گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

کرامیه دروغگوئی در حدیث را جایز می‌دانند، و محدثین به آنان پاسخ داده‌اند

کرامیه دروغگوئی در حدیث را جایز می‌دانند، و محدثین به آنان پاسخ داده‌اند

در حقیقت (طائفه کرامیه از حشویه) دروغگوئی در حدیث را جایز می‌دانند، و رازی این دروغ را به کرامیه نسبت می‌دهد [۶۱۳]، و ابوبکر محمد بن منصور سمعانی [۶۱۴]در این باره بررسی کرده است، و دروغ را به برخی از آنان بخاطر ترغیب و ترهیب در غیر احکام نسبت می‌دهد، و محدّثین از این طائفه مبرّا هستند، و در کتاب‌های زیادی درباره آنان برای نمونه ذهبی در شرح حال ابن کرام [مؤسس کرامیه]، بحث نموده‌اند.

می‌گوید: «محمد بن کرام عابد و متکلم، و احادیث را بر بدعتش اختراع می‌کرد، و بیشتر از احمد جویباری و محمد بن تمیم سعدی روایت می‌کرد، و هر دو دروغگو بودند.

ابن حبان می‌گوید: ابن کرام درمانده و شکست‌خورده شد تا جای که پست‌ترین مذهب و واهی‌ترین احادیث را گردآوری کرد.

ابو عباس سراّج می‌گوید: در نزد بخاری بودم، کتابی از ابن کراّم به نزد ایشان آوردند، و درباره احادیثی از آن کتاب مانند: حدیثی که زهری از سالم از پدرش از پیامبر روایت می‌کند که: «ایمان نه زیاد می‌شود و نه کم می‌شود» از بخاری سئوال کردند، بخاری بر روی کتاب نوشت: هر کس چنین احادیثی را نوشته است مستوجب تازیانه شدید و حبس طولانی است [۶۱۵].

ابن حبّان می‌گوید: ابن کراّم ایمان را قول بدون شناخت دانسته است.

ابن حزم می‌گوید: ابن کراّم ایمان را قول زبانی دانسته است هرچند هم از درون کافر باشد مانعی ندارد.

امام محدثین ابن ذهبی می‌گوید: «ابن کراّم منافق خالص و در اسفل سافلین جهنم است، و اگر وی مسلمان خوانده شود چه سودی به وی می‌رساند؟» ذهبی می‌گوید: «ابن کراّم بخاطر بدعت‌هایش هشت سال در نیشابور زندانی بوده است، و زندگی‌نامه وی در «تاریخی الکبیر» [۶۱۶]موجود است».

ای کسی که در بین حشوی و محدّث تفاوت قائل نیستی، به نصوص محدثین در انکار مذهب ابن کراّم نگاه کن، بخاری تصریح می‌کند که: راوی حدیث مذکور که حجت مرجئه است مستحق تازیانه شدید و حبس طولانی است و به زودی توضیح خواهیم داد، پس به من بگو چه کسی ابن کراّم را بخاطر بدعت در نیشابور زندانی کرد؟ و چه کسی پس از دویست سال در نیشابور حکومت را بدست گرفت؟

[۶۱۳] المحصول (۲/۱۵۳). [۶۱۴] وفات (۵۱۰) زندگی‌نامه‌اش در «طبقات الشافعیة الکبری» (۷/۵-۱۱) و السیر (۱۹/۳۷۱) موجود است. [۶۱۵] میزان الإعتدال (۵/۱۴۶). [۶۱۶] وفیات (۲۵۰-۲۶۰)، (ص /۳۱۰-۳۱۵).