غرض از آن و منهج او در این کتاب
اما غرض او از این کتاب: آن است که در اول کتاب توضیح داد، و آن وقتی بود که درباره آن رساله معترض صحبت میکرد، و وقتی که ابراز کرد او به شخص خودش و به سنت و قواعد استهزا کرده است و گفته بود: «پنداشتم آنچه که مربوط به من است زیبنده نیست به آن اهمیت دهم، و چیزهای مهمی هم نبودند تا من جواب او را بدهم، و اما آنچه که به سنت پیامبر جو قواعد اسلام اختصاص داشت مانند اینکه به آیات قرآن و اخبار و آثار صحابه و مانند آنها از قواعد اصولی رجوع شود را مردود دانسته بود، خود را ملزم دانستم به آنچه که قواعد عظیم علمای بزرگوار را رد کرده بود جواب دهم» [۱۲۰].
همانطور که آن را با لحن زیبای بیان کرده و گفته: «و من در این «مختصر» به حمایت کردن از سنت پیامبر جو دفاع از آن و از اهلش از کسانی که حامل سنت پیامبر جبودند کفایت کردم، و من برای اینها دلیلهای محکمی آوردهام و از کلامهای مبهم و بی ارزش پرهیز کردهام... » [۱۲۱].
و میگوید: «... مقصود از ذکر کردن تمام این مطالب دفاع از سنت و روایتهای آن است» [۱۲۲].
و میگوید: «و ایرادهای کلام متکلمین اشعری در تحسین و تقبیح را ذکر نکردم؛ چون کتاب من برای حمایت از حدیث و اهل آن است، اهل حدیثی که بر منهج سلف بودهاند و در کلامهای مبهم فرو نرفتهاند، و از مجادلههای بیارزش پرهیز کردهاند» [۱۲۳].
و میگویند: «و من در این کتاب تلاش کردم از حدیث صحیح حمایت کنم... » [۱۲۴].
و در این کتاب از عباراتی استفاده کرده که در دلالت کردن بر مقصود صریح هستند و هیچ گفتهای را برای کسی که بدون دلیل صحبت کند، و تخمینی را برای کسی که حدس و تخمین میزند به جا نگذاشته است!!
[۱۲۰] «الروض» (هیمن کتاب) (۱/۱۵). [۱۲۱] «الروض» (همین کتاب) (۱/۱۹). [۱۲۲] «الروض» (همین کتاب) (۱/۶۰). [۱۲۳] «الروض» (۲/۳۷۷). [۱۲۴] «الروض» (۲/۵۲۳) و (۲/۵۸۰).