شرایط طلب قصاص
برای گرفتن قصاص سه شرط لازم است:
۱- قصاص گیرنده (ولی مقتول) باید مکلف باشدتا بتواند قصاص را بگیرد، پس اگر صاحب قصاص (ولیّ مقتول) کودک یا دیوانه باشد جنایتکار (قاتل) تا هنگام مکلف شدن قصاص گیرنده حبس میشود.
۲- تمام اولیاء دم باید برگرفتن قصاص اتفاق نظر داشته باشند؛ لذا اگر بعضی از آنها از قصاص صرفنظر کردند، قصاص انجام نمیشود:
از زید بن وهب روایت است: (أن عمر س رفع إلیه رجل قتل رجلا، فأراد أولیاء الـمقتول قتله، فقالت أخت الـمقتول - وهی امرأة القاتل -: قد عفوت عن حصتی من زوجی، فقال عمر: عتق الرجل من القتل) [۱۴۴۳]«مردی را نزد عمر سآوردند که شخصی را کشته بود، اولیاء مقتول خواستند او را بکشند، ولی خواهر مقتول - که زن قاتل بود - گفت از سهمی که برای قصاص شوهرم داشتم گذشتم، عمر گفت: آن مرد از قتل نجات پیدا کرد».
همچنین از زید بن وهب روایت است: (وجد رجل عند امرأته رجلا، فقتلها، فرفع ذلك إلی عمر بن الخطاب س فوجد علیها بعض إخوتها، فتصدق علیه بنصیبه فأمر عمر س لسائرهم بالدیة) [۱۴۴۴]«شخصی،مردی را نزد همسرش دید، او(زنش) را کشت، جریان را نزد عمر بن خطاب سبردند، یکی از برادران آن زن (از کار او) عصبانی شد و سهم دیه خود را به آن مرد بخشید، عمر سدستور داد که به بقیه برادرانش دیه داده شود».
۳- در قصاص بجز جنایتکار (قاتل) نباید به کسی دیگر ظلم شود: پس هرگاه قصاص بر زنی حامله واجب شد، تا وضع حمل نکند، و به نوزاد (از شیر اول زایمان) لبأ [۱۴۴۵]ندهد، نباید کشته شود:
از عبدالله بن بریده از پدرش روایت است: «زنی غامدی از پیامبر جسؤال کرد و گفت: من زنا کردهام، پیامبر فرمود برگرد، او هم برگشت، روز بعد نزد پیامبر جآمد و گفت: مثل اینکه میخواهی همانطوریکه ماعز بن مالک را رد کردی مرا نیز رد کنی؟ به خدا قسم من حامله هستم، پیامبر جبه او فرمود: برگرد، آن زن برگشت، روز بعد نزد پیامبر جآمد، و پیامبر جفرمود: برگرد تا وضع حمل کنی، آن زن برگشت، وقتی وضع حمل کرد، کودک را با خودش آورد و گفت: این کودکی است که به دنیا آوردهام، پیامبر فرمود: برگرد و به او شیر بده تا وقتی که دوران شیرخوارگیاش تمام شود، پس از آنکه دوران شیرخوارگی (طفل) تمام شد، او را با خود در حالیکه چیزی در دست داشت و میخورد آورد، دستور داده شد تا کودک به یکی از مسلمانان داده شود، سپس دستور داده شد تا چالهای برایش حفر کرده و او را رجم کنند، او را رجم کردند، خالد از جمله کسانی بود که او را رجم میکرد، سنگی را به او زد و قطرهای از خون آن زن روی گونهاش افتاد، خالد به او ناسزا گفت، پیامبر جبه او فرمود: مواظب باش خالد، قسم به ذاتی که جانم در دست اوست این زن توبهای کرد که اگر مأمور ظالم وصول مالیات این توبه را میکرد بخشوده میشد، و دستور داد تا بر او نماز خوانده شود، بر او نماز خوانده شد و دفن گردید» [۱۴۴۶].
[۱۴۴۳] صحیح: [الإرواء ۲۲۲۲]، عب (۱۸۱۸۸/۱۳/۱۰). [۱۴۴۴] صحیح: [الإرواء ۲۲۲۵]، هق (۵۹/۸). [۱۴۴۵] لبأ یعنی: شیر اول زایمان، و این شیر برای کودک ضروری است و کشتن مادر قبل از این شیردادن به بچه ضرر میرساند، بعد از آن اگر کسی پیدا شد که به بچه شیر بدهد بچه به او داده میشود و مادرش کشته میشود، به دلیل حدیث مسلم، و اگر چنین کسی پیدا نشد به حال خود رها میشود تا دو سال تمام به بچه شیر بدهد، به دلیل حدیث ابوداود که تخریج آن در حدیث بعدی میآید. [۱۴۴۶] صحیح: [ص. د ۳۷۳۳]، م (۱۶۹۵/۱۳۲۱/۳)، د (۴۴۱۹/۱۲۳/۱۲) سیاق حدیث روایت ابوداود است.