گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

بهترین کتاب درباره ناسخ و منسوخ

بهترین کتاب درباره ناسخ و منسوخ

بهترین کتاب درباره ناسخ و منسوخ کتاب «الاعتبار» [۵۷۳]تألیف حازمی [۵۷۴]است، این کتاب بسیار سودمند و مبسوط است، و فقط آیات منسوخ در آن گرد آوری شده است. و بسیاری از آن آیات معلوم است و نیازی به ذکر نیست، مانند: نسخ شراب خواری، و استقبال بیت المقدس و غیره.

و امام محمد بن مطّهر کتابی را به نام: «عقود العقیان في الناسخ والمنسوخ من القرآن» [۵۷۵]در این باره نوشته است، و بسیار تفصیل داده تا جایی که از مقصود خارج شده است [۵۷۶].

هنگامی که ملاحظه کردید همه منسوخات یا بیشتر آن به جز آنچه که ذهن بشریت از فراموشی آن معصوم نیست تنها در این موارد محصور است، پس چگونه معترض می‌گوید: علم ناسخ و منسوخ دشوارترین، علوم اجتهاد است؟ و اجتهاد یعنی شناخت آن علم؟ و معلوم است هر منصفی می‌داند که شناخت ناسخ و منسوخ از شناخت بحث نماز در بسیاری از کتاب‌های فقهی تقلیدی آسان‌تراست، و متعلمان و دانش‌اندوزان به شناخت این علم و بسیاری از علوم مختلف اشتغال داشته‌اند، و هیچ عالمی را سراغ ندارم که پس از رسیدن به این علوم قناعت کرده باشد، پس درباره شناخت مختصر ناچیزی در ناسخ و منسوخ چگونه فکر می‌کنید؟! و این کار مخالفت محض این فرموده پیامبر جاست که می‌فرماید «آسان بگیرید و سخت نگیرید [۵۷۷].

معترض می‌گوید: «چگونه از عقیم و نیستی استفاده شود و طلب فتوی از بی‌سواد شود»؟

در پاسخ می‌گوییم:

۱- یا معترض با این سخن می‌خواهد به کسانی که تقلید را جایز می‌دانند مسخره و استهزاء نماید، و یا بر مقلد واجب می‌گرداند که در ابتدا دلایل و نصوص سنت را بشناسد و سپس از برجسته‌ترین عالم تقلید نماید، و یا بر وی لازم می‌گرداند که آنچه موافق نصوص پیامبری می‌باشد و علمای برجسته حکم به صحت و عدم نسخ و تخصیص و معارضه آن کرده‌اند را برگزیند، و یا با این سخن می‌خواهد به کسانی که قایل به تقسیم اجتهاد هستند مسخره و استهزاء نماید، و هرکس بر دلایل این مسأله و تمام آنچه که در این باره گفته شده است آگاه و مطلع باشد مجتهد در آن است و باید به اجتهادش رفتار نماید، و قواعد هر دو مسأله صحیح هستند، و بسیاری از علمای برجسته به آن تصریح کرده‌اند، و هر کس به علمای اسلام که چنین اعتقادی دارند مسخره و استهزا نماید از حدود قرآنی تجاوز کرده است، چون قرآن می‌فرماید:

﴿لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ[الحجرات: ۱۱].

«نباید گروهی از مردان شما گروه دیگری را استهزاء کنند، شاید آنان بهتر از اینان باشند».

[۵۷۳] در یک مجلد چاپ شده است. لیکن نیاز به تحقیق مجدّد در نسخه خطّی دارد، و به امید خدا تحقیق آن را شروع نموده ام. [۵۷۴] او: امام حافظ ابوبکر محمد بن موسی بن عثمان حازمی همدانی ت (۵۸۴ ه‍) و در سن ۳۶ سالگی وفات کرد، السیر: (۲۱/۱۶۷). [۵۷۵] قبلاً توضیح دادم (ص /۷۰). [۵۷۶] لیکن آن را تلخیص کرده است. [۵۷۷] قبلا ذکر شد: (۱/۸۳).