ارکان نماز
نماز، فرایض و ارکانی دارد که اصل آن را تشکیل میدهند به طوریکه اگر فرضی یا رکنی انجام نگیرد، آن نماز شرعاً اعتبار ندارد.
ارکان نماز عبارتند از:
۱- تکبیره الاحرام
از علی بن ابی طالب سروایت است که پیامبر جفرمود:
(مفتاح الصلاة الطهور وتحریمها التكبیر وتحلیلها التسلیم) [۲۷۸]«کلید نماز، وضو، تحریم آن، تکبیره الإحرام، و پایان آن سلام است».
از ابوهریره سروایت است که پیامبر جبه کسی که نمازش را بد خوانده بود فرمود: (إذا قمت إلی الصلاة فكبر) [۲۷۹]«هرگاه خواستی نماز بخوانی، الله أکبر بگو».
[۲۷۸] حسن صحیح: [ص. جه ۲۲۲]، ت (۳/۵/۱)، د (۶۱/۸۸/۱)، جه (۲۷۵/۱۰۱/۱). [۲۷۹] تخریج در ص (۹۸).
۲- ایستادن در نمازهای فرض برای کسی که توانایی دارد
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ﴾[البقرة: ۲۳۸].
«و فروتنانه برای خدا به پا خیزید».
پیامبر جبه حالت ایستاه نماز میخواند و به عمران بن حصین هم دستور داد که به حالت ایستاده نماز بخواند و فرمود: (صل قائما، فإن لم تستطع فقاعدا، فان لم تستطع فعلی جنب) [۲۸۰]«ایستاده نماز بخوان،اگر نتوانستی نشسته و اگر نتوانستی بر پهلو نماز بخوان».
[۲۸۰] صحیح: [ص. ج ۳۷۷۸]، خ (۱۱۱۷/۵۸۷/۲)، د (۹۳۹/۲۳۳/۳)، ت (۳۶۹/۲۳۱/۱).
۳- خواندن فاتحه در هر رکعت
از عباده بن صامت سروایت است که پیامبر جفرمود:
(لاصلاة لمن لم یقرأ بفاتحة الكتاب) [۲۸۱]«کسی که سوره فاتحه را (در نمازش) نخواند، نمازش قبول نیست». و پیامبر جبه کسی که نمازش را بد خوانده بود دستور داد که سوره فاتحه را بخواند: (ثم افعل ذلك في صلاتك كلها) [۲۸۲]«و این عمل (خواندن فاتحه) را در تمام رکعات نمازت انجام بده».
[۲۸۱] متفق علیه: خ (۷۵۶/۲۳۶/۲)، م (۳۹۴/۲۹۵/۱)، ت (۲۴۷/۱۵۶/۱)، نس (۱۳۷/۲). [۲۸۲] متفق علیه: خ (۷۵۶/۲۳۶/۲)، م (۳۹۴/۲۹۵/۱)، ت (۲۴۷/۱۵۶/۱)، نس (۱۳۷/۲)، جه (۸۳۷/۲۷۳/۱)، د (۸۰۷/۴۲/۳)، در روایت ابوداود کلمه «فصاعداً» هم ذکر شده که در روایات دیگر نیامده است.
۴ و ۵- رکوع و آرامش در آن
به دلیل فرمودۀ خداوند متعال:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ...﴾[الحج: ۷۷].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع و سجود کنید».
و به دلیل فرموده پیامبر جبه کسی که نمازش را بد خوانده بود: (ثم اركع حتی تطمئن راكعا) [۲۸۳]«سپس رکوع را بجا بیاور تا اینکه در آن آرام بگیری».
[۲۸۳] صحیح: [ص. جه ۷۱۰]، نس (۱۸۳/۲)، ت (۲۶۴/۱۶۵/۱)، د (۸۴۰/۹۳/۳)، جه (۸۷۰/۲۸۲/۱).
