حقوق مرد بر زن
حق مرد بر زن بسیار بزرگ است، پیامبر جاهمیت آنرا در فرمایشات خود روشن کرده است. حاکم وغیره از حدیث ابوسعید روایت میکنند که پیامبر جفرمود: (حق الزوج علی زوجته أن لو كانت به قرحة فلحستها ما أدت حقه) [۱۰۴۰]«حق شوهر بر همسرش آنقدر است که اگر زخمی بر شوهرش باشد و آنرا با زبانش پاک کند باز هم حق او را ادا نکرده استم. زن خردمند و هوشیار زنی است که آنچه را خداوند و رسول او بزرگ دانستهاند بزرگ بداند و حق شوهرش را به خوبی ادا کند و در اطاعت از او کوشش نماید؛ چون اطاعت از شوهر موجب وارد شدن به بهشت میشود، پیامبر جمیفرماید: (إذا صلت الـمرأة خمسها، وصامت شهرها، وحفظت فرجها، وأطاعت زوجها، قیل لـها ادخلی الجنة من أی أبوابها شئت) [۱۰۴۱]«اگر زن نمازهای پنجگانه را بجا آورد و روزۀ رمضان را بگیرد و از زنا دوری کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته میشود از هر دری از درهای بهشت که میخواهی داخل شو». پس ای زن مسلمان دقت کن که چگونه پیامبر جاطاعت از شوهر را از موجبات دخول به بهشت دانسته و آنرا در ردیف نماز و روزه قرار داده است، پس از او اطاعت کن و از نافرمانی او بپرهیز، چون نافرمانی از او، خشم خدای سبحان را به همراه دارد. پیامبر جمیفرماید: (والذي نفسی بیده، ما من رجل یدعوا امرأته إلی فراشه فتأبی علیه إلا كان الذي في السماء ساخطا علیها حتی یرضی عنها) [۱۰۴۲]. «قسم به ذاتی که جانم در دست او است هر مردی که همسرش را به بسترش فراخواند و او سرباز زند، ذاتی که در آسمان است از او ناراضی میشود تا وقتی که شوهرش از او راضی شود».
پس ای زن مسلمان بر تو واجب است که در هر چیزی که شوهرت به شما امر میکند و خلاف شرع نیست از اواطاعت کنی، البته با وجود این، از افراط ورزیدن در فرمانبردای بقدری که منجر به ارتکاب معصیت شود، دوری کن، چون اگر در مخالفت با شرع از او اطاعت کنی گناهکار میشوی.
از جمله فرمانبرداری در معصیت این است که مثلاً هنگام آرایش برای او در کندن موی صورتت از او اطاعت کنی چون پیامبر جزنی را که موی صورت زنان دیگر را میکند و زنی که موی صورتش کنده میشود را، لعنت کرده است [۱۰۴۳].
یا در برداشتن روسری هنگام خروج از خانه، از او اطاعت کنی؛ چراکه شوهرت دوست دارد که به زیبایی شما در میان مردم افتخار کند، پیامبر جمیفرماید: (صنفان من أمتی من أهل النار لم أرهما، قوم معهم سیاط كأذناب البقر یضربون بها الناس ونساء كاسیات عاریات مـمیلات، مائلات رؤسهن كأسنمة البخت الـمائلة، لایدخلن الجنة ولایجدن ریحها، وإن ریحها لیوجد من مسیرة كذا وكذا) [۱۰۴۴]. «دو دسته از امت من از اهل آتشاند که هنوز آنها را ندیدهام، دستهای که شلاقهائی مانند دم گاو در دست دارند و با آن مردم را میزنند و دستهدی دیگر زنانی هستند که در عین اینکه لباس بر تن دارند، عریان هستند، از اطاعت خدا رویگردان هستند و مردم را بر این کار تشویق میکنند، سرهایشان را مانند کوهان شتر خرامان خمیده میکنند. این گروه از زنان داخل بهشت نمیشوند و بوی آن هم به مشامشان نمیرسند در حالی که بوی آن از فاصله فلان و فلان به مشام میرسد».
همچنین بر زن حرام است که اگر شوهرش در زمان قاعدگی یا از طریق غیرمشروع قصد آمیزش جنسی با او داشت، از او اطاعت کند؛ چون پیامبر جمیفرماید: (من أتی حائضا أو امرأة في دبرها، أو كاهنا فصدقه بما یقول فقد كفر بما أنزل علی محمد) [۱۰۴۵]«هر کس در زمان قاعدگی یا از غیر محل نسل با همسرش آمیزش کند یا نزد کاهنی برود و آنچه را (کاهن) میگوید تصدیق کند، به آنچه بر محمد جنازل شده کافر شده است».
