رابطه مختصر با اصل، و تفاوت آنها و امتیازات مختصر
قبلاً دانستیم که «الروض» (همین کتاب) مختصری از کتاب «العواصم» است؛ هنگامی که «اصل» تمام شد و ثمرههایش ظهور کردند، و غنچههایش شکوفا شدند، مؤلف مانند کسی که گلچین میکند، میوههای رسیدهاش را برداشت کرد، و از گلهایش بهترینها را انتخاب کرد، و با دست دیگرش کارهای دیگری را انجام داد، بعضی را به جلو آورد و بعضی را عقب انداخت، و آن را از زواید پاک کرد و آن را اصلاح و مرتب کرد؛ بگونهای که واقعاً «روضاً باسماً» (گلزارهای شاداب) بود.....
و دلیل اختصار آن، چیزی بود که مؤلف در مقدمه به آن اشاره کرده و گفته: «گسترده کردن مطالب هم نویسنده و هم خواننده و هم کسی که میخواهد جواب را ببیند و از آن مطلع شود را خسته میکند، با وجود اینکه مطالب کم برای کسی که انصاف دارد کفایت میکند و زیاد هم برای کسی که به بیراه رفته کفایت نمیکند.» [۱۱۶].
و دوباره میگوید: «سپس بعد از نوشتن کتاب (اصل) دریافتم که در آن کلامهای طولانی و بررسیهای دقیقی وجود دارد، که بیشتر مردم نمیتوانند در آن دقت و تحقیق کنند، علی الخصوص انگیزهای که باعث میشود امثال این کتاب شناخته شود وجود کسانی است که با اهل سنت مخالفت میکنند، و شبههای بر ضعفای آنها وارد میکنند، و کسی که در امان باشد شاید بخاطر اینکه از داروهای نافع استفاده کرده از خواندن این کتاب نفرت پیدا کند به هیمن خاطر این کتاب را خلاصه کردم، و در اصل هم زیادهگوییهای زیاد نکردهام....) [۱۱۷].
[۱۱۶] «الروض» (همین کتاب (۱/۱۵)) با وجود اینکه آن مطالب که مؤلف در «اصل» مرداش بوده در این کتاب هم وجود دارد. [۱۱۷] «الروض» (۱/۱۹) و (ص /۶۰) مقدمه.