مقدار زکات فطر
مقدار واجب برای هر نفر نیم صاع از گندم یا یک صاع از خرما یا مویز یا جو یا کشک یا سایر چیزهایی است که جایگزین اینها میشوند مانند برنج و ذرت و مانند اینها که به عنوان قوت مصرف میشوند.
دلیل اینکه مقدار واجب از گندم نیم صاع است حدیث عروه بن زبیر است که میگوید: (أن أسماء بنت أبی بكر كانت تخرج علی عهد رسول الله جعن أهلها - الحر منهم والـمملوك - مدین من حنطة أو صاعا من تمر، بالـمد أو بالصاع الذي یقتاتون به) [۸۳۲]«اسماء دختر ابوبکر در زمان پیامبر جزکات فطر افراد آزاد و بردۀ خانوادهاش را میداد که مقدار آن دو مد گندم(*) با یک صاع خرما بود، با مد و صاعی که قوت را با آن پیمانه میکردند».
و دلیل وجوب یک صاع از غیر گندم حدیث ابوسعید خدری است که گفت: (كنا نخرج زكاة الفطر صاعا من طعام أو صاعا من شعیر، أو صاعا من تمر. أو صاعا من أقط أو صاعا من زبیب) [۸۳۳]«ماز زکات فطر را که مقدار آن یک صاع از طعام یا یک صاع از جو یا یک صاع از خرما یا یک صاع از کشک یا یک صاع از مویز بود میدادیم».
نووی در شرح مسلم (۶/۷۰) میگوید:
«عامه فقهاء دادن قیمت بجای جنس را جایز ندانستهاند ولی ابوحنیفه آن را جایز دانسته است». میگویم: قول ابوحنیفه(ره) مردود است چون ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا﴾«و پروردگار تو هرگز فراموشکار نبوده است». و اگر پرداخت قیمت به جای جنس جایز میبود خدا و رسول او، آن را بیان میفرمودند؛ بنابراین توقف بر ظاهر نصوص بدون تحریف و تأویل واجب است.
[۸۳۲] الطحاوی (۴۳/۲)، این لفظ طحاوی است. *- هر مد برابر است با یک مشت متوسط. [۸۳۳] متفق علیه: خ (۱۵۰۶/۳۷۱/۳)، م (۹۸۵/۶۷۸/۲)، ت (۶۶۸/۹۱/۲)، د (۱۶۰۱/۱۳/۵)، نس (۵۱/۵)، جه (۱۸۲۹/۵۸۵/۱).