گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

مناظره آدم و موسی علیهما السلام:

مناظره آدم و موسی علیهما السلام:

حدیث پنجم: حدیث مناظره آدم و موسی [۹۷۱]علیهما السلام است، و جواب مطالبی که او ذکر کرد این است که: محدثین از اتهامی که به آن‌ها وارد شده که بخاطر حمایت از مذهبشان این فتراء را درست کرده‌اند بری هستند، اگر معترضی اهل تشخیص بود می‌دانست که ظاهر این حدیث مذهب هیچ فردی از اهل اسلام نیست و می‌دانست که مردان حدیث و اهل سنت در شروح حدیث پیامبر جآن را تأویل کرده‌اند، برای اینکه ظاهرش اقتضا میکند که گناهکاران آن را بر گناهشان نزد خداوند احتجاج بگیرند، و این به اجماع مسلمانان ممنوع است و نزد اهل سنت کسی می‌تواند به آن استدلال کند از گناه خود توبه کرده باشد همانگونه که شارحان حدیث این را بیان کرده‌اند.

و من می‌توانم با دلیل واضحی جواب او را بدهم و قبل از اینکه از آن بحث کنم به (قاعده) اشاره می‌کنم،

قاعده:

و آن عبارتست از اینکه: امت اسلام اجماع دارند که پیامبران علیهم‌السلام به پروردگار و صفات او و قواعد شریعت اسلام جاهل نبوده‌اند.

و همچنان بر صحت عقائد آن‌ها درباره مسائلی که مربوط به افعال پروردگار و حکمت و جلال او می‌باشد، و این قاعده مانع می‌شد که جایز دانسته شود در امری از امور دنیوی پیامبران علیهم‌السلام با همدیگر مناظره کرده باشند، اگر چیزی که مشابه آن باشد در میان آن‌ها واقع گردد می‌دانیم که با آن نخواسته‌اند حق را با کشمکش پایمال کنند و با همدیگر لجاجت و ستیز کنند، بلکه آن را بخاطر موعظه و سرزنش و افزودن علم همدیگر بکار برده‌اند. مثال آن: آنچه که در بین موسی و هارون و خضر سلام الله علیهم بوجود آمد، مناظره آن‌ها بخاطر موعظه و سرزنش بوده نه به این خاطر که در امور دین جاهل به حق باشند یا حق را پایمال کنند، چون آن‌ها در این موارد معصوم هستند، و زمانی که مناظره آن‌ها از این قبیل باشند، براهین عقلی در آن‌ها داخل نیست و بر قواعد قطعی هم استوار نیست و با شیوه زیبایی که می‌توان با این استدلال کرد در صحبت‌های عادی و خطبه‌های لطیف امکان‌پذیر نبوده و من در اینجا با سه تا فصل آن را بیان می‌کنم.

[۹۷۱] بخاری در (فتح) (۶/۵۰۸) ومسلم بارقم (۲۶۵۲) از حدیث ابی هریرهساین روایت کرده‌اند.