دلیل سوم- جایز نیست زمانه از مجتهد خالی باشد:
این کلام معترض مستلزم این است که زمانه از اهل معرفت حدیث و از اهل اجتهاد خالی باشد، بلکه در چند جا به این تصریح کرده است، و از آنچه که از مذهبش لازم میآید غافل بوده، چون از مذهبش لازم میآید که طلب اجتهاد و طلب علم حدیث بر هر فردی واجب است؛ چون این فرض کفایه است و اگر گروهی آن را انجام ندهند به فرض عین تبدیل میشود، و بنابر مقتضی تعسیر و غیرممکن بودن او لازم میشود که بگویید: این عصر از مجتهد خالی است، و برما هم لازم است قیام کنیم به چیزی (که از کلام علما عاملین لازم میآید) که بر ما واجب است، و اما اگر او اقرار بکند به اینکه زمانه خالی است از کسی که این فریضه را انجام دهد، و نهی هم بکند از کسی که به بعضی از شرایط آن مشغول باشد این نهی از کار خوب و داخل شدن در امور ممنوع است، از آن به خدا پناه میبریم!!
و در این دلیل و دلیل قبل از این اختلافات و مباحث دقیقی وجود دارند که بخاطر خلاصه کردن مطالب آن را ترک کردم، چون مقصود الزام کردن خصم است بر مبنی مذهب خودش، و در آینده به مجموع آنها در (دلیل دهم) اشاره میکنم، و به این مطالب در آنجا مراجعه کن [۲۲۰].
[۲۲۰] (۱/۶۶).