گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

اصل اساسی:

اصل اساسی:

و خلاصه‌وار آگاه شدیم مقصود خداوند از اقامه حدود جز آزار گناهکار نیست، و مقصودش از جهاد جز حفظ دین اسلام و تنبیه کردن دشمنان اسلام نیست، پس هنگامی که این مصلحت‌ها بر شرطی که امکان آن وجود نداشته باشد متوقف باشد این شرط معتبر نیست، و علماء مثال‌های برای این نمونه ذکر کرده‌اند مانند:

الف: شوهر دادن زن بدون رضایت ولی هنگامی که ولی غائب باشد، یا مکان وی دور باشد، و یا حیات وی مشخص نباشد، در این صورت بسیاری از علماء شرط عقد مشروع «رضایت ولی» را بخاطر مصلحت زن و ترس از آسیب و ضرر به وی ترک کرده‌اند

ب: از جمله شوهر دادن زن مفقود را جایز می‌دانند پس نظر آنان درباره عامه مسلمان و ترس آسیب به آنان چگونه است؟!

ج: استفاده کردن از قطه «گم شده» پس از یک سال اعلام بخاطر اینکه اغلب مال و ثروت برای منفعت آفریده شده است، پس چون مالکش نمی‌تواند از آن سود ببرد شخص دیگری از آن سود ببرد تا بدون استفاده باقی نماند، و بهمین خاطر پیامبر جدرباره حیوان گم شده می‌فرماید: «آن حیوان یا مال شما و یا برادرت و یا گرگ است» [۸۹۲]پس رضایت مالک که شرط حلان بودن مال است بخاطر اینکه رضایت ممکن نیست مراعات نمی‌شود، و این مصلحت فردی غیر ضروری است، پس مصلحت عمومی ضروری چگونه است؟!

د: مانند اجماع صحابه بر افزایش حد مشروب خوار، انسسمی‌گوید: «پیامبر جدر حد مشروب خواری با شاخه خرما و کفش تازیانه زد، و ابوبکر چهل تازیانه زد، و هنگامی که عمر به مقام خلافت رسید مردم را فرا خواند و به آنان گفت: مردم به خوشگذرانی روی آورده‌اند، آیا نظر شما درباره حد مشروب خوار چیست؟ عبدالرحمن گفت: به نظر ما مانند آسانترین حدود بر آن افزایش بده، پس او نیز هشتاد تازیانه زد» [۸۹۳].

حضین بن منذر از علیسروایت می‌کند که گفت: «پیامبر جچهل تازیانه زد، و ابوبکر نیز چهل تازیانه زد، و عمر هشتاد تازیانه زد، و همه سنت است، و من آخری را دوست دارم» [۸۹۴].

پس هشتاد تازیانه در حد مشروب خوار در بین صحابه مشهور است و مسلمانان با وجود اینکه دلیلی از کتاب و یا سنت بر آن نیست تا امروزه به آن رفتار کرده‌اند، و تنها بخاطر مصلحت بوده است، پس این دلالت می‌کند که صحابه و مسلمانان بر جواز عمل به مصلحت مادامی که مخالف نصوص نباشد اجماع داشته‌اند.

و معلوم است که پذیرش مسئولیت از حکام ستمگر در مملکت اسلامی، و اقامه حدود، و استخراج حقوق، و قضاوت بین طرفین خصم از بزرگترین مصلحت‌های عمومی، و مهمترین فرائض است، و در قرآن قتل انسان بخاطر مصلحت غیر عمومی در قصه یونس÷ذکر شده است:

﴿فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ١٤١[الصافات: ۱۴۱].

«(یونس÷) در قرعه‌کشی شرکت کرد و از جملۀ کسانی شد که قرعه به نام ایشان در آمد».

و یونس÷بخاطر مصلحت ساکنان کشتی خود را در آب انداخت، و گر چه این جزو «شرع من قبلنا» است؛ لیکن قول صحیح این است آنچه خداوند از این نمونه در قرآن ذکر کرده است، به دلیل فرموده پیامبر جدر قصه شکستن دندان ربیع بنت معوذ که فرمود: «قصاص در کتاب خداوند است» [۸۹۵]، و قصاص دندان به دندان در قرآن تنها از طریق «شرع من قبلنا» ذکر شده است حجت است.

﴿وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا[المائدة: ۴۵].

«ودر آن بر آنان مقرر داشتیم».

پیامبر ج: «هر کس به هنگام نماز در خواب باشد یا آن را فراموش نماید وقت نمازش هنگامی است که آن را به یاد می‌آورد» [۸۹۶]سپس پیامبر جاین آیه را خواند:

﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي١٤[طه: ۱۴].

«و نماز را بخوان تا به یاد من باشی».

پیامبر جبه این آیه استناد کرد در حالی که خطاب به موسی÷است، و این دلیل بر جواز مصحلت جزئی است، چون سکان کشتی گروهی از مسلمانان بودند، و جایز است که مصلحت ظنی باشد، چون راهی بر شناخت آنچه که مسلمانان در آینده به آن مبتلا می‌شوند وجود ندارد، و بسیاری از علماء درباره مصالح بحث کرده‌اند، و این مختصر، گنجایش این بحث مفصل را ندارد، و بهترین کسی که در این باره بحث کرده است عز الدین بن عبدالسلام در کتاب «قواعد الأحکام في مصالح الأنام» است.

[۸۹۲] فتح الباری (۵/۱۰۰)، مسلم شماره (۱۷۲۲) از حدیث زید بن خالدس. [۸۹۳] مسلم شماره (۱۷۰۶)، سنن ابی داود (۴/۶۲۱)، فتح الباری (۱۲/۶۴) سنن ابن ماجه (۲/۸۵۸). [۸۹۴] مسلم شماره (۱۷۰۷)، سنن ابی داود (۴/۶۲۲)، سنن ابن ماجه (۲/۸۵۹). [۸۹۵] فتح الباری (۱۲/۲۲۳)، مسلم شماره (۱۶۷۵) از حدیث انسس. [۸۹۶] مسلم شماره (۶۸۰) از حدیث ابو هریرهس.