نقل نام اکثر راویان صحابه
نام بیشتر راویان صحابه را ذکر میکنم تا معلوم شود که مدار فقه بر آن احادیث است، و علم و دانش بر آن بنا شده است، و احادیث عربهای نادان با فرض وقوع آن بسیار ناچیز هستند، و باید دانسته شود که هیچ حکم شرعی بر احادیث عربهای نادان بنا نشده است، و اگر گاهی چنین رخ داده باشد از علمایی بوده است که آن را جایز دانسته و ضرورتی به آن نبوده است، و اگر آن علما چنین کاری نکنند قرآن و سنت و اجماع و قیاس برای آنان کفایت میکند، و نیازی به آن احادیث نخواهند داشت، و اگر میخواهید صداقت این کلام برای شما معلوم گردد، مسائلی را که فقهاء و محدثین جهت اثبات آن به احادیث عربهای نادان «بدون استناد به قرآن و بقیه ادله» استدلال کرده باشند به ما نشان بده، ودر صورت عدم این مسائل است که روشن میشود بیشتر راویان صحابه مشهور بوده اند،. پس این شبهه ضعیف را از خود دور کن، و یا جزو عالمانی باش که آثار صحابه را زنده میگرداند، و بر علیه کسانی که میخواهند دین خدا را خاموش کنند مبارزه کن، و یا تو را به خداوند سوگند میدهم با پاک نگاه داشتن رسوم و چهره آنان ما را خوشحال کن، چون حدیث پیامبر رکن شریعت اسلام «مطهر و محفوظ تا روز قیامت» است، و نادانی برخی از عربها به آن آسیبی نمیرساند، و بجای حدیث آنان احادیث صحابه بزرگوار ما را کفایت میکند مانند: خلفای راشدینشو عشره مبشره، که شاعر آنان را در بیتی جمع کرده است:
ترجمه شعر: مصطفی بهترین یاران را داشت و فرموده است
آنان در بهشت جاویدان هستند و خداوند منزلت آنان را عالیتر گرداند
و آنها: طلحه، و عبدالرحمن بن عوف، و زبیر،
و ابو عبیده و سعد و سعید و خلفای راشدین هستند
و مانند: حسن و حسین «سرور جوانان بهشت» و مادرشان فاطمه «سرور زنان»شو بسیاری دیگر که این کتاب گنجایش آن را ندارد، و از بزرگان مهاجر و انصار مانند: عمار به یاسر، و سلمان فارسی و ذی الشهادتین: خزیمه بن ثابت، و خادم پیامبر جانس بن مالک و ام المؤمنین عائشهلو ابن عباس ملقب به حبر الأمة، مفقه فی الدین، معلم تأویل و پدرش عباس، و برادرش فضل، و جابر بن عبدالله، و ابو سعید خدری، و صاحب السواک [۴۶۲]عبدالله بن مسعود، و عبدالله بن عمر بن خطاب، و براء بن عازب، و ام سلمه ام المؤمنین، و ابوذر غفاری که پیامبر دربارهاش فرمود: آسمان هیچ گاه بر انسانی راستگوتر از ابوذر سایه نکرده است [۴۶۳]. و عبدالله بن عمرو کسی که پیامبر به او اجازه داد تا احادیث شریفش را کتابت نماید، و احادیثی نوشت و جز وی کسی آن را ننوشت [۴۶۴]و احادیثی زیبا نوشت، و ابو امامه باهلی، و حذیفه بن یمان، و حافظ کبیر: ابو هریرة دوسی و ابو ایوب انصاری، و جابر بن سمره انصاری، و ابوبکر خادم پیامبر جو اسامه بن زید خادم پیامبر جو ابو مسعود انصاری بدری و عبدالله بن ابی اوفی، و زید بن ثابت، و زید بن خالد، و اسماء بنت یزید بن سکّن، و کعب بن مالک، و رافع بن خدیج، و سلمه بن اکوع، و میمونه ام المؤمنین، و زید بن ارقم، و ابو رافع خادم پیامبرجو عوف بن مالک، و عدی بن حاتم، و ام حبیبه ام المؤمنین، و حفصه ام المؤمنین، و اسماء بنت عمیس، و جبیر بن مطعم، و اسماء بنت ابی بکر صدیق (ذات النطاقین) و واثله بن اسقع، و عقبه عامر جهنی، و شدّاد بن اوس انصاری، و عبدالله