منابع این کتاب
منابعی که ابن وزیر/در این کتاب از آن استفاده کرده متنوع است، چون از تمام علوم اسلامی که همانند آن در کتابهای عالمان اسلامی فراوان است، از تفسیر، و حدیث، و فقه، و اصول، و لغت، و عقاید استفاده کرده است.
و مؤلف/برای استادان و محققین، نمونه بسیار خوبی بوده، و همتی داشت که سزاوار این بود که از او تقلید شود،. بگونهای که خستگی و رنج را نمیشناخت، و او به تمام معنی حریص بود برای اینکه از تمام مؤلفات اهل سنتی که به آنها دسترسی داشت استفاده و اقتباس کند تا از آنها نقل قول کند، با وجو اینکه از مملکت آنها و از مؤلفات فراوان آنها دور بود، همانگونه که در جاهای مختلف به آن تصریح کرده است [۱۰۵].
و در همان وقت حریص بود بر اینکه از کتابهای زیدیه و معتزله معترض نقل قول کند، و شکی هم نیست که آنها از دادن کتابهایشان به او بخل میورزیدند، و کتابهای کمی از آنها در دسترسش بود، چون آن سرزمین سرزمین آنها و دولتشان هم از آنها بود، با وجود این بسیاری از کتابهای آنها را دربرداشت [۱۰۶].
همانگونه که مشخص میشود مؤلف اطلاعات وسیعی داشت، و توانایی زیادی برای نقلکردن اقوال داشت، بگونهای که میتوانست از تمام معاصران و استادان آنها نقل قول کند. از ابن تیمیه (۶۲۸ هـ)، والمزّی (۷۴۲ هـ)، و الذهبی (۷۴۸ هـ)، و ابن القیم (۷۵۱ هـ)، و ابن کثیر (۷۷۴ هـ)، و ابن الملقّن (۸۰۴ هـ)، و العراقی (۸۰۶ هـ) و استاد او نفیس العلوی (۸۲۵ هـ) نقل قول کرده بلکه از آنها هم تجاوز کرده و از حافظ ابن الحجر (۸۵۲ هـ) که دوازده سال بعد از او فوت کرده نقل قول کرده است [۱۰۷].
سهم عمدهای از مرتبکردن منابع او متعلق به مؤلفان جدید است، و به دنبال آنها کتابهای اصولی را آوردهاند و در این جا مهمترین کتابهای که مؤلف به آنها اعتماد کرده ذکر شده، و هر کس میخواهد کاملاً آنها را بداند «کشاف الکتبی» که در این کتاب آمده را مطالعه کند.
[۱۰۵] (ص /۲۳۳) با وجود اینکه مؤلف از ممالک اهل سنت و تألیفات آنها دور بود، از مردم هم کنارهگیری کرد بگونهای که این جوابها را در حالی داد که در درههای خالی و کوههای بلند بود: هنگامی که در کوه بودیم ابر به پایین باران میباراند بالای قله کوه پوشیده شده بود از ابر هنگامی که با گروهی در درون دره بودیم گویا خالی شده بود از چیزهای اندکی که پرندهگان به آن غروب میکنند. «الروض» (۱/۱۶). [۱۰۶] مگر یک دفعه که میگوید: «اما کتاب او را یعنی یحیی بن حمزه را نداشتم تا الفاظ او را در این باره نقل کنم» «الروض» (۱/۹۸)، و آن بدین خاطر بوده چون در آن کوها گوشهنشین بوده است. [۱۰۷] بلکه با حافظ العصر از آن نام برده «الروض»، (۱/۱۶۹).