زن همچنین باید در رفتن به میان مردان و اختلاط و دست دادن با آنان از اطاعت شوهرش اجتناب کند، چون خداوند متعال میفرماید:
﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖ﴾[الأحزاب: ۵۳].
«هنگامی که از آنان چیزی از وسایل منزل خواستید از پس پرده از ایشان بخواهید».
و پیامبر جمیفرماید: (إیاكم والدخول علی النساء، قیل یا رسول الله: أفرأیت الحمو - وهو قریب الزوج كأخیه وابن أخیه وعمه وابنعمه ونحوهم - قال: الحموالـموت) [۱۰۴۶]. «از داخل شدن بر زنان بپرهیزید، گفته شد ای رسول خدا! نظرت درباره حمو (نزدیکان شوهر مانند برادر و پسر برادر و عمو و پسر عمو و مانند آنها) چیست؟ فرمود: حمو مرگ است».
پس هر چیزی را که مخالف شرع پروردگار است بر این قیاس کن، لذا به آنچه تو را به اطاعت از همسرت مجبور میکند فریب مخور، بطوریکه در گناه هم از او پیروی کنی، چون اطاعت در معروف است، و در نافرمانی خالق نباید از مخلوق پیروی شود.
۲- حق دیگر شوهر بر همسرش این است که ناموس او را حفظ و از شرف خود مواظبت کند، و از مال و فرزندان و دیگر شئونات منزل همسرش پاسداری نماید. به دلیل فرموده خداوند متعال:
﴿فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ﴾[النساء: ۳۴].
«پس زنان صالح آنانی هستند که فرمانبردار (اوامر خدا و مطیع دستور شواهران خود) بوده و اسرار (زناشویی) را نگه میدارند چراکه خداوند به حفظ (آنها) دستور داده است».
و پیامبر جمیفرماید: (والـمرأة راعیة في بیت زوجها ومسئولة عن رعیتها) [۱۰۴۷]«وزن در خانه شوهرش نگهدار و در برابر زیردستانش مسئول است».
۳- حق دیگرمرد بر زن آن است که زن خود را برای شوهرش بیاراید و همیشه در رویش بخندد و عبوس نباشد و خودش را طوری نشان ندهد که شوهرش از او بدش بیاید، طبرانی از حدیث عبدالله بن سلام روایت کرده که پیامبر جفرمود: (خیر النساء من تسرك إذا أبصرت، وتعطیك إذا أمرت، وتحفظ غیبتك في نفسها ومالك) [۱۰۴۸]«بهترین زنان زنی است که وقتی به او نگاه میکنی، تو را خوشحال ووقتی که به او امر میکنی تو را اطاعت کند و در غیاب تو حافظ خود و مال شما باشد».
بسی جای تعجب است که زن در خانه خود و در کنار همسرش به خودش نرسد، ولی هنگام خارج شدن از خانه در آراسته کردن خود مبالغه کند بطوریکه در مورد او این گفته صادق است که: (میمون خانه وآهوی خیابان) است پس ای بنده خدا! درباره خود و شوهرت از خدا بترس که شوهرت مستحقترین مردم به زینت و آرایش تو است، و پرهیز کن از اینکه خود را برای مردان نامحرم بیارایی؛ چون این کار نوعی بیحجابی و حرام است.
۴- حق دیگر مرد بر همسرش آن است که در خانه بماند و بدون اجازه شوهرش خارج نشود حتی اگر برای رفتن به مسجد باشد. به دلیل فرموده خداوند متعال:
﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ﴾[الأحزاب: ۳۳].
«و در خانههایتان بمانید».
۵- یکی دیگر از حقوق مرد بر زن اینست که بدون اجازه شوهرش کسی را به خانه راه ندهد، به دلیل فرموده پیامبر ج: (فحقكم علیهن ألا یوطئن فرشكم من تكرهون، ولایأذن في بیوتكم لـمن تكرهون) [۱۰۴۹]«حق شما بر زنانتان این است که ناموستان را حفظ کنند و کسی را که دوست ندارید به خانههایتان راه ندهند».
۶- حق دیگر مرد بر زن آن است که از دارایی شوهرش مواظبت کند و بدون اجازه او آن را صرف نکند، به دلیل فرموده پیامبر ج: (ولاتنفق امرأة شیئا من بیت زوجها، إلا بإذن زوجها، قیل ولا الطعام؟ قال: ذلك أفضل أموالنا) [۱۰۵۰]«زن نباید از مال شوهرش مصرف کند، مگر اینکه شوهرش به او اجازه دهد، گفته شد حتی غذا؟ فرمود: آن بهترین اموالمان است».
