گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

صاحبان صحاح ادعا حصر نکرده‌اند

صاحبان صحاح ادعا حصر نکرده‌اند

معترض می‌گوید: «مسأله دوم»: این است که می‌گویند: حدیث‌های صحیح پیامبر عبارت از حدیث‌های هستند که بخاری ومسلم و ابو داود، و همچنین صاحبان صحاح آن را روایت کرده‌اند، و این‌ها نزد محدثین و فقها معروف هستند، و در برخی از آن‌ها اختلاف هست، و اما حدیث‌های که در غیر این کتاب‌ها روایت شده است نادرست است، و مؤلفان «صحاح» داناترین مردم به حدیث هستند و تنها آن‌ها احادیث صحیح را گردآوری کرده‌اند. و حدیث‌های را که آنان ذکر نکرده‌اند نادرست هستند، تا آخر...

می‌گویم: این کلام معترض نیاز به پاسخی بیشتر از این ندارد که بگویم: او در نادانی و تهمت زدن به محدثین (در چیزهای که بصورت تواتر ثابت شده است که آنان از این تهمت مبرا هستند،) افراط و زیاده‌روی کرده است، و از جمله کسانی که بر این تصریح کرده‌اند بخاری و مسلم هستند اما بخاری: مشهور است که او کتابش را از یکصد هزار حدیث صحیح گردآوری کرده است [۴۷۹]، و با وجود این کتابش شامل بر چهار هزار حدیث [بدون تکرار] است، و این در روایت فربری است [۴۸۰]، و در روایت حماد بن شاکر دویست حدیث کمتر از این مقدار است، و در روایت ابراهیم بن معقل [۴۸۱]سیصد حدیث کمتر از چهار هزار حدیث است، پس کسی که تصریح می‌کند چهار هزار حدیث را از یکصد هزار حدیث إنتخاب کرده است، چگونه ادعای حصر حدیث به او نسبت داده می‌شود؟!

و اما مسلم؛ امام نووی تصریح می‌کند که [۴۸۲]: مسلم هرگز قصد نکرده است حدیث را حصر کند، و همچنین نووی روایت می‌کند [۴۸۳]ابن واره و ابو زرعه منکر حصر بوده‌اند، و حاکم ابو عبدالله در خطبه «المستدرک» [۴۸۴]می‌گوید: هرگز بخاری و مسلم ادعای حصر حدیث نکرده‌اند، و علمای «علم الحدیث» مانند: ابن صلاح، و زین الدین، و حاکم و غیره به آن تصریح کرده‌اند، و در آن اختلاف ندارند و تنها در تعداد احادیث صحیح اختلاف دارند،. حاکم اقسام حدیث صحیح را ده تا دانسته است [۴۸۵]، و حدیث بخاری و مسلم را به عنوان قسمی از آن محسوب کرده است، و ابن صلاح و زین الدین اقسام حدیث صحیح را هفت تا دانسته‌اند [۴۸۶]، و حدیث بخاری و مسلم را سه قسم دانسته‌اند: هر دو بر یک قسم اتفاق دارند، و دو قسم دیگر هر کدام به یکی از آن معتقد هستند، و ابن اثیر در این تقسیم موافق حاکم است.

و همچنان علماء و امامان حدیث آنچه را که بخاری و مسلم ترک کرده‌اند به شرط آن‌ها ذکر می‌کنند. و به حدیث‌های که غیر آنان مانند: برقانی، و ابن خزیمه، و دارقطنی، و بیهقی، و حاکم، و عبدالغنی مقدسی، و عبدالحق، و تقی الدین ابن دقیق عید، و ابن سید الناس، و ابو الحسن بن قطان، و زکی عبدالعظیم و غیره حکم به صحت آن می‌نمایند استناد می‌کنند، و این آشکار است و نیازی به بحث طولانی ندارد، و معلوم است و نیازی به دلیل ندارد [۴۸۷].

ترجمه شعر: هنگامی که روز نیاز به دلیل داشته باشد

هیچ چیزی در اذهان صحیح نیست و درعقل نمی‌گنجد.

[۴۷۹] از بخاری روایت است که فرمودند: (یکصد هزار حدیث صحیح، و دویست هزار حدیث غیر صحیح حفظ کرده‌ام تذکرة الحفاظ (۲/۵۵۶)، و تدریب الراوی (۱/۱۰۶). اما آنچه از بخاری منصوص است این است که می‌فرماید: (این کتاب را از حدود ششصد هزار حدیث تخریج کرده‌ام) تاریخ بغداد (۲/۸) و هدی الساری (ص / ۵۱۳). [۴۸۰] و در عواصم می‌گوید: به اندازه شش هزار حدیث است، و در کتاب علوم الحدیث ابن صلاح می‌گوید: احادیث صحیح بخاری با تکرار هفت هزار و دویست و هفتاد و پنج حدیث می‌باشد. قاضی علامه محمد بن عبدالملک انسی... «در تکمله علوم الحدیث ابن صلاح (ص / ۱۶۳) می‌گوید: «گفته‌اند: احادیث بخاری بدون تکرار چهار هزار حدیث است». [۴۸۱] التقیید والإیضاح (ص / ۱۵). [۴۸۲] شرح مسلم (۱/۲۴). [۴۸۳] شرح مسلم (۱/۲۵-۲۶). [۴۸۴] (۱/۲). [۴۸۵] «المدخل إلی کتاب الإکلیل» (ص / ۳۳-۵۰). [۴۸۶] علوم الحدیث (ص / ۱۶۹) التقیید والإیضاح» (ص / ۲۸). [۴۸۷] جامع الأصول (۱/۱۶۰). حافظ در «النک» (۱/۳۶۷) درباره علت متابعت ابن اثیر و غیره از حاکم می‌گوید: «بخاطر کم بود اهتمام آنان به شناخت این شأن و علاقه داشتن به تقلید متقدم بدون بحث و نظر».