نشر و توزیع دار عالم الفوائد تقدیم: استاد بزرگوار علامه بکر بن عبدالله ابوزید
الحمد لله وحده والصلاة والسلام على من لا نبي بعده محمد وصحبه, ومن اهتدى بهديه.
اما بعد:
این صدایی است از صنعاء یمن، که به سنت کمک میکند، و از حملههای که بر علیه آن میشود دفاع میکند، و از اهل سنت و سنت حمایت میکند، که آن را علامه بزرگوار ابن الوزیر المحلی تدوین کرد. و در شرح حالش آمده که نزد عامه مردم به امام مجتهدین لقب گرفته است،. مرحوم محمد بن ابراهیم بن علی قاسمی صنعانی/که در سال ۸۴۰ فوت کرده چند سطری را درباره مجادله او با استادش علامه ابن ابی قاسم یمانی نوشته است که علماء زیدیه گفتهاند: او مجتهد آن مذهب در زمان خودش بوده است، و اسم او علی ابن محمد الهادی بود و در سال ۸۳۷ فوت کرده و آن هنگامی بود که ابوالقاسم رسالهای را برای شاگردش ابن وزیر نوشت که در آن رساله او را نصیحت کرده بود که هنگامی به سنت و اهل سنت کمک میکند به مذهب زیدیه کاری نداشته باشند.
و این رساله شامل مطالب بیهودهای بود که در این مجادله با نگرشی اعتزالانه، و دلیلهای عقلی و تعصب، وعملهای ناپسند، و ایراد در وارد کردن به آیههای قرآن و روایتهای مأثور و قواعد شرعی عمل کرده بود. در حالی که در آن مجادله بسیار بیپروا به مردی که شاگردش و از سرزمین و نژاد او بود، تهمتزده بود، و آن چند لحظه بود، به شاگردش نگاه میکند و شاگرد با بینش او مخالفت میکند در حالی که او به خدا و رسم و آیین آن دو وحی شریف متمسک میشود و گفتارهای انسانهای بزرگوار را برای او نقل میکند، شیخ از آن شاگرد ناراحت میشود و او را ابله میپندارد و رساله خود را بلند میکند و به او میدهد، و شاگردش او را دریافت میکند و به خاطر آن خوشحال و شاد میشود و چند مرتبه به آن مراجعه میکند و مانند زمان به آن روی میآورد، و آن رساله را با این جمله شروع کرده بود (فریاد زدن حق در مقابل فریاد باطل) (تا اینکه آن را تمام کرده بود خداوند)، و شاگرد دنبال دلیلی بود که شیخ او را کودن پنداشته بود و او رساله استادش را با کتاب طولانی که چاپ شده بود و اسمش «العواصم و القواصم» بود رد کرد، سپس آن را خلاصه کرد و نکتههای مهم به آن اضافه نمود، و بیشترین مطالب مهم آن را آورده بود و نام آن را «الروض الباسم في الذب عن سنة أبي القاسمص»یعنی: گلزارهای شاد و خندان در دفاع از سنت ابوالقاسمصنامیده بود. عنوانی که چشمها را به خود خیره میکند و قلبها را میرباید، چه! درحالی که اسم آن با مسمایش مطابقت کرده بود چون شامل مطالبی بود در دفاع از سنت و حملهها و شبههای که به آن ایراد شده بود و از جهت سند و متن، و از او حمایت کرده بود. ابحاث جدید و کلام حق را به تفصیل در آن بیان کرده بود و شبهها و اعتراضهای را رد میکند که مناقشههای زیاد و گستردهای در آن شده بود، از جمله آن: عدالت راوی و رد این دعوی است که میگویند: شناخت راوی مشکل و غیرممکن است، و باطلکردن این گفته که راههای احتجاج به عقل بر نقل از معصوم متقدم است،. و بحث اینکه روایت باید به کتب جرح و تعدیل متصل و مشخص شود، وبحث مفیدی درباره دلیلهای از پروردگار بر عدالت کسانی که خداوند سبحانه و پیامبرش که صحابهشاو بودند آنها را عادل دانسته بودند، و غوره را به چهره کسانی انداخته بود که در این باره شک ایجاد میکنند، و ابطال آراء آنها آورده بود، و بحثی درباره طعنه به کسانی که صحیح را در صحیحین حصر کردهاند، و بحثی دیگر درباره اعتراض به کسانی که گفتهاند: تمام آنچه در صحاح سته (ششگانه) میباشند صحیح هستند.
و تحریر طرقهای تضعیف و تصحیح، و شناخت ناسخ و منسوخ، و بحث شاملی دربارۀ منازعه هم عصران با همدیگر در مسأله اجتهاد و تقلید، و دفاع از امامان چهارگانه و اهل حدیث، و اثباتکردن شرف و عظمت آنها، و رسواکردن کسانی که منزلت آنها را پایین میآورند.