۶، ۷- اعتدال بعد از رکوع و آرامش در آن
از ابومسعود انصاری سروایت است که گفت: پیامبر جفرمود: (لاتجزیء صلاة لایقیم الرجل فیها صلبه في الركوع والسجود) [۲۸۴]«نمازی که شخص در آن پشتش را هنگام رکوع و سجود راست نکند صحیح نیست».
و پیامبر جبه کسی که نمازش را بد خوانده بود فرمود: (ثم ارفع حتی تعتدل قائما) [۲۸۵]«سپس بلند شو تا راست قرارگیری».
[۲۸۴] تخریج در ص (۱۱۰). [۲۸۵] تخریج در ص (۹۸).
۸ و ۹- سجده، و آرامش در آن
به دلیل فرموده خداوند متعال:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ﴾[الحج: ۷۷].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع و سجود کنید».
و به دلیل فرموده پیامبر جبه کسی که نمازش را بد خوانده بود: (ثم اسجد حتی تطمئن ساجدا ثم ارفع حتی تطمئن جالسا، ثم اسجد حتی تطمئن ساجدا) [۲۸۶]«سپس سجده کن تا در آن حالت آرام گیری، بعد سرت را بلند کن تا اینکه به حالت نشسته آرامگیری، سپس سجده کن تا اینکه در سجده آرامگیری».
[۲۸۶] تخریج در ص (۹۸).
اعضای سجده
از ابن عباس روایت است که پیامبر جفرمود: (أمرت أن أسجد علی سبعةأعظم: علی الجبهة وأشار بیده علی أنفه، والیدین، والركبتین وأطراف القدمین) [۲۸۷]«به من امر شده است تا بر هفت عضو سجده برم، بر پیشانی و با دستش به بینیاش اشاره کرد، دو دست، دو زانو و سرپنجههای پاها». و نیز از ابن عباس روایت است که پیامبر جفرمود: (لاصلاة لـمن لایصیب أنفه من الأرض ما یصیب جبینه) [۲۸۸]«کسی که بینیاش همراه با پیشانیش بر زمین قرار ندهد نمازش صحیح نیست».
[۲۸۷] خ (۸۱۲/۲۹۷/۲)، م (۴۹۰ - ۲۳۰/۳۵۴/۱)، نس (۲۰۹/۲). [۲۸۸] قط (۳/۳۴۸/۱). البانی این را در «صفه الصلاة) ص (۱۲۳) آورده است.
۱۰ و ۱۱- نشستن بین دو سجده و آرامش در آن
به دلیل فرموده پیامبر ج: (لاتجزی صلاة لایقیم فیها الرجل صلبه في الركوع والسجود) [۲۸۹]«کسی که در رکوع و سجود پشتش را راست نکند نمازش صحیح نیست» و به دلیل اینکه پیامبر جبه کسی که نمازش را بد خواند امر فرمود که این عمل را انجام بدهد، همانطور که ذکر آن در رکن سجده گذشت.
[۲۸۹] صحیح: [ص. جه ۷۱۰]، نس (۱۸۳/۲)، ت (۲۶۴/۱۶۵/۱)، د (۸۴۰۹۳/۳)، جه (۸۷۰/۲۸۲/۱). *- «سلام» از اسماء خداوند متعال است هم به معنی سالم از هر عیب و نقصی آمده و هم به معنی حافظ و نگهدارنده. بنابراین «السلام علی الله» یعنی خدا از هر عیب و نقصی که بر مخلوق وارد میشود منزه است و «السلام علی جبریل» و «السلام علی میکائیل» و «السلام علی النبی» و «السلام علیا» و... یعنی اینکه خداوند حافظ و نگهدارنده جبرئیل و میکائیل و... است. «مترجم».
۱۲- تشهد آخر
از ابن مسعود سروایت است: (كنا نقول قبل أن یفرض علینا التشهد: السلام علی الله(*). اللام علی جبریل ومیكائیل، فقال رسول الله ج: لاتقولوا هكذا، ولكن قولوا: التحیات لله...) [۲۹۰]«قبل از آنکه تشهد بر ما فرض شود میگفتیم: سلام بر الله، سلام بر جبرئیل، و میکائیل، پیامبر جفرمود: این چنی نگویید، بلکه بگویید: التحیات لله...».
