۵- رو کردن به قبله
بدلیل فرموده خداوند متعال:
﴿فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُ﴾[البقرة: ۱۵۰].
«(واز هر جا که بیرون رفتی) رو بهسوی مسجدالحرام کن و (ای مؤمنان چه در سفر و چه در حضر در همه اقطار زمین به هنگام نماز) هر جا که بودید روبه سوی آن کنید».
و بدلیل اینکه پیامبر جبه مردی که نمازش را بد خواند (مسی الصلاة) فرمود: (إذا قمت إلی الصلاة فأسبغ الوضوء ثم استقبل القبلة... الحدیث) [۲۷۱]«هرگاه خواستی نماز بخوانی به خوبی وضو بگیر سپس رو به قبله کن...».
اشکال ندارد که هنگام ترس شدید، و یا خواندن نفل بر سواری در سفر، استقبال قبله ترک شود:
خداوند متعال میفرماید:
﴿فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗا﴾[البقرة: ۲۳۹].
«و اگر (بخاطر جنگ یا خطر دیگری) ترسیدید در حالت پیاده یا سواره نماز را بخوانید».
ابن عمر دربارۀ این آیه میگوید: ﴿فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗا﴾[البقرة: ۲۳۹]. یعنی رو به قبله یا رو به غیرقبله، نافع گوید: ابن عمر حتماً آن را از پیامبر جنقل کرده است [۲۷۲].
از ابن عمر روایت است: (كان النبي جیسبح علی راحلته قبل أی وجه توجه، ویوتر علیها غیر أنه لایصلی لیها الـمكتوبة) [۲۷۳]«پیامبر جبر شترش به هر سویی که روی آن بود، نفل و وتر میخواند. البته فرایض را بر روی سواری نمیخواند».
فایده
اگر کسی برای پیداکردن قبله تلاش کرد و نمازش را به جهتی که به گمانش قبله بود خواند و بعداً برایش روشن شد که (در پیدا کردن قبله) دچار اشتباه شده است، اعادۀ نماز بر او لازم نیست:
از عامر بن ربیعه روایت است: (كنا مع النبي جفي سفر في لیلة مظلمة، فلم ندر أین القبلة فصلی كل رجل منا علی حیاله، فلما أصبحنا ذكرنا ذلك لرسول الله ج، فنزل﴿فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ۱۱۵]) [۲۷۴]«در شبی بسیار تاریک با پیامبر جدر سفری بودیم و نمیدانستیم قبله کجاست، هر یک از ما به جهتی نماز خواند، وقتی صبح شد جریان را برای پیامبر ج گفتیم. آنگاه آیة ﴿فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ﴾«به هر جا رو کنید قبله خدا آنجاست» نازل شد».
[۲۷۱] متفق علیه: خ (۶۲۵۱/۳۶/۱۱)، م (۳۹۷/۲۹۸/۱). [۲۷۲] صحیح: ما (۴۴۲/۱۲۶)، خ (۴۵۳۵/۱۹۹/۸). [۲۷۳] متفق علیه: م (۷۰۰- ۳۹ -۴۸۷/۱)، بخاری این حدیث را بصورت معلق روایت کرده است، (۱۰۹۸/۵۷۵/۲). [۲۷۴] حسن: [ص. جه ۸۳۵]، ت (۳۴۳/۲۱۶/۱)، جه (۱۰۲۰/۳۲۶/۱)، بنحوه،وکذا: هق (۱۱/۲).