بن یزید، و مقداد بن معدی کرب، و کعب بن عجره، و ام هانی بنت ابی طالب، و ابو برزه، و ابو جحیفه، و بلال مؤذن، و جندب بن عبدالله بن سفیان و عبدالله بن مغفل ، و خباب بن ارت، و معاذ بن انس و صهیب. و ام فضل بنت حارث، و عثمان بن ابی العاص ثقفی، و یعلی بن امیه، و عقبه بن عبیده، و ابو اسید ساعدی، و عبدالله بن مالک بن بحینه، و ابو مالک اشعری، و ابو حمید ساعدی، و یعلی بن مره، و عبدالله بن جعفر، و ابو طلحه انصاری، و عبدالله بن سلام، و سهل بن ابی حثمه، و ابو الملیح هذلی، و ابو واقد لیثی، و رفاعه بن رافع، و عبدالله بن انیس، و اوس بن اوس، و ام قیس بنت محصن، و عامر بن ربیعه، و قره، و سائب، و سعد بن عباده، و ربیع بنت معوذ، و ابو برده، و ابو شریح، و عبدالله بن جراد، و مسور بن مخرمه، و صفوان بن عسال، و سراقه بن مالک، و سبره بن معبد جهنی، و تمیم الداری، و عمرو بن حریث بن خوله ازدی، و اسید بن حضیر و نواس بن سمعان کلابی، و عبدالله بن سرجس، و عبدالله بن حارث بن جزء، و صعب بن جثامه، و قیس بن سعد بن عباده، و محمد بن مسلمه، و مالک بن حویرث الیثی، و ابو لبابه بن عبدالمنذر، و سلیمان بن صرد، و خوله بنت حکیم، و عبدالرحمن بن شبل، و ثابت بن ضحاک، و طلق بن علی، و عبدالرحمن بن سمره، و حکم بن عمیر، و سفینه خدمتگذار پیامبر جو کعب بن مره، و ابو محذوره، و عروه بن مضرس، و مجمع بن جاریه، و مقداد و معاویه بن عبدالله و سهل بن حنیف، و حکیم بن حزام، و أبو ثعلبه خشنی، و أم عطیه، و معقل بن یسار، و فاطمه بنت قیس، و عبدالله بن زبیر، و وابصه بن معبد اسدی، و ابو یسر، و ابو لیلی انصاری، و معاویه بن حکم، و حذیفه بن اسید غفاری، و سلمان بن عامر، و عروه بارقی، و ابو بصره غفاری، و عبدالرحمن بن ابزی، و عمرو بن سلمه، و سبیعه اسلمیه، و زینب بنت جحش ام المؤمنین، و ضباعه بنت زبیر بن عبدالمطلب، و بسره بنت صفوان، و صفیه ام المؤمنین، و ام هاشم بنت حارثه انصاری، و ام کلثوم و ام کرز، و ام سلیم بنت ملحان، و ام معقل اسدیهش.
و اما کسانی که ضعیف هستند نامی از آنان نمیبریم چون بحث بسیار طولانی و به درازا میکشد. و اگر دوست دارید در این زمینه آگاه باشید:
به کتاب «الاستیعاب» ابن عبدالبر، و غیره از کتابهای شناخت اصحاب مراجعه کن، و شناخت صحابه یکی از شاخههای «علم الحدیث» است چنانچه مصنف: ابن الصلاح [۴۶۵]، و زین الدین عراقی [۴۶۶]، و... را از کسانی میداند که در این زمینه تألیف کردهاند.
[۴۶۲] و السواد بحث این گذشت (ص ۱۱۷). [۴۶۳] قبلاً ذکر شد (ص / ۱۲۸). [۴۶۴] احمد (۲/۲۰۷) خطیب (تقیید العلم) (ص / ۷۷)، ابن عبدالبر (جامع بیان العلم و فضله) (۱/۷۱) از طریق عمرو بن شعیب از پدرش از پدر بزرگش میگوید: (عرض کردم: ای پیامبر خدا آیا آنچه که از شما استماع میکنم بنویسم؟ فرمود: آری، گفتم: در رضایت و خشم؟ فرمود: آری، چون لازم نیست در این باره جز حق گویم) و این سندش راست است، احمد (۲/۱۹۲) ابو داود (۴/۶۰)، دارمی (۱/۱۲۵) و غیره آن را روایت کردهاند. از طریق یحیی القطان، از عبدالله بن اخنس، از ولید بن عبدالله بن ابی مغیث، از یوسف بن ماهک از عبدالله بن عمرو و غیره و این سند صحیحی است. [۴۶۵] علوم الحدیث (ص/۴۸۵) [۴۶۶] التقیید و الإیضاح (ص / ۲۵۱) و شرح الألفیة (ص / ۳۴۲).