مختصر فقه از کتاب و سنت

فهرست کتاب

تعریف دیه

تعریف دیه

دیه مالی است که بسبب جنایت واجب می‌گردد و به آسیب دیده یا ولی او داده می‌شود که هم موارد موجب قصاص را در برمی‌گیرد و هم غیر آن را.

به دیه، عقل نیز گفته‌اند، چراکه وقتی قاتل کسی را می‌کشت چند شتری رابه اندازه دیه جمع می‌کرد و با عقال (ریسمان) آنانرا درحیاط خانه اولیای مقتول می‌بست تا به آنها تحویل دهد.

گفته می‌شود: (عقلت عن فلان) «یعنی دیه جنایتش را دادم».

دلیل وجوب دیه فرموده خداوند متعال است:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن يَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَ‍ٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَ‍ٔٗا فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَصَّدَّقُواْۚ فَإِن كَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّكُمۡ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ وَإِن كَانَ مِن قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞ فَدِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا٩٢[النساء: ۹۲].

«هیچ مؤمنی را سزوار نیست که مؤمن دیگری را بکشد مگر از روی خطا، کسی که مؤمنی را به خطا کشت باید برده مؤمنی را آزاد کند، و دیه‌ای هم به بستگان مقتول بپردازد، مگر اینکه آنان در گذرند. اگر هم مقتول، مؤمن و متعلق به کافرانی بود که میان شما و ایشان جنگ و دشمنی بود، آزاد کردن بردۀ مؤمنی دیه اوست. و اگر مقتول، از زمره قومی بود که (کافر بودند و) میان شما و ایشان پیمانی برقرار بود، پرداخت دیه به کسان مقتول و آزاد کردن بردۀ مؤمنی دیه اوست. اگر هم دسترسی (به آزاد کردن عبد) نداشت، باید (قاتل) دو ماه پیاپی و بدون فاصله روزه بگیرد. خداوند (این را برای) توبه (شما) مقرر داشته است و خداوند آگاه و حکیم است».

از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش روایت است: (أن رسول الله جقضی أن من قتل خطأ فدیتته مائة من الإبل، ثلاثون بنت مخاض، وثلاثون بنت لبون، وثلاثون حقة، وعشرة بنی لبون ذكر) [۱۴۵۲]«پیامبر جحکم کرد که هر کس به خطا کشته شد، دیه او صد شتر است، سی بنت مخاض، سی بنت لبون و سی حقه، و ده بنی لبون نر».

همچنین از او روایت است: «قیمت دیه در زمان پیامبر جهشتصد دینار یا هشتصد هزار درهم بود ودیه اهل کتاب، در آن زمان نصف دیه مسلمانان بود، راوی گوید: حکم بر همین منوال بود تا عمر(ره) خلافت را بدست گرفت، او خطبه‌ای خواند وگفت: آگاه باشید که (قیمت) شتر افزایش یافته است، (راوی) گوید: عمر دیه را بر صاحبان طلا، هزار دینار و بر صاحبان نقره دوازده هزار و بر صاحبان گاو دویست گاو و بر صاحبان گوسفند دو هزار گوسفند و بر صاحبان حلل (لباس) [۱۴۵۳]دویست لباس تعیین کرد. (راوی) گوید: عمر دیه اهل ذمه را بر همان حال گذاشت و افزایش نداد [۱۴۵۴].

[۱۴۵۲] حسن: [ص. جه ۲۱۲۸]، د (۴۵۱۸/۲۸۳/۱۲)، جه (۲۶۳۰/۸۷۸/۲)، ن (۴۳/۸). بنت مخاض: شتر از یک سالگی تا دو سالگی تمام بنت مخاض نامیده می‌شود، جون مادرش ذات مخاض یعنی حامله است. بنت لبون: یعنی شتر ماده‌ای که به سال سوم وارد شده تا آخر سومین سال، و لبون یعنی صاحب شیر و شتر سه ساله نر ابن لبون و ابن مخاض نامیده می‌شود. حقه: شتری که سه سال را تمام کرده و به چهار سالگی وارد شده باشد، حقه نامیه شده است چون در این سه استحقاق سوار شدن و بار کردن را پیدا می‌کند. [۱۴۵۳] الحلل: با ضم حاء و فتح لام، جمع حله بمعنی پوشش و رداء است، از هر نوعی که باشد. بعضی هم گفته‌اند حلل نوعی از لباسهای یمنی است و تا دو لباس نباشد، حله نامیده نمی‌شوند. عون المعبود (۲۸۵/۱۲). [۱۴۵۴] حسن: [الإرواء ۲۲۴۷]، د (۴۵۱۹/۲۸۴/۱۲).