انواع دیه
دیه یا مغلظه است یا مخففه، دیه مخففه در قتل خطا واجب میشود و دیه مغلظه در قتل شبهعمد.
اما دیه قتل عمد: در صورتیکه ولی مقتول قاتل را عفو کند، عبارت است از هر اندازهای که با هم توافق کنند: به دلیل حدیث مرفوعی که از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش بیان شد: (من قتل متعمدا دفع إلی أولیاء الـمقتول، فإن شاءوا قتلوا، وإن شاءوا أخذوا الدیة، وهی: ثلاثون حقة، وثلاثون جذعة، وأربعون خلفة، وما صولحوا علیه فهو لهم، وذلك لتشدید العقل) «کسی که عمداً کسی را کشت، در اختیار اولیای مقتول قرار داده شود اگر خواستند او را بکشند و اگر خواستند دیه بگیرند. و آنهم سی حقه و سی جذعه و چهل لفه است و یا بر هر چه به توافق برسند، به اولیای مقتول تعلق میگیرد، و اینکار برای تشدید دیه است».
دیه مغلظه عبارت است از صد شتر که چهل تای آنها آبستن باشند، به دلیل فرموده پیامبر ج: (ألا إن دیة الخطأ شبه العمد ما كان بالسوط والعصا مائة من الإبل: منها أربعون في بطونها أولادها) [۱۴۵۵]«آگاه باشید که دیه قتل خطای شبه عمدی که با تازیانه و عصا صورت گرفته، صد شتر است که باید چهل شتر آنها آبستن باشند» و شترها باید تنها از مال قاتل پرداخت شود.
اما پرداخت دیه خطا و شبه عمد بر عهده عاقله قاتل یعنی عصبه او است، که عبارتند از نزدیکان مرد از جانب پدر که بالغ و توانگر و خردمند باشند.
و عاقله، افراد کور و مبتلا به بیماری مزمن و پیرو را هم اگر ثروتمند باشند در برمیگیرد، ولی شامل زنان، فقرا، کودکان، افراد دیوانه و کسی که هم دین جنایتکار نیست، نمیشود چون مبنای این کار تعاون و همکاری است و این افراد صلاحیت همکاری را ندارند.
دلیل وجوب پرداخت دیه بر عاقله حدیث ابوهریره است که گفت: (اقتتلت امرأتان من هذیل فرمت إحداهما الأخری بحجر فقتلتها وما في بطنها، فقضی النبي جأن دیة جنینها عبد أول ولیدة، وقضی بدیة الـمرأة علی عاقلتها) [۱۴۵۶]«دو زن از قبیله هذیل با هم دعوا کردند، یکی از آنها سنگی را به طرف دیگری پرتاب کرد و زن و بچهای را که در شکمش بود کشت، پیامبر جدیه جنین آن زن را برده یا کنیزی تعیین کرد و دیه زن را بر عهده عصبه زن گذاشت».
[۱۴۵۵] صحیح: [ص. جه ۲۱۲۶]، د (۴۵۲۴/۲۹۲/۱۲)، جه (۲۶۲۷/۸۷۷/۲)، ن (۴۱/۸). [۱۴۵۶] متفق علیه: خ (۶۷۴۰/۲۴/۱۲)، م (۱۶۸۱/۱۳۰۹/۳)، ن(۴۷/۴۷۸/۸).