گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

هیچ فردی از معاصران او متأخرین زندگی‌نامه او را نیاورده‌اند:

هیچ فردی از معاصران او متأخرین زندگی‌نامه او را نیاورده‌اند:

اما علمای معاصر او هیچ‌ کدام از آن‌ها در کتاب‌های مشهورشان زندگی‌نامه او را ذکر نکرده‌اند، مثلاً مقریزی (۸۴۵ هـ) در کتاب «دررالعقود الفرید» زندگی‌نامه علمای معاصر او را آورد. ولی نامی از او نبرده، و حافظ ابن حجر (۸۵۲ هـ) در «أنباء الغمر» که از او مطلع بود [۲۱]، و (عینی) در «عقد الجمان» و فاسی (۸۳۲ هـ) در «العقد الثمین» [۲۲]، و ابن تغری بردی (۸۴۷ هـ) در «منهل الصافی» زندگی‌نامه او را ذکر نکرده‌اند.

مگر ابن فهد (۸۷۱ هـ) که او مختصراً زندگی‌نامه او را در «معجمش» ذکر کرده‌ که سخاوی بیشتر آن را در «الضوء اللامع» (۶/۲۷۲) نقل کرده است.

سپس سخاوی هم زندگی‌نامه مختصری از او را در «الضوء» آورده که بیشترین آن را از «معجم ابن فهد» نقل کرده، و این مشخص می‌کند که شناختی از او نداشته، خصوصاً چند تا گمان و اشتباه در آن می‌باشد!!

و به همین دلیل شوکانی گفته است: «اگر سخاوی به کتاب «العواصم و القواصم» دسترسی داشت چیزی را می‌یافت که متحیر می‌شد و به زندگی‌نامه‌اش ادامه می‌داد، اما شاید فقط اسم او را بدون اینکه مسمّی را دیده باشد شنیده باشد».

سپس گفته: «و هیچ شکی نیست که علمای مناطق مختلف به اهل این سرزمین زیاد توجه نمی‌کنند، چون آن‌هایی که به اوضاع اطلاعی ندارند معتقدند چون آن‌ها فقط تقلید را قبول دارند ضرورتی ندارد که از آن‌ها مطلع شوند، در حالی که در مملکت زیدیه علمای بی‌شماری وجود دارند که از امامان کتاب و سنت هستند و فقط به نصوص ادله عمل می‌کنند.

و به سرچشمه احادیث صحیح اعتماد می‌کنند... و به تقلید محض اکتفا نمی‌کنند و دین خود را با بدعت‌های که اهل هیچ مذهبی از مذاهب از آن‌ها محفوظ نمانده‌اند آلوده نکرده‌اند، بلکه آن‌ها بر منهج سلف صالح هستند» [۲۳].

[۲۱] و در زندگی‌نامه برادرش هادی به آن اشاره کرده است. [۲۲] و شوکانی در «البدر»: (۲/۹۲) گمان کرده که فاسی زندگی‌نامه او را آورده!! اما او به هیچ شیوه‌ای نامی از او نبرده است. [۲۳] البدر (۲/۸۳).