۱- بیع غرر
معاملهای است که در آن جهالت بوده و یا در معرض خطر نابودی و یا قمار باشد:
از ابوهریره روایت است: (نهی رسول الله جعن بیع الحصاة، وعن بیع الغرر) [۱۱۱۳]«پیامبر جاز بیع حصاة(*) (سنگریزه) و از بیع غرر نهی کرد».
امام نووی(ره) در شرح مسلم (۱۵۶/۱۰) میگوید:
«نهی از بیع غرر اصلی عظیم در باب معاملات است و به همین دلیل مسلم آنرا در اول فصل بیوع آورده است. بیع غرر مسایل بیشماری را در برمیگیرد: مانند فروش برده فراری و شیئی معدوم یا مجهول و فروش چیزی که تحویل آن امکان نداشته باشد و چیزی که هنوز به ملکیت فروشنده درنیامده است، و فروش ماهی در آب فراوان و شیر در پستان و جنین در شکم حیوان، فروش انباشتهای از طعام نامشخص، و لباسی نامعلوم از میان چندین لباس، و گوسفندی نامعلوم از بین چندین گوسفند و مانند اینها، خرید و فروش تمام این موارد باطل است چون در همه این موارد جهالت بدون نیاز وجود دارد.
(امام نووی) میگوید: اگر انجام معاملهای که در آن غرر هست ضروری و پرهیز از آن غیر ممکن و جهالت در آن ناچیز باشد، معامله آن جایز است و بهمین دلیل مسلمانان اجماع کردهاند که فروش جبة توپر هرچند مشتری داخل آنرا نبیند، جایز است ولی تنها فروش آنچه در داخل جبه است (در حالت ندیدن آن) بدون عبا جایز نیست».
در ادامه میگوید: باید دانست که معاملهی ملامسه، منابذه، حَبَل الحبله، حصاه، عسب الفحل و امثال اینها از معاملاتی هستند که درباره عدم جواز آنها، به دلیل وجود جهالت، نصوص خاصی آمده است و چون از معاملات مشهور جاهلیت بوده، بصورت مستقل ذکر و از آنها نهی شده است، والله اعلم». أه با تصرف.
[۱۱۱۳] صحیح: [مختصر م ۹۳۹]، [الإرواء ۱۲۹۴]،م (۱۵۱۳/۱۱۵۳/۳)، ت (۱۲۴۸/۳۴۹/۲)، د (۳۳۴۰/۲۳۰/۹)، جه (۲۱۹۴/۷۳۹/۲)، نس (۲۶۲/۷). *- بیع حصاة به این صورت است که فروشنده به خریدار بگوید: هر وقتی این سنگ را بهسوی شما پرتاب کردم بیع منعقد شده است، یا بگوید: سنگی را پرتاب کن، به هر کالایی برخورد کرد آنرا به تو فروختم. یا بگوید: سنگی را پرتاب کن، به هرن قطهای از زمینم رسید از اینجا تا آن نقطه را به تو فروختم. (النهایة - ابن أثیر) «مترجم».