بحثی درباره ولید بن عقبه
معترض گفت: محدثین صحابه را معصوم میدانند زیرا احادیث ولید را در صحاح ذکر کردهاند، در واقع این ادعا نشانه جهل معترض به کتابهای «صحاح» و نصوص صریح محدثین درباره فسق ولید است.
امام محدثین ابوعمر بن عبدالبر درباره ولیدبن عقبه میگوید [۶۲۲]: «روایاتی دارد در آن ابهام و زشتیهای وجود دارد که بر ناپسندی رفتار و بدخلقی وی دلالت میکند».
و از ابو عبیده و اصمعی و ابن کلبی و غیره نقل میکند که: آنان گفتهاند: ولید میگسار و فاسق بوده است. و پس از این چیزها میگوید: «ولید احادیثی را که ما به آن نیاز داشته باشیم روایت نکرده است، و میگوید: «روایات درباره میگساری ولید و همنشینی با میگساران بسیار مشهور است، و این کتاب گنجایش آن را ندارد، و تنها به گوشههایی از آن اشاره میکنیم».
سپس عبدالبر میگوید: در نماز صبح برای کوفیان چهار رکعت خواند، و پس از آن گفت: آیا برای شما افزایش دهم؟ عبدالله بن مسعودسگفت: از این روز به بعد با تو نماز نمیخوانیم، حطیئه درباره او میگوید [۶۲۳]:
ترجمه شعر: در نماز سخن گفت و آشکارا به آن افزود
و منافق بودن خود را ظاهر کرد
و به هنگام نماز در مسجد مشروب از دهانش خارج شد
و در میان مسلمانان گفت
اگر آرام و ساکت شوید نماز را برای شما افزایش میدهم
ما و شما بهره و نصیبی نداریم
و همچنین میگوید [۶۲۴]:
روزی که حطیئه به حضور پروردگار برسد
گواهی میدهد که ولید شایسته عفو و آمرزش نیست
زیرا هنگامی که نماز میخواند پس از آن در حالی که مست بود
و آگاه نداشت گفت: آیا آن را برای شما افزایش دهم
سرپیچی ابو وهب کردند و اگر اجازه میدادند
فرد و زوج را یکی میکرد
آنگاه که افسارت آزاد بود آن را گرفتند
و اگر افسارت را نمیگرفتند همچنان ادامه میدادی.
ابوعمر بن عبدالبّر میگوید: «محدثین و راویان معتبر این سخن ولید: [نماز را افزایش میدادم]، را ذکر کردهاند و بسیار مشهور است» سپس میگوید: اینکه گفتهاند: برخی از مردم کوفه از روی حسادت و ظلم و دروغ ولید بن عقبه را متهم به شرابخواری کردهاند در نزد علما و محدثین صحت و حقیقت ندارد».
سپس روایات صحیحی از محدثین در این باره ذکر میکند، و قصهای که درباره او در صحیح مسلم [۶۲۵]آمده است، و شهادات واقعی بر شرابخواری وی، و دستوردادن علی و عثمانببه تازیانه زدنش را در آن کتاب ذکر میکند.
و همچنین حافظ بزرگ ابو عبدالله محمد بن احمد ذهبی میگوید [۶۲۶]: ولید میگساری میکرد و به واسطه آن تازیانهاش زدند، و در حالت مستی نماز صبح را به چهار رکعت افزایش داد، و پس از آن به نمازگذاران روکرد و گفت: آیا آن را افزایش بدهم؟ و به امیرمؤمنین علیسگفت: من پرهیزگاتر و سخنورتر و شجاعتر از تو هستم، امام علی به او گفت: ساکت شو، تو فاسق هستی، و این آیه نازل شد:
﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ١٨﴾[السجدة: ۱۸].
«آیا کسی که مؤمن بودهاست، همچون کسی است که فاسق بوده است؟! برابر نیستند».
ذهبی آن را روایت کرده است و میگوید: «سند مستحکمی دارد».
امام احمد بن محمد بن حنبل میگوید: پیامبر اجازه نداد هیچ کسی به ولید نزدیک شود و یا برای او دعا کند، بنابراین از برکت پیامبر محروم شد.
واحدی درباره این آیه:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا﴾[الحجرات: ۶].
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید تحقیق کنید».