بلکه حق شوهر بر همسرش این است که حتی از مال شخصی خود هم بدون اجازه شوهرش مصرف نکند. به دلیل فرموده پیامبر ج: (لیس للمرأة أن تنتهك شیئا من مالـها إلا بإذن زوجها) [۱۰۵۱]«زن نمیتواند در مال خودش تصرف کند مگر به اجازه شوهرش».
۷- حق دیگر مرد بر زن آن است که در حضور شوهرش روزه سنت نگیردمگر اینکه به او اجازه دهد؛ به دلیل فرموده پیامبر ج: (لایحل للمرأة أن تصوم وزوجها شاهد إلا بإذنه) [۱۰۵۲]«جایز نیست که زن در حضور شوهرش روزه بگیرد مگر به اجازه او».
۸- حق دیگر مرد بر زن آن است که وقتی زن از مال خود برای خانه یا فرزندانش مصرف میکند بر شوهرش منت نگذارد چون منت نهادن اجر و پاداش را از بین میبرد، خداوند متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ﴾[البقرة: ۲۶۴].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بذل و بخششهای خود را با منت نهادن و آزار رساندن پوچ و تباه نسازید».
۹- حق دیگر مرد بر زن آن است که به کم راضی شود و به آنچه موجود است قناعت کند و چیزی را که خارج از توان شوهرش است از او نخواهد، خداوند متعال میفرماید:
﴿لِيُنفِقۡ ذُو سَعَةٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَيۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡيُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَاۚ سَيَجۡعَلُ ٱللَّهُ بَعۡدَ عُسۡرٖ يُسۡرٗا٧﴾[الطلاق: ۷].
«آنان که دارا هستند از داریی خود (برای زن شیرده به اندازه توان خود) خرج کنند و آنان که تنگ دست هستند از چیزی که خدا بدیشان داده است، خرج کنند. خداوند هیچ کسی را جز بدان اندازه که بدو داده است مکلف نمیسازد، خداوند بعد از سختی و ناخوشی، گشایش و خوشی پیش میآورد».
۱۰- حق دیگر مرد بر زن آنست که فرزندانش را به خوبی تربیت کند و در حضور شوهرش از فرزندانش ناراحت نشود و بر آنها دعای شر نکند و آنها را دشنام ندهد چون این کار باعث ناخرسندی شوهرش میشود. پیامبر جمیفرماید: (لاتؤذی امرأة زوجها في الدنیا إلا قالت زوجته من الحور العین: لاتؤذیه قاتلك الله، فإنما هودخیل عندك یوشك أنیافرقك إلینا) [۱۰۵۳]«هرزنی که شوهرش را در دنیا اذیت کند، همسرش از حوریان بهشتی میگوید: خدا ترا بکشد او را اذیت نکن، او موقتاً نزد تو است و پس از اندکی تورا ترک میکند و بهسوی ما میآید».
۱۱- حق دیگر مرد بر زن آن است که با پدر و مادر شوهر و نزدیکان او خوش برخورد باشد؛ زیرا زنی که با پدر ومادر و نزدیکان شوهرش بدی کند در واقع به شوهرش بدی کرده است.
۱۲- حق دیگر مرد بر زن آن است که هرگاه شوهرش او را به بستر خودش فراخواند، امتناع نورزد، به دلیل فرموده پیامبر ج: (إذا دعا الرجل امرأته إلی فراشه فلم تأته فبات غضبان علیها لعنتها الـملائكة حتی تصبح) [۱۰۵۴]«هرگاه مرد از همسرش خواست تا در بسترش حاضر شود و همسرش امتناع ورزید و شوهرش از او خشمگین شد، ملائکه تا صبح او را لعنت میکنند». و در حدیثی دیگر میفرماید: (إذا دعا الرجل زوجته لحاجته فلتأته وإن كانت علی التنور) [۱۰۵۵]«هرگاه مرد همسرش را برای نیازش فرا خواند، باید نزد او برود اگرچه بر تنور باشد (مشغول پخت و پز باشد)».
