گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

و جواب مولف از الهامات پروردگار بوده است

و جواب مولف از الهامات پروردگار بوده است

من هم می‌گویم: رفع کردن این شبه که معترض وارد کرده سخت و دشوار است، و در این رساله مبهم‌تر از این اشکال نیاورده، و من بجز آنچه که خداوند به من الهام کرده از الطاف پنهانی چیز دیگر را برای آن آماده نکردم و من به این خاطر این مطلب را در اول ذکر کردم تا تمامی سنی بدانید! این جواب از جایگاه بلندی سرچشمه گرفته، (چون از طرف پروردگار بر من الهام شده بود) و من به این خاطر مسلک جواب را بر او ناهموار کردم؛ چون کلامی که به آن‌ها نسبت داده بود شباهت زیادی به حق داشت و از حق جدا نمی‌شد، و هیچ فردی نمی‌توانست آن شبه را رفع کند مگر کسی که خداوند با الطاف و رحمت خودش به او کمک کند. و جواب او را از چند وجه می‌دهم:

وجه اول: این که گفت: «مرجئه از دروغ و گناهان دیگر پرهیز نمی‌کنند» بهتان بزرگ و انکار بدیهیات است، چون کلام ما درباره کسانی است که اهل دین و امانت بوده‌اند و واجبات را انجام داده‌، و از حرام پرهیز کرده باشند، و بدیهی است در میان مرجئه کسانی بوده‌اند که اهل عبادت و تقوا، و علم و فهم، و دارای مرتبه‌های بزرگ و خصلت‌های پسندیده بوده‌اند و سنت‌هایی انجام داده‌اند که از فرائض سخت‌تر و از ترک کردن کارهای ناپسند دشوارتر بوده‌اند؛ از غذا دادن به بینوایان، و عادت به روزه گرفتن و نماز خواندن در حالی که مردم خوابیده باشند، و گریه‌های زیاد بخاطر کوتاهی کردن در حق پروردگار. پس این گفته معترض که می‌گوید: آن‌ها از دروغ و گناهان دیگر پرهیز نمی‌کردند باطل است؛ چون یا او ادعا می‌کند که انسان‌های عابد ومعتمدشان مرتکب گناه شده‌اند این آشکاراست که قطعاً باطل است، اگر گفته شود: آن‌ها تظاهر می‌کنند به آن‌ها جواب داده می‌شود که این از اموری غیبی است که حتی پیامبر خدا جدرباره هیچکدام از معاصرین خود چنین اطلاعی نداشت. مگر خداوند به وحی کرده باشد، و به اجماع مسلمانان حکم به این حرام است، و من کلام خود را در این باره طولانی نمی‌کنم.

یا ادعا می‌کند که آن‌ها ظاهراً نه عبادت کردند و نه از گناه پرهیز کرده‌اند چون آن‌ها معتقدند از عقوبت پروردگار نباید ترسید؛ این هم بخاطر دو دلیل باطل است.

دلیل اول: او استدلال کرده که آن‌ها عبادت نکرده‌اند، و این صحیح نیست، چون عبادت آن‌ها آشکار است.

دلیل دوم: می‌گوییم: یا معترض می‌پذیرد که عبادت کردن و پرهیز از گناهان برای آن‌ها مقدور بوده یا نه؟ اگر بگوید: برای آن‌ها مقدور نبوده، جایز است از آن‌ها واقع گردد؛ هیچ دلیلی ندارد که بگوید آن‌ها یکی از کارهای جایز را انجام نمی‌دهند، و چرا این کلام را در رساله‌اش آورده: که برای هیچ فردی جایز نیست خبری را ذکر کند که فردی را تکذیب کند؟ پس چگونه می‌گویید: تمام افراد مرجئه مرتکب دروغ و گناهان دیگر شده‌اند؟! و این را درباره کسانی که آشکارا گناه می‌کند جایز نمی‌دانید مگر اینکه آن فرد شاهد گناهانش باشد، پس جایز نیست به کسی که تارک صلات باشد گفته شود: شراب می‌نوشد، وجایز نیست که به کسی که زنا می‌کند گفته شود: سود می‌خورد و جایز نیست به رباکار گفته شود: قاتل ست و...، پس چگونه درباره مرجئه می‌گویید: که مرتکب تمام گناهان شده‌اند در حالی که بجز رجاء مشخص نیست که مرتکب گناه دیگری شده باشد؟ و چرا قبل از اینکه جواب شبه‌ها داده شود و مشخص گردد که انکار ضروریات است گفته‌اید: در گفتن چنین کلام‌هایی این احتمال وجود دارد که عبادت نکرده‌اند و مرتکب گناه شده‌اند؟!

و جای تعجب است که معترض اعتقاد داشته براهمه با وجود اینکه پیامبران را انکار کرده‌اند، و تمام شریعت‌های اسلامی را رد کرده‌اند دروغ نگفته‌اند، و این جواب را قبلاً در رابطه با مسأله جبریه بیان کردیم و این وجه می‌تواند جوابی باشد برای اتهامی که معترض به جبریه وارد کرده چون او معتقد است همه افراد جبریه از دروغ و گناهان دیگر پرهیز نکرده‌اند.