و در مورد عقیده به قضیههای جبر و تجسیم و تأویل... و اینکه قول در اعتقاد باید براساس شرع مطهر باشد نه غیر از آن، اشاره کرده است.
و با علم کلام مبارزه کرده واهل اسلام را نصحیت کرده که به قرآن اهتمام ورزند و از بدعتگزاری نهی کرده و مسائل قابل توجه دیگری که نکتهها و فوائد و گلزارهای پاکیزه در فنونهای مختلف را در برگرفته است.
و به خاطر این شمولیت عجیبش، اهمیت این کتاب مشخص میشود و به خاطر اینکه این محاوره و گفتگو مؤلف، نظری نیست، بلکه در حوزه مقابله با مذهبی بود که خود آن را شناخته و از آن سیراب شده بود سپس به سنت گرویده بود و با این متعصب مبارزه میکرد، و این منازعه را برای ما در این کتاب (گلزارهای شاد و خندان) بیان میکند و اصل این کتاب در «العواصم و القواصم» بوده و در حقیقت مؤلفات این دانشمند در این میدان زیاد است، مانند «إیثار الحق علی الخلق [که چاپ گردیده بود] و غیر آن.....
پس لازم بود که اصلاحگران در چاپ این کتاب شتاب کنند، و این فضیلت سبقت برای شیخ محمد منییر دمشقی متوفی سال (۱۳۶۷) بود چون آن کتاب را در سال (۱۳۲۱) چاپ کرد، و از آن استفاده شد، و اهل علم به آن مراجعه کردند و از آن نقل کردند، به گونهای که نزدیک به صد سال از چاپش میگذرد. سپس چاپهای متعدد و دیگری به دنبال آن آمد [خداوند به تمام آنها پاداش دهد] .
این پرتوهای بود از این کتاب و از مؤلف آن، و از گرویدن او به سنت و از تکیه کردن علماء به کتاب او، و کتابی با این ویژگی لازم است مورد توجه و عنایت هوشیاران و اهل علم و دانشجویان علم قرار گیرد، تا آن را چاپ و اخراج کنند.
و شیخ بزرگوار علی بن محمد عمران تلاش فراوانی کرده بود، تا اینکه به آن اهتمام ورزید و سعی نموده آن را از مجموعه نسخههای خطی اخراج کند، هنگامی که آنرا به پیش من آورد [خداوند از ما و از او بپذیرد] با این ویژگی آخر، در حدود (۶۰۰) صفحه بود و مقدمه تحقیق در حدود (۱۰۰) صفحه، و روشنگریهای در حدود (۱۵۰) صفحه، که مجموع آن در حدود (۸۵۰) صفحه بود، وقتی مقدمه تحقیق و قسمتی از اضافات و چندجا از متن و فهرستهای که جاهای پنهان آن را آشکار میکرد خواندم، به یاد قول گذشتهگان افتادم که میگویند: (نشانه عاقل انتخاب خوب اوست) و به آن اضافه شده:
(نشانه عاقل عمل خوب و محکم او است) و این بزرگوار این دو صفت را در خود جمع کرده بود و آن دو نشانه را داشت چون تحقیقش با اصول علمی روشنی بود، که این عمل او را کسانی درک میکنند که اهل تحقیق بودهاند، و من نمیخواهم کلامم را به درازا بکشم، چون این کار در جلوی دیدگاه خوانندگان و منصفان قرار دارد.
و خداوند او را بیامرزد به خاطر جمع و جور کردن حواشی طولانی و حذف مطالب بیفایده آن که ظاهر آن به غیر متخصصین امکان میدهد حدود علوم شرعی را پایمال کنند.
و او [خداوند به او پاداش بدهد] مطالب نفیسی در مقدمه و حواشی بیان کرده است و به تمام معنی کار زیبای در مشخص کردن مطالب این کتاب کرده است و به دو مجموعه تقسیم کرده است: (فهرستهای نظری) که همه مردم میتوانند انجام دهند و (فهرستهای علمی) که هر فردی نمیتواند با صفت دقیق و شامل آن را بیاورد، مگر کسانی که طالب علم و توانا باشند، و من گمان میکنم محقق این است و بس و ما چند برادر از علمای یمن و طلاب آن داریم که دست توانایی در علم دارند و اهل علم هستند که آثار نیاکان خود را زنده کردهاند و دنباله رو آنها بودند، و نوههایشان از پدران و اجداد خود پیروی کردند خداوند ابن وزیر را بیامرزد، و خداوند به وسیله کتابش به مسلمانان نفع برساند و خداوند پاداش خیر به برادرمان شیخ علی بن محمد عمران بدهد که این عمل مبارک را انجام داده است. والحمد لله رب العالمین
بکر بن عبدالله ابوزید
تابستان سال ۱۴۱۹
طائف