اوقاتی که ادای نماز در آنها نهی شده است
از عقبه بن عامر سروایت است: (ثلاث ساعات كان رسول الله جینهانا أن نصلی فیهن أو أن نقبر فیهن موتانا: حین تطلع الشمس بازغة حتی ترتفع، وحین یقوم قائم الظهیرة حتی تمیل الشمس، وحین تضیف الشمس للغروب حتی تغرب) [۲۱۹]«سه وقت است که پیامبر جما را در نماز خواندن یا دفن کردن مردههایمان در آن اوقات نهی کرده است، وقتی که تازه خورشید طلوع میکند تا آن که بلند شود، و وقتی که خورشید در وسط آسمان قرار میگیرد تا وقتی که مایل شود، و زمانی که خورشید در آستانه غروب باشد تا وقتی که غروب کند».
پیامبر جعلت نهی از نماز در این اوقات را در خطاب به عمروبن عبسه بیان کرده و فرموده است: (صل صلاة الصبح، ثم أقصر عن الصلاة حتی تطلع الشمس حتی ترتفع، فإنها تطلع حین تطلع بین قرنی شیطان، وحینئذ یسجدلـها الكفار، ثم صل فإن الصلاة مشهودة محضورة، حتی یستقل الظل بالرمح، ثم أقصر عن الصلاة، فإنه حینئذ تسجر جهنم، فإذا أقبل الفی فصل فإن الصلاة مشهودة محضورة حتی تصلی العصر، ثم أقصر عن الصلاة حتی تغرب الشمس، فإنها تغرب بین قرني شیطان وحینئذ یسجد لـها الكفار) [۲۲۰]«نماز صبح را بخوان سپس تا وقتی که خورشید طلوع میکند و بالا میآید نماز نخوان، چون خورشید بین دو شاخ شیطان طلوع میکند و کفار برای آن سجده میبرند؛ سپس نماز (ضحی) بخوان چون ملائکه شاهد و حاضر بر نماز هستند تا اینکه سایه نیزه به کمترین مقدار خود میرسد؛ آنوقت از خواندن نماز خودداری کن؛ چون در این وقت آتش جهنم شعلهورمیشود. سپس وقتی که سایه مایل شد نماز بخوان چون ملائکه شاهد و حاضر بر نماز هستند. تا آنکه نماز عصر را میخوانی، و بعد از آن، از نماز خواندن خودداری کن تا وقتی که خورشید غروب کند؛ چون خورشید بین دو شاخ شیطان غروب میکند و در این زمان کفار برای آن سجده میبرند».
نهی از خواندن نماز در اوقات ذکر شده شامل زمان و مکان زیر نمیشود:
در روز جمعه، زمان استواء (هنگامی که خورشید در وسط آسمان قرار میگیرد):
چون پیامبر جمیفرماید: (لایغتسل رجل یوم الجمعة فیتطهر ما استطاع من طهر، ویدهن من دهن، أو یمس من طیب بیته، ثم یخر فلایفرق بین اثنین، ثم یصلی ماكتب له، ثم ینصت إذا تكلم الإمم، إلا غفرله، ما بینه وبین الجمعة الأخری) [۲۲۱]«هر کسی که روز جمعه غسل کند و تا میتواند خودش را پاک کند و سرش را با روغن چرب نماید یا از بوی خوش خانهاش، خودش را خوشبو کند، سپس برای نماز جمعه خارج شود و بین دو نفر جدایی نیاندازد (در مسجد از روی شانهها وسر آنها عبور نکند) و آنچه را که برایش مقدر شده نماز بخواند و وقتی که امام شروع به خواندن خطبه کرد، سکوت کند، تمام گناهان (صغیره) او از این جمعه تا جمعه دیگر بخشیده میشوند».
در اینجا پیامبر جنمازگزار را به خواندن آنچه برایش مقدر شده تشویق نموده و تا وقت خروج امام او را از نماز خواندن منع کرده است، و به همین علت جماعتی از سلف از جمله عمر بن خطاب سو امام احمد نیز به تبعیت از او گفتهاند: خروج امام (برای خواندن خطبه) مانع نماز است، و خطبه امام مانع صحبت کردن است، پس، خروج امام را مانع خواندن نماز دانستهاند نه قرار گرفتن خورشید در وسط آسمان را (استواء).
