بر کسی که به زور وادار به زنا شود حدی نیست
از ابوعبدالرحمن سلمی روایت است: (أتی عمر بن الخطاب س بامرأة جدها العطش، فمرت علی راع فاستسقت، فأبی أن یسقیها إلا أنتمكنه من نفسها، ففعلت فشاور الناس في رجمها، فقال علی س هذه مضطرة أری أن تخلی سبیلها، ففعل) [۱۳۷۵]«زنی را نزد عمر بن خطاب آوردند که تشنگی بر او چیره شده بود و از کنار چوپانی گذشته و از او درخواست آب کرده بود، چوپان دادن آب را بر او تا انجام عمل زشت امتناع ورزیده بود، آن زن هم (از روی ناچاری) قبول کرده بود. لذا عمر درباره رجم آن زن با مردم مشورت کرد، علی س، گفت: این زنمجبور به انجام این کار شده است؛ به نظر من باید او را به حال خودش بگذارید، عمر سهمین کار را کرد».
[۱۳۷۵] صحیح: [الإرواء ۲۱۱۳]، هق (۲۳۶/۸).