آنچه که بیانش بر علماء واجب است:
اگر گفته شود: در قرآن و سنت روایتهای زیادی وجود دارند که بر این دلالت میکنند بر علما واجب است مسائل دینی را بیان کنند؛ میتوان جواب آنها را از چند وجه داد،
وجه اول: مراد از آنها بیان مسائلی است که خداوند آنها را بجز بوسیله علمای شریعت برای عموم توضیح نداده است. از احکام فروع و ارکان شریعت، اما علوم عقلیه که خداوند همه را در آن مساوی قرار داده است تعلیم آن واجب نیست، چون مسائلی که مربوط به اسلام نیست به اجماع علما واجب نیستند، و آنچه که متعلق به اسلام است خداوند آن را توضیح داده است، و چیزی که خداوند بیان کرده اعاده آن واجب است، آیا ملاحظه کردهای مسائلی که بعضی از علما آن را بیان کردهاند، بیان دوباره آنها واجب نیست، با وجود اینکه گاهی گمان برده میشود که برای خصم بیان گردیده اما صحت آنچه ذکر شده آشکار نشده است، پس بهتر است چیزی که خداوند آن را بیان کرده است اعاده نگردد، چون او به باطن آگاه است و میداند که حجت اقامه گردیده، و چنین چیزی را به ما اعلان کرده، پس باخبر او میدانیم که با کفار اقامه حجت کرده است، و آن از مناظره ما کاملتر است، و غایت امر این است که این تخصیص عمومی است که موجب میشود جاهل آگاه شود، و این تخصیص صحیحی است چون تخصیص عقلی است، و تخصیص عموم نزد جمهور علما با قیاس ظن جایز است چه رسد به دلیل عقلی!