مشروعیت وکالت
وکالت به دلیل کتاب، سنت و اجماع امت مشروع است:
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَكَذَٰلِكَ بَعَثۡنَٰهُمۡ لِيَتَسَآءَلُواْ بَيۡنَهُمۡۚ قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ كَمۡ لَبِثۡتُمۡۖ قَالُواْ لَبِثۡنَا يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖۚ قَالُواْ رَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثۡتُمۡ فَٱبۡعَثُوٓاْ أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمۡ هَٰذِهِۦٓ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ فَلۡيَنظُرۡ أَيُّهَآ أَزۡكَىٰ طَعَامٗا فَلۡيَأۡتِكُم بِرِزۡقٖ مِّنۡهُ وَلۡيَتَلَطَّفۡ وَلَا يُشۡعِرَنَّ بِكُمۡ أَحَدًا١٩﴾[الكهف: ۱۹].
«همانگونه (که ۳۰۹ سال آنان را خواباندیم) ایشان را برانگیختیم تا از یکدیگر (مدت خواب خود را) بپرسند. یکی از آنان گفت چه مدتی (در خواب) ماندهاید؟ (دستهای) گفتند: روزی یا بخشی از روز (در خواب) بودهایم گروهی دیگر گفتند: پروردگارتان بهتر میداند که چقدر (در خواب) ماندهاید. (یکی پیشنهاد کرد و گفت) سکه نقرهای را که با خود دارید به کسی از نفرات خود بدهید واو را روانه شهر کنید تا (برودو) ببیند کدامین (فروشنده) ایشان غذای پاکتری دارد، روزی و طعامی از آن بیاورد. اما باید نهایت دقت را به خرج دهد و هیچکس را از حال شما آگاه نسازد».
از ابورافع روایت است: (تزوج رسول الله جمیمونة حلالا، وبنی بها حلالا وكنت الرسول بینهما) [۱۲۵۰]«پیامبر جدر غیر احرام میمونه را به ازدواج خود در آورد و به خانه خود برد و من رابط بین آندو بودم». و پیامبر جبرای گرفتن قرضها [۱۲۵۱]و اجرای حدود [۱۲۵۲]وغیره، وکیل میگرفت.
مسلمانان بر جایز بودن و حتی مستحب بودن وکالت اجماع کردهاند، چون این کار نوعی از تعاون بر نیکی و تقوا است، چون هر انسانی قادر نیست کارهای خود را به تنهایی انجام دهد بلکه نیاز دارد که دیگری را وکیل خود قرار دهد تا به نیابت از او کارهایش را انجام دهد.
[۱۲۵۰] سند آن صحیح است: [الإرواء ۲۵۲/۶)، اخرجه الدارمی (۲/۳۸)، و احمد (۶/۳۹۲ - ۳۹۳). [۱۲۵۱] به حدیث ابیهریرة در مبحث «ادای قرض به نیکی» مراجعه کنید. [۱۲۵۲] مانند فرموده پیامبر ج: «واغد یا أنیس إلی امراة هذا، فان اعترفت فارجمها» «ای انیس فردا نزد زن این مرد برو. اگر اعتراف کرد او را رجم کن»، این حدیث در فصل حدود میآید.