نکاح زن به نیت طلاق دادن او
شیخ سید سابق(ره) در کتاب فقه السنه (۳۸/۲) میگوید: علماء اتفاقنظر دارند بر اینکه اگر مردی زنی را بدون اینکه هنگام عقد،مدتی را معین کند، به ازدواج خود درآورد، اگر قصد داشته باشد که بعد از مدتی یا بعد از برطرف شدن نیازش در آنجایی که هست، اورا طلاق دهد، این ازدواج صحیح است.
ولی اوزاعی با این رأی مخالف است و آنرا نکاح متعه میداند.
شیخ رشید رضا در تفسیر «المنار» در این باره میگوید:
«هرچند تشدید و تأکید علمای سلف و خلف در منع نکاح متعه، ایجاب میکند که ازدواج به نیت طلاق ممنوع باشد، واگرچه فقها میگویند: اگر مرد هنگام ازدواج، مدت زمان خاصی را در دل نیت کرده باشد، ولی در صیغه عقد آنرا به شرط نگیرد، نکاحش صحیح است. لیکن پنهان کردن تعیین وقت ونیت طلاق، حیله و فریب به حساب میآید، لذا این نوع عقد سزاوارتر به بطلان از عقدی است که با رضایت شوهر و زن و ولی او منعقد شده و تنها مفسده آن، به بازی گرفتن بزرگترین پیوند بشری یعنی ازدواج و شهوترانی زنان و مردان شهوتران است، این نوع ازدواج باید به طریق اولی باطل باشد؛ چراکه این نوع ازدواج علاوه بر حیله و فریبکاری دارای مفاسدی دیگر است، همچون دشمنی و کینه و از بین رفتن اعتماد حتی به انسانهای صادقی که قصد ازدواج حقیقی دارند، ازدواجی که هدف آن پاکدامنی هر یک از زن و شوهر و خلوص نیت آنها نسبت به یکدیگر و همکاریشان برای تأسیس خانوادهای صالح در میان امت اسلامی است - اه - ».
میگویم: اثر عمر بن نافع از پدرش نظر شیخ رشید(ره) را تأیید میکند که: (جاء رجل إلی إبن عمر بفسأله عن رجل طلق امرأته ثلاثا، فتزوجها أخ له من غیر مؤامرة منه، لیحلها لأخیه، هل تحل للأول؟ قال: لا إلا نکاح رغبة، کنا نعد هذا سفاحا علی عهد رسول الله ج) [۱۰۲۵]«مردی نزد ابن عمر بآمد و از او درباره مردی سؤال کرد که همسرش را سه بار طلاق داده است و یکی از برادران (دینیاش) بدون داشتن هیچ حیله و نقشهای او را به ازدواج خود درآورده تا او را برای برادرش حلال کند، آیا (این زن) برای شوهر (اول) حلال میشود؟ ابن عمر گفت نه: مگر اینکه ازدواج از روی میل و رغبت (و بدون قصد تحلیل) باشد، چون ما در زمان رسول الله جاین کار را زنا به حساب میآوردیم».
[۱۰۲۵] تخریج در ص (۳۹۶).