گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

بحثی درباره عدالت صحابه:

بحثی درباره عدالت صحابه:

گفت: وجه پنجم: بیشتر امامان حدیث تمام صحابه را عادل می‌دانند، و بیشتر آن‌ها می‌گویند: صحابه کسانی هستند که با ایمان پیامبر را دیده باشد هر چند این مدت طولانی نباشد و ملزم به ایمان خود نباشد، و این دو مذهب باطل هستند، و با باطل کردن آن‌ها اکثر اخباری که در صحاح نقل شده‌اند باطل می‌شوند.

اما مسأله اول: چون کسانی که با علیسجنگیدند مجروح هستند، و همینطور کسانی که به او کمک نکردند، چون پیامبر جمی‌فرمایید: «خداوندا دوست بدار کسی که علی را دوست می‌دارد و دشمن کسی باش که دشمن علی است و کمک کن به کسی که او را کمک می‌کند و تنها بگذار آن کسی که علی را تنها می‌گذارد» [۳۸۷]. و می‌گوید: «هیچ کس به او کینه‌ای ندارد مگر منافق بدبخت» [۳۸۸].

اما مسأله دوم: بر آن‌ها لازم می‌گردد اعرابی که در مسجد پیامبر جادرار کرد [۳۸۹]عادل باشد، چون خداوند آن را تعدیل کرد، و لازم نیست فرد دیگری آن را تعدیل کند، و همینطور بیشتر راویان که از اعراب بوده‌اند [۳۹۰]، یا آن گروهی که همه آن‌ها به پیش پیامبر جآمدند همانگونه که در حدیث وفد (هیئت) تمیم آمده، وخداوند درباره آن‌ها فرمود:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ٤[الحجرات: ۴].

«بی‌گمان کسانی که تو را از بیرون اطاقها فریاد می‌زنند، اغلب ایشان نمی‌فهمند».

و مانند حدیث وفد (هیئت) عبدالقیس [۳۹۱].

[۳۸۷] این حدیث از طریق جماعت زیادی از صحابهشنقل شده از جمله: علی ابن ابی طالب و زید بن ارقم و براء بن عازب و ابی ایوب انصاری، و جابر بن عبدالله و ابن عمر، و طلحه و سعد بن ابی و قاص و ... و حافظ در «فتح» (۷/۹۳) می‌گوید: «و اما حدیث: «من کنت مولاه فعلي مولاه» ترمذی و نسائی آن را نقل کرده‌اند و طرق آن زیاد است، و ابن عقده همه آن احادیث را در کتاب جداگانه‌ای آورده است، و بیشتر احادیث آن صحیح و حسن هستند». [۳۸۸] مسلم با رقم (۷۸) (سلسله صحیحه) رقم (۱۷۵۰) و به صورت گسترده در تخریج آن بحث شده است، از طریق عدی بن ثابت، از زرّ نقل کرده که علی گفته است: «قسم به کسی که دانه را می‌گشاید، و باد را می‌وزاند! این عهد و پیمانی بود که پیامبر به من داد «که فقط مؤمن من را دوست ‌می‌دارد و بس و فقط منافق به من، بغض می‌ورزد» ... ». [۳۸۹] بخاری در (فتح) (۱/۳۸۵)، و مسلم با رقم (۲۸۴) از حدیث انسسآن را نقل کرده‌اند. [۳۹۰] «سیره ابن هشام» (۴/۵۶۰) و «تفسیر ابن جریر» (۱۱/۳۸۲) و «أسباب النزول» ۰ص /۴۴۷) واحدی، و ابن مردویه همانگونه که در «الدرر المنثور» ک (۶/۹۰) می‌باشد. [۳۹۱] بخاری در (فتح) (۱/۱۵۷) و مسلم با رقم (۱۷) از حدیث ابن عباسبنقل کرده‌اند.