یهود وهم أهل كتاب وكانوا یرون لـهم فضلا علیهم في العلم، فكانوا یقتدون بكثیر من فعلهم، وكان من أمر أهل الكتاب أن لایأتوا النساء إلا علی حرف، وذلك أستر ماتكون الـمرأة، فكان هذا الحی من الأنصار قد أخذوا بذلك من فعلهم، وكان هذا الحی من قریش یشرحون النساء شرحا منكرا، ویتلذذون منهن مقبلات ومدبرات ومستلقیات، فلما قدم الـمهاجرون الـمدینة، تزوج رجل منهم امرأة من الأنصار فذهب یصنع بها ذلك، فأنكرته علیه وقالت: إنما كنا نؤتی علی حرف، فاصنع ذلك وإلا فاجتنبی، حتی شری أمرها. فبلغ ذلك رسول الله جفأنزل الله ﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ أی مقبلات ومدبرات ومستلقیات، یعنی بذلك موضع الولد) [۹۷۹] «این قبیله انصار که بت‌پرست بودند با این قبیله یهود که اهل کتاب بودند در یک جا زندگی می‌کردند، انصار آنان را در علم بر خودشان برتر می‌دانستند، و در کارهایشان بهآنها اقتدا می‌کردند، یکی از کارهای اهل کتاب این بود که با همسرانشان از پهلو جماع می‌کردند که در این حالت زن پوشیده‌تر است و این قبله از انصار در این کار از آنها تقلید می‌کردند ولی قریش زنانشان را در هنگام نزدیکی بیش از حد پهن می‌کردند و از جلو و عقب و پهلو (فقط در محل نسل) از آنها لذت می‌بردند. وقتی مهاجرین به مدینه آمدند مردی از آنان با زنی از انصار ازدواج کرد و خواست این کار (پهن کردن) را با او انجام دهد، زن این کار او ناپسند دانست و گفت: رسم ما بر این است که از پهلو نزدیکی شود، تو هم این کار را بکن، در غیر این صورت از من کناره گیر. این جریان بزرگ شد تا اینکه به پیامبر سرسد و خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمزنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که می‌خواهید (از جلو و عقب و پهلو که منظور محل نسل است) به آنان درآیید».

برای مرد حرام است که در غیر محل نسل با همسرش جماع کند؛ چون پیامبر جفرمود: (من أتی حائضا أو امرأة في دبرها أو كاهنا فصدقه بما یقول، فقد كفر بما أنزل علی محمد) [۹۸۰]«هر کسی با حائضی یا با زنی در غیر محل نسل جماع کند یا نزد کاهنی برود و او را تصدیق نماید، به آنچه بر محمد نازل شده کفر ورزیده است».

بر زن و مرد شایسته است که هدفشان از ازدواج پاکدامنی باشد تا خود را از آنچه خداوند حرام فرموده محافظت کنند، در اینصورت آمیزش صدقه برایشان نوشته می‌شود؛ به دلیل حدیث ابوذر س: (أن ناسا من أصحاب النبي جقالوا للنبی ج: یا رسول الله، ذهب أهل الدثوربالأجور، یصلون كما نصلی، ویصومون كما نصوم، ویتصدقون بفضول أموالهم، قال: أولیس قد جعل الله لكم ما تصدقون؟ إن بكل تسبیحة صدقة، وبكل تكبیرة صدقة، وبكل تهلیلة صدقة، وبكل تحمیدة صدقة، وأمر بالـمعروف صدقة، ونهی عن منكر صدقة، وفی بضع أحدكم صدقة، قالوا یا رسول الله أیاتی أحدنا شهوته ویكون له فیها أجر؟! قال: أرأیتم لووضعها في حرام أكان علیها وزر؟ فكذلك إذا وضعها في الحلا كان له أجر) [۹۸۱]«گروهی از اصحاب پیامبر جبه پیامبر گفتند، ای رسول خدا! ثروتمندان اجر و پاداش فراوانی دریافت می‌کنند؛ چراکه آنان مانند ما نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، و (اضافه بر آن) از اموال اضافیشان صدقه می‌دهند. پیامبر جفرمود: آیا خداوند چیزی را برای شما قرار نداده که با آن صدقه بدهید؟ هر سبحان الله، الله أکبر، لا إله إلا الله و الحمدلله که می‌گویید برای شما صدقه محسوب می‌شود، امر به معروف و نهی از منکر صدقه است، و در نزدیکی با همسرانتان صدقه هست، گفتند: ای رسول خدا! یکی از ما شهوتش را برآورده می‌کند برایش اجر و پاداش هم هست؟ فرمود: مگر ندانست که اگر آنرا از راه حرام برآورده کند، گناهکار می‌شود؟ پس به همین ترتیب اگر در راه حلال آنرا برآورده کند، اجر و پاداش دریافت می‌نماید».

[۹۷۳] الحمیدی (۳۶۷/۱۷۹/۱)، أ (۶/۴۳۸/۴۵۸ و ۴۵۳ و ۴۵۲)، آلبانی این حدیث را در (آداب الزفاف) بصورت مطول و مختصر و با دو سند مختلف که یکدیگر را، تقویت می‌کنند ذکر کرده است. [۹۷۴] حسن [ص. ج ۱۵۵۷]، د (۲۱۴۶/۱۹۶/۶)، جه (۱۹۱۸/۶۱۷/۱). [۹۷۵] سنده صحیح: [آداب الزفاف ۲۲]، ابن أبی شیبه (۳۱۱/۴). [۹۷۶] سند آن صحیح است [آداب الزفاف ۲۳]، ابن أبی شیبه (۳۱۲/۴). [۹۷۷] متفق علیه: خ (۵۱۶۵/۲۲۸/۶۹)، م (۱۴۳۴/۱۰۵۸/۲)، د (۲۱۴۷/۱۹۷/۶)، ت (۱۰۹۸/۲۷۷/۲)، جه (۱۹۱۹/۶۱۸/۱). [۹۷۸] متفق علیه: خ (۴۵۲۸/۱۸۹/۸)، م (۱۴۳۵/۱۰۵۸/۲)، د (۲۱۴۹/۲۰۳/۶)، جه (۱۹۲۵/۶۲۰/۱). [۹۷۹] سند آن صحیح است: [آداب الزفاف ۲۸]، د (۲۰۵۰/۲۰۴/۶). [۹۸۰] صحیح: [الإرواء ۲۰۰۶]، جه (۶۳۹/۲۰۹/۱)، ت (۱۳۵/۹۰/۱)، د (۳۸۸۶/۳۹۸/۱۰). [۹۸۱] صحیح: [ص. ج ۲۵۸۸]، م (۱۰۰۶/۶۹۷/۲).