کسانی که از زیدیه تألیف ندارند
اما کسانی که از زیدیه در زمینه حدیث تألیف ندارند ولی احادیث در کتابهای آنان وجود دارد، برخی از آنان مانند: موید بالله تصریح به قبول کافران و فاسقان میکنند، و با وجود آن زیدیه بر پذیرفتن مرسلات وی اجماع دارند.
و حتی موید بالله میگوید: ظاهراً بزرگان ما شهادت کفار را میپذیرند، و با لفظ «اصحابنا» تأویل میکنند، و این مقتضی است تمام علما زیدیه با این لفظ از کفار روایت نمایند، و زیدیه بر اعتماد و توثیق «موید بالله» اجماع دارند، پس واجب است که روایت او را بپذیرند، و اگر کسی حدیث کافران «تأویلی» را قبول نداشته باشد و بخواهد به احادیث زیدیه مراجعه کند با مشکل روبرو است. و همچنین منصور بالله در کتاب «المهذب» [۵۵۲]میگوید: محققین احادیث غیر مسلمانان را پذیرفتهاند، و بدون اختلاف از آنان روایت کردهاند و در کتاب «الصفوة» مدعی است که اجماع بر پذیرش فاسقان «تأویلی» وجود دارد، و همچنین امام یحیی بن حمزه، و فقیه عبدالله بن زید مدعی این اجماع هستند، و ادعای اجماع آنان بخاطر روایاتی است که از اجدادشان وجود دارد.
و اما هادی و قاسم علیهما السلام زیدیه درباره آنان اختلاف دارند، روایت زیدیه، و همچنین ابی مضر و تخریج موید بالله و همچنین یکی از تخریجهای ابو طالب از آنان بر این دلالت میکند که آنها [به نظر زیدیه] چنین باور داشتهاند، و مذهب آنان بوده است، و این از تخریج دیگر ابو طالب و روایت ابو جعفر برتر است، چون آنان بیشتر از این نیکوتر بودهاند، چون رفتار هادی در احکام موافق این است، زیرا هادی از مخالفین و حتی از ضعیفترین آنها روایت کرده است، و از عمرو بن شعیب از پدرش از پدر بزرگش روایت نموده است. و از حسین بن عبدالله بن ضمیره از پدرش از پدر بزرگش روایت نموده است.
[۵۵۲] «المهذب من فتاوی الامام المنصور بالله» محمد بن اسعد مرادی آن را جمع آوری کرده است. و یک نسخه خطی آن در «الجامع الکبیر» وجود دارد. «مصادر الفکر» (ص / ۶۰۰).