روایتکردن از ولید بن عقبه
معترض گفت: صاحبان «صحاح سته» از ولید روایت کردهاند، در واقع این گفته از روی جهل ونادانی است، و اما اینکه معترض گفت: ابوداود از او روایت کرده است، در واقع ابو داود تنها یک حدیث را پس از اینکه از شش طریق روایت میکند از وی نیز روایت کرده است، و ابو داود روایت کرده است که ولید مشروبخواری کرده و حد را بر وی اجرا کردهاند. پس روایت از وی با این همه چگونه تعدیل وی است؟ پس روایت بدون شاهد و متابع و جرح راوی [۶۴۷]تعدیل نیست، پس با وجود اینکه ابو داود او را جرح کرده است، و روایتش را پس از روایتهای دیگری بعنوان شاهد ذکر کرده است چگونه معترض این چنین میگوید؟
ومن دراینجا حدیثی را که او روایت نموده و طرق آن را ذکر میکنم، و توضیح میدهم چرا ابوداود به آن استناد کرده است، و میگویم: ابو داود بابی را تحت عنوان «کراهية الخلوق للرجال» [۶۴۸]ذکر کرده است، وتمام روایاتی را که در این باره هست ذکر نموده است، و به روایات صحیح بسنده نکرده است.
واز عمار بن یاسرسروایت میکند که گفت: به نزد خانوادهام رفتم و دستانم شکافته بود، آنان با زعفران دستانم را رنگ کردند، و صبح به خدمت پیامبر رسیدم، و سلام کردم، امّا پیامبر جواب سلام نداد و خوشامد نگفت، و فرمود: «بروید این را بشوئید» من هم رفتم و آن را شستم، سپس دوباره آمدم و مقداری از آن باقی مانده بود و سلام کردم، امّا پیامبر جواب سلام نداد و خوشامد نگفت، و فرمود: «بروید و این را بشوئید» من هم رفتم و آن را دوباره شستم و باز گشتم و سلام کردم، پیامبر جواب سلام داد و خوشامد گفت و فرمود: «فرشتگان با خیر و برکت در تشییع جنازه کافر و کسی که با زعفران رنگ کرده است، و کسی که جنب [غسل بر وی واجب باشد] حاضر نمیشوند، و به جنب اجازه داد هرگاه بخوابد و یا چیزی بخورد و یا بنوشد [۶۴۹]وضو بگیرد» و از ابوموسی روایت میکند که گفت: پیامبر فرمودند: «خداوند نماز کسی که در بدن «خلوق» داشته باشد قبول نمیکند» [۶۵۰]
و از انس روایت میکند که گفت: «پیامبر جاز رنگ کردن با زعفران ممانعت کرد» [۶۵۱]این حدیث صحیح است و مسلم و ترمذی و نسائی آن را روایت کردهاند». [۶۵۲]
و از انس از طریق دیگر نیز روایت میکند: که مردی بخدمت پیامبر جرسید، و بر وی اثر رنگ زرد بود، و پیامبر خیلی به ندرت به کسی که در صورتش چیز ناخوشایندی بود رو میکرد، هنگامی که بیرون رفت گفت: «به این مرد بگوئید که آن رنگ را پاک کند» [۶۵۳]ترمذی و نسائی نیز آن را روایت کردهاند [۶۵۴].
و از عمّار به جز طریق قبلی روایت شده است که پیامبر جفرمودند: «سه دسته هستند فرشتگان در نزد آنان حاضر نمیشوند: ۱- جسد کافر. ۲- کسی که با زعفران خود را آغشته کرده است. ۳- شخص جنب [کسی که بروی غسل واجب است] مگر اینکه وضو بگیرد» [۶۵۵]
و روایت دیگری: از ولید روایت شده که گفت: «هنگامی که پیامبر مکّه مکرمه را فتح کرد، مردم کودکانشان را به نزد پیامبر میآورند و پیامبر دست را بر سر آنان میکشید و دعای خیر میکرد، میگوید: مرا نزد وی بردند در حالی که با زعفران معطر و آغشته شده بودم پیامبر بخاطر آن دست بر سرم نکشید [۶۵۶].
و از احمد بن حنبل نقل شده که میگوید: پیامبر دست بر سر وی نکشید و برایش دعا نکرد، و بخاطر علم قبلی پیامبر به وی از برکت دعایش محروم شد.
و احمد بن حنبل این حدیث را روایت میکند [۶۵۷]و میافزاید: که ولید ظاهرش کثیف بود و پیامبر از وی دوری کرد.
[۶۴۷] السنن (۴/۶۲۲) و مسلم آن را روایت کرده است. [۶۴۸] السنن (۴/۴۰۲). [۶۴۹] از طریق عطاء خراسانی از یحیی بن یعمر از عمار بن یاسر. علما درباره حفظ عطاء خراسانی اختلاف دارند، و ارسال و تزلیس داشته است، تهذیب التهذیب (۷/۲۱۲) و چنانچه در «التحصیل» (ص /۲۹۹) ذکر شده است: یحیی بن یعمر از عمّار استماع نکرده است. [۶۵۰] السنن (۴/۴۰۳) از طریق ابوجعفر رازی از ربیع بن انس از دو پدربزرگانشان: میگویند: از ابوموسی شنیدیم گفت ... حافظ درباره ابوجعفر رازی میگوید: «سیئ الحفظ» است، و دو پدربزرگ ربیع معروف نیستند. [۶۵۱] السنن (۴/۴۰۴). [۶۵۲] صحیح مسلم: شماره ۰۲۱۰۱)، ترمذی: (۵/۱۱۱)، و نسائی: (۵/۱۴۱). [۶۵۳] السنن (۴/۴۰۵). [۶۵۴] الشمائل (ص /۱۶۸)، نسائی در باب «عمل الیوم و اللیلة» (ص /۲۴۴-۲۴۵) و چنانچه در «تحفة الأثرات» (۱/۲۲۷) آمده است در سننشان تخریج نکردهاند. [۶۵۵] السنن (۴/۴۰۴) از طریق حسن بصری از عماد بن یاسر وی حسن از او استماع نکرده است «تهذیب التهذیب» (۲/۲۶۴). [۶۵۶] السنن (۴/۴۰۴-۴۰۵). [۶۵۷] المسند (۴/۳۲) این زیاده در مسند نیست.