جایز دانستن گناهان کبیره بر پیامبران
توهم اول: صاحب «الرسالة» گمان میبرد که محدثین صدور گناهان کبیره را از پیامبران†جایز میدانند، لیکن آنان را به اسمشان نام نمیبرد و با این شیوه در حمله کردن به آنان افراط کرده است
ترجمه شعر: تعجبی ندارد اگر پرهیزکاران اذیت میشوند
زیرا هر امامی به، اذیت و آزار دچار شده است
ابوبکر صدیق از رافضیان مصون نماند
و نه علی از ناصبیها نجات یافت
ای کسی که در شب تاریک تیراندازی میکنید
دو چیز آشکار و واضح شک و تردید ایجاد میکنید
و به ستارگانی از برترین آنها تعارض پیدا کرده است
شک و تردید با امر آشکار تعارض پیدا کرده است.
قاضی امام علامه عیاض بن موسی یحصبیّ مالکی در کتابش [۶۰۲]در این باره بسیار زیبا بحث کرده است و اقوال و دلایل و تأویل و تقسیمات آن را ذکر کرده است، و آن را در یکصد صفحه یا کمتر از آن گردآوری کرده است، و از جمله آن چنین میگوید: «مسلمانان بر عصمت پیامبران از فواحش و گناهان کبیره اجماع دارند، و طبق مذهب قاضی ابوبکر مستند جمهور در این باره اجماع است، ولی همه مسلمانان به غیر وی میگویند: به دلیل عقلی و اجماع است، واستاد ابو اسحاق آن را برگزیده است، و همچنین بدون اختلاف پیامبران از پنهان کردن رسالت و کوتاهی در تبلیغ آن معصوم هستند».
و همچنین میگوید: مسلمانان بر عصمت پیامبران از گناهان صغیرهای که منجر به شرمساری، و از بین رفتن مروت، و فرومایگی است اجماع دارند، سپس میگوید: «و حتی از مباحاتی که به این منجر شود از جمله در صاحبش خلل ایجاد کند و در دل تنفر بوجود آورد معصوم هستند».
سپس اختلاف علما را درباره عصمت پیامبران پیش از نبوت ذکر میکند، تا جای که میگوید: «قول صحیح بر آن است که پیامبران از هر عیبی که شک و تردید ایجاد کند معصوم و مبرّا هستند». و پیش از این عصمت پیامبران از صغائر را ذکر میکند و آن را برمیگزیند و بر آن دلایل میآورد.
فخر رازی در کتابش [۶۰۳]میگوید: «ما بر این باوریم که گناه صغیره و کبیره بصورت عمدی از پیامبران صادر نشده است، و اما آگاهی سهو کردهاند ولی فوراً آن را به یاد آوردهاند، و دیگران را برآن آگاه و مطلع کردهاند، و این مسأله در علم کلام مذکور است، و هر کس میخواهد در این باره بیشتر تحقیق و بررسی کند به کتابهای درباره عصمت پیامبران مراجعه کند، والله اعلم.
امام حافظ ابوزکریا نووی میگوید [۶۰۴]: «پیامبران از گناه عمدی [صغیره و کبیره] معصوم هستند» این معنای کلام نووی بود، و لفظ آن را به یاد ندارم.
ابن حاجب میگوید [۶۰۵]: «با اجماع پیامبران پس از رسالت از دروغ عمدی در احکام و گناهان کبیره و صغیره معصوم هستند».
و ابوعبدالله ذهبی چنین میگوید [۶۰۶]: پیامبر جاز گوشت حیوانی که پیش از نبوت بر بتها ذبح میشد نخورده است، و با این لفظ میگوید: پیامبر جپیش از وحی و بعد از آن محفوظ و نگهبانی شده است، و اگر چنین باشد، تا میدانستیم که پیامبر جپیش از وحی از گوشت حیوان ذبح شده توسط قریش خورده است، در این صورت بر اباحه حمل میشود، و ذبایح قریش فقط پس از نزول آیه قرآن به تحریم توصیف میشد، همچنانکه مشروبات پس از غزوه احد در مدینه حرام گردید و قبل از آن مباح بود.
شک و تردیدی نیست که پیامبر جپیش از وحی و پس از آن و پیش از نبوت: بصورت قطعی از زنا کردن، و خیانت، و غدر، و دروغ، و مشروبات الکلی، و سجده بردن برای بتها، و قمار بازی، و رذایل، و سفاهت، و بد دهنی، و کشف صورت معصوم بوده است، و هرگز بصورت لختی طواف نکرده است، و در روز عرفه با اقوامش در مزدلفه توقف نمیکرد، بلکه در عرفه میماند».
و این چکیدهای از نصوص علمای اهل سنت است که به هنگام نوشتن این پاسخ به آن دست یافتم، هرچند هم از مملکت آنان دور هستم، و نمیتوانم از بقیه تألیفات و محققین آنها استفاده نمایم، و با این چکیده آشکار شد که علمای بزرگ اهل سنت در کتابهایشان بر عصمت پیامبران از گناه صغیره عمدی تصریح میکنند، و قاضی عیاض در کتاب «الشفاء» و رازی در «المحصول» و نووی در «الروضة» آن را ذکر کردهاند، و با این چکیده آشکار شد که اهل سنت بیشتر از معتزله و زیدیه پیامبران را معصوم میدانند، زیرا در مذهب آنان به غیر بغدادیه [۶۰۷]جایز است که صغیره عمدی از پیامبران واقع شود، امّا بغدادیه آن را جایز نمیدانند لیکن بخاطر این نیست که پیامبران از صغیره عمدی منزّه هستند، بلکه بخاطر این است چون هر گناه عمدی در نزد آنان کبیره است
[۶۰۲] «الشفا» فی التعریف بحقوق المصطفی (۲/۱۷۳-۳۷۴) همراه با شرح ملا علی قاری. [۶۰۳] المحصول: (۱/۵۰۲). [۶۰۴] روضة الطالبین. [۶۰۵] مختصر المنتهی (۱/۴۷۷) همراه با «بیان المختصر». [۶۰۶] النبلاء (۱/۱۳۰-۱۳۱). [۶۰۷] در (أ) است که بجز بغدادیه از معتزله و زیدیه.