مختصر فقه از کتاب و سنت

فهرست کتاب

سوگند به حرام

سوگند به حرام

اگر کسی بگوید: غذایم، یا وارد شدن به خانه فلانی وغیره بر من حرام است، بر او حرام نمی‌گردد، و اگر این کارها را انجام داد باید کفاره سوگندش را بدهد:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ١ قَدۡ فَرَضَ ٱللَّهُ لَكُمۡ تَحِلَّةَ أَيۡمَٰنِكُمۡ[التحريم: ۱-۲].

«ای پیامبر چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده به خاطر خشنود ساختن همسرانت بر خود حرام می‌کنی؟ و خداوند آمرزگار مهربانی است، خداوند راه گشودن سوگندهایتان را برای شما مقرر کرده است».

از عائشه لروایت است: (كان رسول الله جیشرب عسلا عند زینب ابنة جحش، ویمكث عندها، فواطئت أنا وحفصة علی أیتنا دخل علیها فلتقل له أكلت مغافیر، إنی أجد منك ریح مغافیر، قال: لا، ولكنی كنت أشرب عسلا عند زینب ابنة جحش، فلن أعود له، وقد حلفت لاتخبری بذلك أحدا) [۱۲۷۸]«پیامبر جدر خانه زنیب بنت جحش عسل می‌خوردونزد او می‌ماند، من و حفصه توافق کردیم که اگر پیامبر به خانه هر کدام از ما آمد به او بگوید: آیا مغافیر (نوعی گیاه بدبو) خورده‌ای؟ بوی مغافیر از تو به مشامم می‌رسد، پیامبر جفرمود: نه، ولی در خانه زنیب بنت جحش عسل خوردم و دیگر هرگز آن را نمی‌خورم، عائشه گفت: حفصه را سوگند دادم که این جریان را برای کسی بازگو نکند».

ابن عباس گوید: (فی الحرام یكفر﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ [۱۲۷۹]«برای سوگند حرام باید کفاره بدهد (چون) پیامبر الگوی خوبی برای شما است».

[۱۲۷۸] صحیح: [ص. نس ۳۵۵۳]، خ (۴۹۱۲/۶۵۶/۸). [۱۲۷۹] قبلاً بیان شد.