در کتاب «أسباب النزول» [۶۲۷]میگوید:
منظور از فاسق ولید است، و دو حدیث را روایت میکند و به آن استناد میکند که ولید است، و همانند آن در «وسیط» [۶۲۸]تألیف واحدی، و «عین المعانی» [۶۲۹]و «تفسیر قرطبی» [۶۳۰]، و «تفسیر عبدالصمد الحنفی» [۶۳۱]، و «تفسیر ابن جوزی» [۶۳۲]، و «مفاتیح الفخر الرازی» [۶۳۳]ذکر شده است، و با وجود توسعه روایت در برخی از آن کتابها: غیر ولید بن عقبه را ذکر نکردهاند.
و ابوعمر بن عبدالبرّ میگوید [۶۳۴]: طبق آنچه که معلوم است اختلافی در بین علما نیست که این آیه درباره ولید نازل شده است، و امام محدثین مسلم بن حجاج میگوید [۶۳۵]: «محدّثین اتفاق دارند که ولید میگساری کرده است، و در نزد عثمان بر مشروبخواری او گواهی دادند و به همین خاطر عثمانسبه علیسدستور داد تا او را تازیانه زند، و علیسبه عبد الله بن جعفر دستور داد تا حکم را اجرا کند، و به هنگام اجرا علیستازیانهها را شمارش میکرد تا به چهل تازیانه رسید، سپس به او گفت: پیامبر چهل تازیانه زد، و ابوبکر نیز چهل تا زد، و عمر هشتاد تازیانه زد، و همگی سنت هستند، و من این را [چهل تازیانه] دوست دارم.
ابوعمر بن عبدالبرّ میگوید: [۶۳۶]عیینه بن عمروبن دینار از ابوجعفر محمد بن علی نقل میکند که گفت: علیسولید را بخاطر مشروبخواری چهل تازیانه زد، ابوعمر میگوید: تازیانه به علی نسبت داده میشود چون او به آن دستور داده بود.
ملاحظه کنی در این قصه چقدر دادگری صحابهشوجود دارد.
امّا عثمان دستور داد ولید را [با وجود اینکه برادر ناتنیاش بود] تازیانه بزنند، و به هیچ کسی جهت اجرای این حکم قناعت نکرد تا اینکه او را به علی سپرد، زیرا علیسدشمن ولید بود، و چنانچه قبلاً ذکر کردیم در بین آنها چیزهای رخ داد، واین انصاف عثمان نسبت به علی است و اما علی درباره دشمنش فرصتطلب نبود، و شخصا حد را اجرا نکرد و حد کامل [هشتاد ضربه] را نیز اجرا نکرد، بلکه دستور داد عبدالله بن جعفر آن را انجام داد، و او را از افزایش بر چهل تازیانه ممانعت کرد، و همراه با آن تصریح میکند که هشتاد تازیانه نیز سنت است، براستی آنان «خیر أمة أخرجت للناس» بودند.
[۶۲۲] الإستیعاب فی معرفة الصحابة (۳/۶۳۱-۶۳۷) در پاورقی «الإصابة». [۶۲۳] دیوان حطیئه (ص /۱۸۱)، در نسبت دادن این ابیات به حطیئه تردید وجود دارد جون در دیوانش آمده «و سخن او نیز در حادثه ولید به حطیئه نسبت داده شده است و این شعر واضحی است، ولی السکّری آن را ذکر نکرده است، و ابوحاتم آن را به برخی شعرای کوفه نسبت میدهد. [۶۲۴] دیوان (ص /۱۷۹-۱۸۰). [۶۲۵] رقم (۱۷۰۷). [۶۲۶] النبلاء (۳/۴۱۲). [۶۲۷] (ص /۴۵۰). [۶۲۸] (۴/۱۵۲). [۶۲۹] تألیف محمد بن طیفور غزنوی (ت ۵۵۰)، «طبقات المفسرین» (۲/۱۶۰)، کشف الظنون (ص /۱۱۸۲). [۶۳۰] «الجامع الاحکام القرآن» (۱۶/۲۰۵). [۶۳۱] نگاه کنی «إیضاح المکنون» (۱/۳۰۹). [۶۳۲] زادالمسیر (۷/۱۸۰). [۶۳۳] (۲۸/۱۱۹). [۶۳۴] الاستیعاب (۳/۶۳۲). [۶۳۵] صحیح مسلم شماره (۱۷۰۷). [۶۳۶] الإستیعاب (۳/۶۳۵-۶۳۶)