مکان: مکه مکرمه - خداوند بر شرافت و بزرگی آن بیفزاید - که نماز خواندن در آن درهیچ یک از اوقات مذکور مکروه نیست، چون پیامبر جمیفرماید: (یا بني عبدمناف، لا تمنعوا أحدا طاف بهذا البیت وصلی أیة ساعة من لیل أو نهار) [۲۲۲]«ای بنی عبد مناف کسی را که در هیچ لحظهای از شبانهروز از طواف این خانه و نماز در آن منع نکنید».
و نمازی که خواندن آن در این اوقات نهی شده است، نماز نفلی است که سببی نداشته باشد. بنابراین در این اوقات قضای نمازهای فوت شدهی فرض و سنت جایز است؛ چون پیامبر جمیفرماید: (من نسی صلاة فلیصل إذا ذكرها، لاكفارة لـها إلا ذلك) [۲۲۳]. «هرکس نمازی را فراموش کرد، همین که یادش آمد باید آنرا بخواند، و کفارهای جز این ندارد». نماز بعد از وضو نیز درهر وقتی که باشد جایز است؛ به دلیل حدیث ابوهریره که پیامبر جهنگام نماز صبح به بلال فرمود: (یا بلال أخبرني بأرجي عمل عملته في الإسلام فإني سمعت دف نعلیك في الجنة، قال: ما عملت عملا أرجی عندي، أنی لم أتطهر طهورا في ساعته من لیل أو نهار إلا صلیت بذلك الطهور ما كتب لي أن أصلی) [۲۲۴]«ای بلال به من بگو امیدوارکنندهترین عملی که در اسلام انجام دادهای کدام است، زیرا من صدای کفشهایت را پیشاپیش خودم در بهشت شنیدم، بلال گفت: امیدوارکنندهترین کاری که من انجام دادهام این بوده است که وضوئی در هیچ لحظهای از شبانهروز نگرفتم مگر اینکه بعد از ان هر آنچه برایم مقدر شده بود، نماز خواندم».
در این اوقات دو رکعت تحیه المسجد هم جایز است؛ چرا که پیامبر جفرموده است: (إذا دخل أحدكم الـمسجد فلایجلس حتی یصلی ركعتین) [۲۲۵]«هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد، تا دو رکعت نماز نخوانده ننشیند».
[۲۱۹] صحیح: [ص. جه ۱۲۳۳]، م (۸۳۱/۵۶۸/۱)، د(۳۱۷۶/۴۸۱/۸)، ت (۱۰۳۵/۲۴۷/۲)، نس (۲۷۵/۱)، جه (۱۵۱۹/۴۸۶/۱). [۲۲۰] صحیح: [المشکا ۱۰۴۲]، م (۸۳۲/۵۷۰/۱). [۲۲۱] صحیح: [الترغیب ۶۸۹]، خ (۸۸۳/۳۷۰/۲). [۲۲۲] صحیح: [ص. جه ۱۰۳۶]، جه (۱۲۵۴/۳۹۸/۱)، ت (۸۶۹/۱۷۸/۲)، نس (۲۲۳/۵). [۲۲۳] متفق علیه: خ (۵۹۷/۷۰/۲)، م (۶۸۴/۴۷۷/۱)، د (۴۳۸/۱۱۳/۲)، ابوداود این حدیث را بدون جمله «لاكفاره لـها الا ذلك» روایت کرده است، نس (۲۹۳/۱)، ت (۱۸۷/۱۱۴/۱)، جه (۶۹۶/۲۲۷/۱). [۲۲۴] تخریج در ص (۴۰). [۲۲۵] متفق علیه: خ (۱۱۶۳/۴۸/۳)، م (۷۱۴/۴۹۵/۱)، د (۴۶۳/۱۳۳/۲)، ت (۳۱۵/۱۹۸/۱)، جه (۱۰۱۳/۳۲۴/۱)، نس (۵۳/۲).