بحث درباره تهمت زدن به محدثین از این جهت که چند فرقه هستند
اگر بگویید: محدثین فرقههای زیادی هستند، و مانند متکلمان گفتار متناقضی با هم دارند.
در جواب میگوئیم: از چند وجه:
۱- فرقههای بدعتگذاری که به اهل سنت منسوب میشوند همانند «مرجئه و ناصبی و کرامیه و مشبهه و جبریه و حشویه» فرقههای نادر و غیر معروفی هستند، و پیشوایان دینی آنان را مردود دانستهاند و ضلالت و گمراهی آنان را توضیح دادهاند، و بحث ما در اینجا درباره فرقههای است که جمهور و اهل سنت و معتزله آنان را میپذیرند، و فرقههای غیر معروف از معتزله و شیعه را ذکر نمیکنیم، و اگر آن را ذکر کنیم تنها وهیمات و خرافاتی که معتزله و زیدیه از آن پرهیز کردهاند و گوینده آن را گمراه دانستهاند توضیح میدهیم مانند: حسینیه از زیدیه میگویند: حسین بن قاسم از رسول الله جافضلتر است و امامیه میگویند: از شروط امامت دانستن غیب است.
شرط امام این است آگاه به غیب باشد، و مطرفیه از بغدادیه «جزو معتزله هستند» میگویند: خداوند پس از اینکه انسان را آفرید، انسان مستقلاً در عالم نقش دارد و خداوند در کار انسان دخالتی ندارد، و این قول به طائفه بغدادیه از معتزله نسبت داده شده است، و برخی از معتزله میگویند: خداوند عقلا بر کارهای زشت و ناپسند قادر و توانا نیست، و کودکان و حیوانات در آخرت شکنجه نمیشوند، چون شکنجه آنها زشت و ناپسند است، و خداوند این کار را انجام نمیدهد، و به ناچار از آن دوری میکند، پس با این مذهبهای نادر به معتزله تهمت زده نمیشود، چنانچه با مذهبهای نادر به محدثین تهمت زده نمیشود.
۲- چیزهای که از برخی محدثین واقع شده است از سایه علومی است که شما به آن افتخار میکنید و با معرفت آن خود را برتر میدانید، و هر کدام «از محدثین بر روش سلف صالح باقی مانده باشند از تمام آنچه که بوجود آمده است از جمله: فرو رفتن در چیزهایی ریز و حساس، و تلاش در اختراع چیزی که از جمله مغایرت نیست» مصون و محفوظ ماندهاند.
خلاصه: هر کس عقیدهای را «که در زمان حیات پیامبر جمشهور نبوده، و پیامبر به آن اشاره ننموده، و سکوت کرده باشد» بوجود آورد و مردم را به آن فرا خواند، این شخص در نزد محدثین دارای عقیده صحیح و بر راه و روش پسندیده نیست.
۳- بحث ما تنها درباره فایده اشتغال به علوم عقلی نظری است که سلف صالح شناختی از آن نداشتند، و اگر محدثی چیزی را که در زمان پیامبر جنبوده است بوجود آورد، از روی صلابت و انعطافپذیری نیست بلکه تنها از روی تراوش ذهنی و مشغول شدن به این علوم است، پس ای معترض برایت روشن شد تهمتهای که بافتید به خودت برمیگردد.