قبول کردن هدایا توسط مأموران جمعآوری صدقه، خیانت محسوب میشود
از ابوحمید ساعدی سروایت است که پیامبر جمردی را از (أزد) که به او ابن لتبیَه گفته میشد، مأمور جمعآوری صدقه کرد. وقتی برگشت گفت: اینها مال شما است واین را به من هدیه دادهاند. پیامبر جبر منبر ایستاد و بعد از حمد و ثنای خداوند متعال فرمود: (ما بال العامل نبعثه فیأتی فیقول: هذا لك وهذا لي، فهلا جلس في بیت أبیه وأمه فینظر أیهدی له أم لا؟ والذی نفسی بیده لایأتی بشی إلا جاء به یوم القیامة یحمله علی رقبته، إن كان بعیرا له رغاء أو بقرة لـها خوار، أو شاة تنعر، ثم رفع یده حتی رأینا عفرتی إبطیه: ألا هل بلغت، ثلاثا) [۱۲۳۲]«مأمور جمعآوری صدقه را چه شده، ما او را میفرستیم، برمیگردد و میگوید: این مال شماست، و این برای من است، چرا درخانه پدر و مادرش ننشست تا ببیند آیا به او هدیه داده میشود یا نه؟ قسم به ذاتی که جانم در دست او است هر مأموری که چیزی را برای خود بردارد، در روز قیامت باید آنرا بر گردنش حمل کند، بطوریکه اگر شتر باشد غار غار، و اگر گاو باشد، ماء ماء، و اگر گوسفند باشد بع بع میکند، پیامبر جدستانش را بلند کرد بطوریکه سفیدی زیر بغلش را دیدیم، و سه بار فرمود: آگاه باشید آیا ابلاغ کردم».
[۱۲۳۲] متفق علیه:خ (۷۱۷۴/۱۶۴/۱۳)، م (۱۸۳۲/۱۴۶/۳)، د (۲۹۳۰/۱۶۲/۸).