گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

ضعف منهج زیدیه در نقد و بررسی حدیث

ضعف منهج زیدیه در نقد و بررسی حدیث

زیدیه هر چند کافران و فاسقان «تأویلی» را قبول ندارند؛ ولی حدیث‌های «مرسل» آنان را که ائمه پذیرفته‌اند می‌پذیرند و هر چند مجهول را قبول ندارند، ولی مرسلی را که ائمه قبول دارند می‌پذیرند، و در بین آنان کسی شناخته شده نیست که از این پرهیز کرده باشد، و این موارد بر این دلالت می‌کند که احادیث آنان در مرتبه‌ای است به جز کسانی که: (مرسل و مقطوع و مجهول، و روایت کافر و فاسق از اهل تأویل را قبول می‌کند) کسی آن را نمی‌پذیرد، پس با وجود این چگونه گفته شود: مراجعه به احادیث آنان بهتر از مراجعه به احادیث محدثین و منتقدین برجسته‌ای که عمر خویش را در راه شناخت راویان معتبر و گردآوری احادیث متفرقه، و جدا کردن ضعیف از صحیح، وقف کرده‌اند بهتر است.

و بواسطه آنان فوائد آن بیشتر و قواعدش مستحکم و پیچیدگی آن آسان گردیده است و آیا این کار مانند این نیست که مردم انکار برتری و فضل علمای عربی نمایند، بلکه هزاران هزار بار از آن زشت‌تر و ناپسندتر است، چون آثار نبوی رکن ایمان، و همتای قرآن، و شعار و جامه فقه است، و امور مهم اسلام بر مبنای آن است.

وجوه تفصیلی- شامل بر چند مسأله است:

مسأله اول: معترض برای احادیث مردود از کتاب‌های محدثین به حدیث جریر بن عبدالله جبلی درباره «رؤیت» مثال آورده است، این از شگفتی‌های سرسام‌آور و جهل مطلق «معترض» است، چون محدثین، احادیثی بالغ بر هشتاد حدیث از بیشتر از سی صحابه درباره «رؤیت» روایت می‌کنند برای نمونه:

ابو هریره، و ابو سعید خدری، و ابو موسی، و عدی بن حاتم، و انس بن مالک، و جریر بن عبداللهش، و بخاری و مسلم احادیث همگی را تخریج کرده‌اند، و در کتاب‌های دیگر نیز وجود دارد.

و از جمله آنان: بریده بن حصیب، و ابو رزین عقیلی، و جابر بن عبدالله و ابو امامه، و زید بن ثابت، و عمار بن یاسر، و عبدالله بن عمر بن خطاب، و عماره بن رؤیه، و ابوبکر صدیق، و عائشه ام المؤمنین، و سلمان فارسی، و حذیفه بن یمان، و عبدالله بن عباس، و عبدالله بن عمرو بن عاص، و کعب بن عجره، و فضاله بن عبید، و زبیر بن عوام، و عمر بن ثابت انصاری، و عبدالله بن بریده، و ابو برزه اسلمی، و ابو درداء، و ابوثعلبه خشنی، و عباده بن صامت، و ابی بن کعبش، و تمام محدثین حدیث «رؤیت» در همه منابع اسلامی از راه‌های زیادی روایت می‌کنند، و حتی از طریق زید بن علیسروایت می‌کنند. و در صحیحین سیزده حدیث از آن وجود دارد، و بخاری و مسلم بر هشت حدیث از آن متفق هستند، و دو حدیث تنها بخاری و سه حدیث دیگر تنها مسلم روایت کرده‌اند، و اگر از طولانی شدن بحث بیم نداشتم آنچه در کتاب‌های سنن بود ذکر می‌کردم: ولی استاد ما: حافظ النفیس علوی یمنی [۵۵۳][خدا حفظش فرماید] در کتاب «الأربعین» [۵۵۴]آن را ذکر کرده است، و ابن قیم جوزی در کتاب «حادي الأرواح إلی دار الأفراح» [۵۵۵]بسیاری از آن را ذکر کرده‌اند. و دیگران نیز آن را ذکر کرده‌اند.

اعتقاد «معترض» مبنی بر اینکه حدیث رؤیت تنها از طریق جریر بن عبدالله روایت شده است، و جریر جرح شده است و علیسخانه‌اش را ویران کرده است، هر چند این صحت ندارد [۵۵۶]ولی با فرض صحت بنا به مذهب محدثین و زیدیه نقص و خللی ایجاد نمی‌کند، اما به نظر محدثین واضع است، و اما زیدیه: به نظر آنان تأویل کنندگان مقبول هستند، هر چند هم صحابه پیامبر نباشند، و اگر صحابه پیامبر باشند بطریق اولی مقبول هستند چون مصاحبت با پیامبر از اسباب زیاده است نه نقص، پس با این ثابت گردید که معترض با چیزی که در مذهبش و مذهب مخالفانش نقص و عیب نیست نقص و ایراد وارد کرده است، و معترض با این بینش و تبحر علمی که دارد که بصورت بیهوده و جاهلانه صحبت می‌کند باید مورد تمسخر قرار گیرد.

[۵۵۳] سلیمان بن ابراهیم بن عمر ابو الربیع تعزی حنفی است (ت ۸۲۵ ه‍) محدث وقت یمن بود الضوء اللامع (۳/۲۵۹) و البدر الطالع (۱/۲۶۵). [۵۵۴] سخاوی می‌گوید: حافظ ابن حجر چهل حدیث برای او تخریج کرد و به «الأربعین المهذبة» نام نهاد، و چنانچه در «المجمع المؤسس» (۳/۱۱۵) آمده است شاید همان جزئی باشد که حافظ از او شنیده است. [۵۵۵] (ص / ۲۰۴-۲۴۶). [۵۵۶] و البته این صحت ندارد چون جریر به نزد امیر المؤمین بازگشت، سپس به دیار خود بازگشت، و تنها با دستور علیسبه نزد معاویه رفته بود – ابن ابی حدید و غیره.