فایده
صحیحترین لفظ تشهد، تشهدی است که ابن مسعود سروایت کرده و گفته است: در حالیکه دستم در دست پیامبر جبود تشهد را همانطوریکه سورهای از قرآنرا به من یاد میداد آموخت: (التحیات لله والصلوات والطیبات، السلام علیك أیها النبي ورحمة الله وبركاته، السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین، أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا عبده ورسوله) [۲۹۱]«هر لفظی که بر سلام و ملک و بقاء دلالت کند فقط شایسته خداوند متعال است و هر دعایی که با آن تعظیم خداوند متعال مقصود باشد فقط لایق او است و هر صلوات و دعا وکلام پاکی فقط لایق خداوند متعال است، سلام، رحمت و برکات الله بر شما باد ای پیامبر، سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا، شهادت میدهم که هیچ معبود بر حقی غیر از الله نیست و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستاده اوست».
فایدۀ دیگر
دربارۀ فرمودهی پیامبر ج(السلام علیك أیها النبي ورحمة الله وبركاته) حافظ ابن حجر در فتح الباری (۳۱۴/۲) میگوید:
در بعضی از طرق حدیث ابن مسعود تفاوتی بین زمان حیات پیامبر جو پس از او ذکر شده است. بدین صورت که در زمان پیامبر جسلام به لفظ خطاب، اما بعد از او به لفظ غایب (السلام علی النبي) گفته میشد.
در «کتاب الاستئذان» صحیح بخاری، از طریق ابی معمرآمده که ابن مسعود بعد از روایت حدیث تشهد گفت: (وهو بین ظهرانینا، فلما قبض قلنا السلام یعنی علی النبي) «(این در حالی بود که) پیامبر جدرمیان ما بود، زمانی که وفات کرد گفتیم السلام یعنی: علی النبی». این روایت بخاری است.
و «ابوعوانه» در صحیح خود و «سراج» و «جوزفی» و «أبونعیم اصفهانی» و «بیهقی» از طرق متعدد تا «ابونعیم» شیخ بخاری با لفظ (فلما قبض قلنا السلام علی النبي) به حذف لفظ «یعنی نقل کردهاند و همینطور «ابوبکر بن أبی شیبه» آن را از «ابونعیم» روایت کرده است.
سکبی در «شرح منهاج» پس از آنکه این روایت را تنها از «ابوعوانه» نقل کرده گوید: اگر این (اثر) از صحابه ثابت باشد، دلالت میکند بر اینکه بعد از پیامبر جخطاب در سلام (السلام علیك أیها النبي) واجب نیست. لذا گفته شود (السلام علی النبي). میگویم (ابن حجر): در صحت این روایت شکی نیست و متباعی قوی بر آن یافتم. عبدالرزاق میگوید:
ابن جریح از عطا به ما خبر داد که صحابه در زمان حیات رسول الله جمیگفتند: (السلام علیك أیها النبي)، همین که وفات کرد گفتند: (السلام علی النبي). و اسناد صحیح است. - أه.
آلبانی در «صفه الصلاة» (ص ۱۲۶) میگوید: این امر حتماً به دستور پیامبر جبوده است و اینک عایشه لبه همین صورت تشهد را به اصحاب یاد میداد که بگویند (السلام علی النبی) این مطلب را تأیید میکند.
«سراج» در مسندش (ج ۹/۲/۱) این حدیث را آورده است «مخلص» در الفوائد (ج ۱۱/۵۴/۱) به دو سند صحیح از عایشه آن را آورده است.
[۲۹۰] صحیح: [الإرواء ۳۱۹]، نس (۴۰/۳)، قط (۴/۳۵۰/۱)، هق (۱۳۸/۲). [۲۹۱] متفق علیه: خ (۶۲۶۵/۵۶/۱۱)، م (۴۰۲/۳۰۱/۱).
