آداب جهاد
از بریده سروایت است که پیامبر جوقتی امیری را به عنوان فرمانده لشکر یا گروهی تعیین میکرد در تنهایی او را به تقوای خدا و خوشرفتاری با مسلمانان همرزمش توصیه میکرد و سپس میفرمود:
(أغزوا باسم الله، في سبیل الله، قاتلوا من كفر بالله، أغزوا ولاتغلوا ولاتغدروا، ولاتمثلوا، ولا تقتلوا ولیدا، فإذا لقیت عدوك من الـمشركین فادعهم إلی ثلاث خلال فإن أجابوك فاقبل منهم وكف عنهم، أدعهم إلی الإسلام فإن أجابوك فاقبل منهم وكف عنهم، ثم ادعهم إلی التحول من دارهم إلی دارالمهاجرین، وأخبرهم أنهم إن فعلوا ذلك فلهم ما للمهاجرین، وعلیهم ما علیهم، فإن أبوا أن یتحولوا منها فأخبرهم أنهم یكونون كأعراب الـمسلمین، یجری علیهم حكم الله تعالی، الذي یجری علی الـمؤمنین، ولایكون لهم من الغنیمة والفی شی، إلا أن یجاهدوا مع الـمسلمین، وإن هم أبوا فسلهم الجزیة، فإن هم أجابوك فاقبل منهم وكف عنهم، فإن أبوا فاستعن بالله علیهم وقاتلهم) [۱۵۱۲]«با نام خدا و در راه خدا بجنگید، و با هر کس که به خدا کفر میورزد، قتال و جنگ کنید و از خیانت در گرفتن غنایم و پیمانشکنی و مثله کردن کشتهشدگان و کشتن کودکان خودداری نمائید، پس هرگاه با دشمنان مشرک روبرو شدی، آنان را به یکی از سه خصلت دعوت کن، اگر جواب مثبت دادند، از آنان بپذیر و با آنان جنگ نکن. آنان را به اسلام دعوت کن اگر قبول کردند از آنان بپذیر و با آنان جنگ نکن، سپس آنان را دعوت کن تا دیار کفر را ترک کرده و به دیار مهاجرین بیایند و به آنان بگو اگر این کار را بکنند، حقوقی که برای مهاجرین هست برای آنان نیز خواهد بود، و آنچه به ضرر مهاجرین هستبه ضرر آنان نیز خواهد بود، سپس اگر از آمدن به دیار مهاجرین سرباز زدند به آنان بگو که مانند بادیهنشینهای مسلمان هستند، حکم خداوند متعال که بر مؤمنین جاری میگردد، بر آنان نیز جاری میشود، و در این صورت سهمی از غنیمت وفی (مالی که بدون جنگ و جهاد بدست مسلمانان بیافتد) به آنها تعلق نمیگیرد، مگر اینکه همراه با مسلمانان جهاد کنند. اگر بازهم سرباز زدند، از آنان جزیه بخواه اگر جواب مثبت دادند از آنان قبول کن و با آنان جنگ نکن، اگر بازهم سرباز زدند علیه آنان از خدا کمک بخواه و با آنان بجنگ».
از ابن عمر بروایت است: (وجدت امرأة مقتولة في بعض مغازی رسول الله جفنهی رسول الله جعن قتل النساء والصبیان) [۱۵۱۳]«زنی پیدا شد که در یکی از غزوههای پیامبر جکشته شده بود، پس پیامبر جاز کشتن زنان و کودکان نهی فرمود».
پیامبر جمعاذ بن جبل سرا به یمن فرستاد تا مردم آنجا را به اسلام دعوت کند، وصیت پیامبر جبه معاذ این بود که: (إنك تأتی قوما أهل كتاب فادعهم إلی شهادة أن لا إله إلا الله وأنی رسول الله، فإن هم أطاعوك لذلك فأعلمهم بأن الله تعالی افترض علیهم خمس صلوات في كل یوم ولیلة، فإن هم أطاعوك لذلك، فأعلمهم بأن الله تعالی افترض علیهم صدقة تؤخذ من أغنیائهم، فترد علی فقرائهم، فإن هم أطاعوك لذلك، فإیاك وكرائم أموالهم واتق دعوة الـمظلوم، فإنه لیس بینها وبین الله حجاب) [۱۵۱۴]«تو به میان قومی میروی که اهل کتاباند، آنان را به شهادت لا إله إلا الله و محمد رسول الله، دعوت کن، اگر از تو اطاعت کردند، به آنان خبر بده که خداوند در طول شبانهروز پنج نماز را بر آنان واجب کرده است، پس اگر اجابتت کردند، به آنان یاد بده که خداوند زکات را بر آنان واجب کرده که از سرمایهدارانشان گرفته شود و در اختیار فقرایشان قرار گیرد، اگر اطاعت کردند، از (گرفتن) اموال با ارزش آنان، (به عنوان زکات) پرهیز کن، و از دعای مظلوم بپرهیز، چون بین آن و خدای پردهای نیست و (دعایش اجابت میشود)».
[۱۵۱۲] صحیح: [مختصر م ۱۱۱۱]، م (۱۷۳۱/۱۳۵۶/۳)، ت (۱۴۲۹/۴۳۱/۲)، ترمذی این حدیث را بصورت مختصر روایت کرده است. [۱۵۱۳] متفق علیه: خ (۳۰۱۵/۱۴۸/۶)، م (۱۷۴۴/۱۳۶۴/۳)، د (۲۶۵۱/۳۲۹/۷)، ت (۱۶۱۷/۶۶/۳)، جه (۲۸۴۱/۹۴۷/۲). [۱۵۱۴] متفق علیه.