گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

بحثی پیرامون روایت بدعت‌گذار

بحثی پیرامون روایت بدعت‌گذار

مسأله دوم: معترض می‌گوید: هر گاه روایت عادل [غیر بدعت گذار] با روایت بدعت گذار تعارض پیدا کند روایت عادل مقدم است، و اجماع بر آن وجود دارد.

پاسخ به آن:

۱- با توجه به اختلافی که مشهوراست ادعای اجماع درست نیست، چون محدثین بر تقدیم حدیث صحیح بر حدیث حسن اجماع دارند، ولی با وجود آن حدیث‌های زیادی از اهل بدعت در کتاب‌های صحیح و حتی در بالاترین مرتبه ذکر کرده‌اند، و بر آن اتفاق دارند و مورد پذیرش قرار گرفته است، و اگر احادیث این بدعت گذاران که مورد پذیرش شیخین هستند با احادیث بسیاری از اهل تقوا و عقیده صالح که از لحاظ حفظ و دقت پایین‌تر از آن‌ها هستند تعارض پیدا کند احادیث اهل بدعت مقدم است.

و امام منصور بالله [از امامان زیدیه] در استدلال بر پذیرش احادیث کفار [خارج از اسلام] می‌گوید: پذیرش حدیث کسی که باور دارد «دروغ کفر است» از پذیرش حدیث کسی که چنین نظری ندارد برتر و بهتر است، و این تصریح به آنچه است که ذکر کردیم، و احمد بن حسن رصاص در کتاب «جوهرة الأصول» و حاکم در «شرح العیون» مشابه آن را ذکر کرده‌اند و هیچ کدام از شارحان «الجوهرة» آن را مردود ندانسته‌اند، و حتی منصور مدعی است که صحابه بر خلاف آنچه که معترض ذکر کرده است اجماع دارند، و می‌گوید: «اعتماد صحابه بر آنچه که از مخالفین روایت می‌کنند مانند اعتماد آنان بر آنچه است که از موافقین روایت می‌کنند». و همچنین ابو طالب در «المجزئ» می‌گوید: فقهاء مدعی اجماع صحابه بر پذیرش حدیث تمام کسانی هستند که از افعالی که باعث «جرح» است پرهیز می‌کنند، و با وجود آن فقهاء می‌دانستند از لحاظ مذهب با هم اختلاف دارند، و این الفاظی است که دلالت بر اجماعی می‌کند که عکس ادعای معترض است، و از طرف معتبرترین امام زیدیه ثابت گردیده است، و همین مسأله پس از این، در بحث «اهل تأویل» ذکر خواهد شد. و انشاء الله بصورت مفصل در آنجا توضیح خواهیم داد [۵۶۲].

۲- ما توضیح دادیم که زیدیه از هر کسی بیشتر به پذیرش اهل بدعت نیازمند هستند، و مدار حدیث آنان بر مخالفین‌شان می‌باشد، و بسیاری از امامان آن‌ها بر پذیرش «کفار التأویل» تصریح می‌کنند، و مدعی اجماع بر آن هستند، و بقیه زیدیان «مراسل» امامانی مانند: منصور، و موید، و امام یحیی بن حمزه، و قاضی زید، و عبدالله بن زید و غیره را قبول دارند.

۳- اگر محدثین این مقدمه: (حدیث غیر مبتدع مقدم بر حدیث مبتدع است) را از شما بپذیرند، مقصود ما را ثابت نمی‌کند مگر اینکه مقدمه‌ای دیگری به آن اضافه کنید، و آن: (محدثین همان بدعت گذاران هستند) و تردیدی نیست مقدمه‌ای را که ذکر نکرده‌اید غیر ضروری است.

و اهل برهان اجماع دارند که یکی از دو مقدمه حذف نمی‌شود مگر اینکه آشکار باشد، و یا اختلافی در آن وجود نداشته باشد.

پس چگونه مدعی هستید فرید عصر در علم برهان می‌باشید در حالی که یکی از دو مقدمه را در جای که محل نزاع است حذف کرده‌اید و تو بر حق نیستید تا در برابر ارائه دلایل پوزشی برای تو باشد، خداوند می‌فرماید:

﴿قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ١١١[البقرة: ۱۱۱].

«بگو: اگر راست می‌گوئید دلیل خویش را بیاورید».

[۵۶۲] (ص / ۴۸۱).