۱۳- حق دیگر مرد بر زن آن است که از افشای اسرار خانوادگی خودداری کند. از مهمترین اسراری که زنان در پوشیده نگه داشتن آن سهل انگاری میکنند و آنرا فاش میکنند اسرار بستر و کارهایی است که زن و مرد در بستر انجام میدهند، در حالیکه پیامبر جاز این کار نهی کرده است: از اسماء بنت یزید لروایت است که گفت: نزد پیامبر جبودم و زنان و مردانی هم دور او نشسته بودند پیامبر جفرمود: (لعل رجلا یقول ما یفعل بأهله، ولعل امرأة تخبر بما فعلت مع زوجها، فأرم القوم، فقلت إی والله یا رسول الله، إنهن لیفعلن وإنهم لیفعلون، فقال ج: فلا تفعلوا، فإنما مثل ذلك كمثل شیطان لقی شیطانة في طریق فغشیها والناس ینظرون) [۱۰۵۶]. «شاید در میان شما مردی باشد که آنچه را با زنش انجام داده بگوید، و یا زنی باشد که آنچه را با شوهرش انجام داده تعریف کند!؟ مردم ساکت شدند، گفتم: به خدا قسم ای رسول الله! زنان این کار را میکنند و مردان هم این کار را میکنند، پیامبر جفرمود: این کار را نکنید چون این کار مانند کار شیطان نری است که شیطان مادهای را در راه میبیند و در حالیکه مردم به آنها نگاه میکنند با او آمیزش میکند».
۱۴- حق دیگر مرد بر زن آن است که بر تداوم و گذراندن زندگی با او حریص باشد و بیمورد از او تقاضای طلاق نکند. از ثوبان سروایت است که پیامبر جفرمود: (أیما امرأة سألت زوجها الطلاق من غیر ما بأس فحرام علیها رائحة الجنة) [۱۰۵۷]«هر زنی که بدون سبب از شوهرش تقاضای طلاق کند، بوی بهشت بر او حرام است». و در حدیثی دیگر میفرماید: (الـمختلعات هن الـمنافقات) [۱۰۵۸]«زنانی که خلع میکنند (تقاضای طلاق میکنند) منافقاند».
ای زن مسلمان این بود حقوق شوهرت بر تو؛ پس لازم است که با تمام توان در ادا آنها تلاش کنی و از کوتاهی شوهرت درحق خودت چشمپوشی کنی؛ چون با این کار محبت و رحمت پایدار میماند و خانوادهها اصلاح میشوند و با اصلاح خانوادهها جامعه اصلاح میشود.
بر مادران واجب است بدانند که از جمله وظایف آنها این است که دخترانشان را به حقوق شوهرانشان آشنا کنند، و هر مادری باید قبل از رفتن دخترش به خانه شوهر این حقوق را به او یادآور شود؛ چون سنت زنان سلف لهمین بوده است.
عمرو بن حجر پادشاه کنده از ام إیاس بنت عوف شیبانی خواستگاری کرد، وقتی که زفاف فرا رسید مادرش امامه بنت حارث در تنهایی او را وصیت کرد و پایههای زندگی مشترک سعادتمند و وظایف او نسبت به شوهرش را برایش شرح داد و گفت: ای دخترم: اگر وصیت به خاطر رعایت ادب، ترک میشد، آنرا به خاطر تو ترک میکردم، اما وصیت یادآور غافل و یاورعاقل است، و اگر زنی پیدا میشد که به خاطر ثروتمند بودن پدر ومادرش و نیاز آنها به او، از شوهر بینیاز شود، تواز همه زنان بینیازتر میبودی. ولی باید بدانی که زنان برای مردان و مردان برای زنان آفریده شدهاند.
ای دخترم! تو از محیطی که در آن متولد شده و پرورش یافتهای جدا میشوی، و کاشانهای را که در آن بزرگ شدهای پشت سر میگذاری و به آشیانهای میروی که آن را نمیشناسی و همنشینی را خواهی داشت که بدان الفت نگرفتهای و او مالک و مراقب تو خواهد بود، پس برای او کنیزی باش تا او هم برای تو غلامی فرمانبردار باشد، و در برابر او همواره ده خصلت را حفظ کن که برایت ذخیره و اندوختهای خواهد شد:
۱ و ۲- با قناعت به وی، در برابر او تسلیم باش و به وی دل سپار، و از او فرمانبرداری کن، و گوش شنوا داشته باش.
۳ و ۴- مواظب چشم و بینی او باش، تا چشم او بر زشتیای از تو نیفتد، و از تو به مشامش نرسد مگر بهترین بوها.
۵ و ۶- مواظب وقت خواب و غذایش باش؛ چون گرسنگی پی در پی، آتش غضب را شعلهور میکند، و پریدن خواب چشم را برمیانگیزد.
