رسول و تبلیغ رسالت:
خداوند محمد جرا بعنوان رسولی امین و معلمی روشنگر انتخاب نمود و دین درست را به او بخشید و او را به راه راست هدایت داد، و او را امام و پیشوا تمام مردم کرد، و او را بعنوان کسی که شرایع نبوی را خاتمه دهد برگزید، و در قرآن کریم بخاطر تعظیم و تجلیل او سوگند یاد کرد و فرمود:
﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا٦٥﴾[النساء: ۶۵].
«امّا، نه! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمیآیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای.خود به داوری نطلبند و سپس ملال در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم باشند».
سپس خداوند با ثنا و تعریف عارفین در قرآنش شوق را در درون آنها برانگیخت تا به پیامبر جاقتدا کنند، مانند این فرموده عظیم و بزرگ که میفرماید:
﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ﴾[الأعراف: ۱۵۷].
«کسانی که پیروی میکنند از فرستاده پیغمبر امی که نام او را در نزد خود در تورات و انجیل نگاشته مییابند».
و آیات کریمه دیگر، که شاهدی هستند برای تبعیت کردن او از راه درست و اعتقاد راستین،. و زمانی که این آیات به گوش عارفان رسید و قلوب صادقین به آن اندیشیدند، تلاش کردند به افعال به او اقتدا کنند، و اقوال او را گوش کنند، و بهتر از سایه از او تبعیت کردند، و مطیعتر از کفشهایشان:.و او ارکان و شرابع و فرائض و نوافل اسلام را به آنها تعلیم داد، و با آنها مهربان و رحیم بود، و برای تعلیم آنها حریصی امین بود، همانگونه که خداوند در قرآن روشنگرش از او نام میبرد و میفرمایید:
﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ١٢٨﴾[التوبة: ۱۲۸].
«بیگمان پیغمبری از خود شما به سویتان آمده است. هرگونه [درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد]. بر او سخت و گران میآید. به شما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان دارای محبّت و لطف فراوان و بسیار مهربان است».
پیامبر جهمیشه آنها را به بهترین اعمال راهنمایی و هدایت کرد، و آنها را به اعمالی ملزم نمود که باعث نجات و رستگاری آنها در آخرت و سلامت و غبطه به آنها در دنیا شد، از ملزم بودن به اعمال واجب [و سنت و پرهیز از مکروه و زاید، هیچ کار خوبی را بجا گذاشته مگر به آن امر کرده بود] [۱۷۰]آنها هم آن را انجام دادند، و آنها را به دین اسلام دعوت کرد و آنها هم اجابت کردند، بگونهای که هیچ کار خوبی در زمان او نمانده بود مگر به آن عمل کردند، و هیچ منهج خیری نبود مگر از آن پیروی کردند، هنگامی که او تمام کرد آنچه که خداوند مرادش بود از هدایت اهل اسلام، و تمام احکامی که نزدش بود از عقاید و آداب و حلال و حرام به تمام مردم تبلیغ کرد، خداوند بر آن نص گذاشت و بیان فرمود:
﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[المائدة: ۳].
«امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را بعنوان آیین خداپسند برای شما برگزیدم».
و در آن زمان او دین را کامل کرد و دلایل و برهان آن را توضیح داد، و وسوسه شبه انگیزان را و دلایل اهل باطل را رد کرد، چون بعد از پیامبران با توجه به نص کتاب روشنگرش هیچ دلیلی برای یک فرد باقی نمیماند.
[۱۷۰] آنچه در ما بین قلاب بود از (أ) ساقط است.