۱۳- صلوات بر پیامبر جبعد از تشهد اخیر
به دلیل حدیث فضاله بن عبید أنصاری که میگوید: پیامبر جمردی را دید که نماز میخواند، و بدون اینکه خدا را ستایش کند و ثنای او را بگوید و بر پیامبر جصلوات بفرستد نمازش را تمام کرد، پیامبر جفرمود: (عجل هذا) «این عجله کرد» سپس او را صدا زد و به او دیگران فرمود: (إذا صلی أحدكم فلیبدأ بتمجید ربه والثناء علیه، ولیصل علی النبي ج، ثم یدعو بما شاء) [۲۹۲]. «هرگاه یکی از شما خواست نماز بخواند ابتدا پروردگارش را به بزرگی یاد کند، او را ثنا گوید و بر پیامبر جصلوات بفرستد سپس هر دعایی که خواست بخواند.
از ابومسعود روایت است: در حالیکه نزد پیامبر جبودیم، مردی آمد و نزد او نشست، گفت: ای رسول خدا، صلوات خدا بر تو باد، سلام را یاد گرفتیم حال چگونه در نماز بر تو صلوات بفرستیم؟ (ابومسعود) گوید: پیامبر جساکت شد تا جایی که آروز کردیم ای کاش آن مرد از او سؤال نمیکرد، سپس فرمود: (إذا أنتم صلیتم علی فقولوا: اللهم صل علی محمد النبي الأمی وعلی آل محمد... الحدیث) [۲۹۳]: «وقتی خواستید بر من صلوات بفرستید بگویید: اللهم صل علی محمد النبي الأمی وعلی آل محمد...» یعنی: خداوندا! بر محمد پیامبر أمی و آل محمد صلوات بفرست(*).
فایده
بهترین الفاظ صلوات بر پیامبر ج، آن است که کعب بن عجره نقل کرده، و میگوید: گفتیم ای رسول خدا دانستیم چگونه بر تو سلام بفرستیم، صلوات فرستادن بر تو چگونه است؟ فرمود: بگویید: (اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد كما صلیت علی آل إبراهیم إنك حمید مجید، اللهم بارك علی محمد وعلی آل محمد كما باركت علی آل إبراهیم إنك حمید مجید) [۲۹۴]«خداوندا! بر محمد و آل محمد صلوات بفرست همچنانکه بر آل ابراهیم صلوات فرستادی به تحقیق تو در هر حالی بسیار ستوده و بسیار بزرگ و با عظمتی، خداوندا! شرف و بزرگواری را که به محمد و آل محمد دادهای بیشتر گردان همچنانکه شرف و بزرگواری را برای آل ابراهیم بیشتر کردهای به تحقیق تو در هر حالی بسیار ستوده و بسیار بزرگ و با عظمتی».
[۲۹۲] اسناد آن صحیح است: [صفة الصلاة ۱۸۲ ط مکتبه المعارف]، ت (۳۵۴۶/۱۸۰/۵)، د (۴۶۸/۳۵۴/۴). [۲۹۳] اسناد آن حسن است: خز (۷۱۱/۳۵۱ و ۳۵۲/۱). *- اللهم صل علی محمد یعنی: خدایا مقام او را در دنیا با بلندآوازه کردن یاد او و دفاع از دعوتش و بقای شریعتش و در آخرت با شفاعت برای امتش و چند برابر کردن اجر و پاداشش بالا ببر. النهایه - ابن الاثیر - «مترجم». [۲۹۴] متفق علیه، خ (۶۳۵۷/۱۵۲/۱۱)، م (۴۰۶/۳۰۵/۱)، د (۹۶۳/۲۶۴/۳)، ت (۴۸۲/۳۰۱/۱)، جه (۹۰۴/۲۹۳/۱)، نس (۴۷/۳).
۱۴- سلام
به دلیل فرموده پیامبر ج: (مفتاح الصلاة الطهور وتحریمها التكبیر وتحلیلها التسلیم) [۲۹۵]«کلید نماز، وضو، تحریم آن تکبیر و پایان آن سلام دادن است».
[۲۹۵] تخریج در ص (۱۰۳).