۷ و ۸- از ثروت و دارائی او نگهداری کن و زیردستان و خانوادهاش را مورد لطف و عنایت خود قرار بده، چون ملاک امر در مال، حسن تقدیر، و در خانواده، حسن تدبیر است.
۹ و ۱۰- از دستور او سرپیچی، و اسرار او را فاش مکن، چون اگر با او مخالفت کنی آتش خشم در سینهاش برافروزی، و اگر سرِّ او را فاش کنی از خیانت و غدر او ایمن نخواهی شد، از خوشحالی نزد او هنگامی که ناراحت است و همچنین از افسردگی در نزد او هنگامی که خوشحال است، پرهیز کن [۱۰۵۹].
﴿رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾[الفرقان: ۷۴].
یعنی: «پروردگارا! برای ما از همسران و فرزندانمان روشنی چشمانعنایت کن و ما را برای متقیان امام قرار ده».
[۱۰۴۰] صحیح: [ص. ج ۳۱۴۸]، أ (۲۴۷/۲۲۷/۱۶). [۱۰۴۱] صحیح: [ص. ج ۶۶۰]، أ (۲۵۰/۲۲۸/۱۶). [۱۰۴۲] صحیح: [ص. ج ۷۰۸۰]، م (۱۴۳۶ - ۱۲۱ - ۱۶۱۰/۲). [۱۰۴۳] متفق علیه: خ (۴۸۸۶/۶۳۰/۸)، م (۲۱۲۵/۱۶۷۸/۳)، د (۴۱۵۱/۳۲۵/۱۱)، نس (۱۴۶/۸)، ت (۲۹۳۲/۱۹۳/۴)، جه (۱۹۸۹/۶۴۰/۱). [۱۰۴۴] صحیح: [ص. ج ۳۷۹۹]، [مختصر م ۱۳۸۸]، م (۲۱۲۸/۱۶۸۰/۳). [۱۰۴۵] صحیح: [آداب الزفاف ۳۱]، جه (۶۳۹/۲۰۹/۱)، ت (۱۳۵/۹۰/۱)، در روایت ترمذی عبارت «فصدقه بما یقول» وجود ندارد. [۱۰۴۶] متفق علیه: خ (۵۲۳۲/۳۳۰/۹)، م (۲۱۷۲/۱۷۱۱/۴)، ت (۱۱۸۱/۳۱۸/۲). [۱۰۴۷] قسمتی از حدیث (والرجل راع...) که قبلاً بیان شد. [۱۰۴۸] صحیح: [ص. ج ۳۲۹۹]. [۱۰۴۹] این حدیث سمتی از حدیث «ألا إن لکم علی نسائکم حقا...» بود که قبلاً بیان شد. [۱۰۵۰] حسن: [ص. ج ۱۸۵۹]، ت (۲۲۰۳/۲۹۳/۳)، د (۳۵۴۸/۴۷۸/۹)، جه (۲۲۹۵/۷۷۰/۲). [۱۰۵۱] البانی این حدیث را در (الصحیحة، ۷۷۵) تخریج کرده و گفته است: تمام در کتاب (الفوائد ۱۰/۱۸۲/۲)، از طریق عنبه بن سعید، از حماد مولی بنی أمیه از جناح مولی ولید از وائله روایت کرده است، سپس گفته است: سند این حدیث ضعیف است ولی این حدیث شواهد دیگری دارد که بر ثبوت آن دلالت میکند أه. [۱۰۵۲] صحیح [ص. ج ۷۶۴۸]، خ (۵۱۹۵/۲۹۵/۹). [۱۰۵۳] ت (۱۱۸۴/۳۲۰/۲). [۱۰۵۴] متفق علیه: خ (۵۱۹۴/۲۹۴/۹)، م (۱۴۳۶/۱۰۶۰/۲)، د (۲۱۲۷/۱۷۹/۶). [۱۰۵۵] صحیح: [ص. ج ۵۳۴]، ت (۱۱۷۰/۳۱۴/۲). [۱۰۵۶] صحیح: [آداب الزفاف ۷۲]، أ (۲۳۷/۲۲۳/۱۶). [۱۰۵۷] صحیح: [الإرواء ۲۰۳۵]، ت (۱۱۹۹/۳۲۹/۲)،د (۲۲۰۹/۳۰۸/۶)، جه (۲۰۵۵/۶۶۲/۱). [۱۰۵۸] صحیح: [ص. ج ۶۶۸۱]، [الصحیحه ۶۳۲]، ت (۱۱۹۸/۳۲۹/۲). [۱۰۵۹] فقه السنة (۲۰۰/۲).