دلیل نظری:
عادل شخصی است که نشانههای ظاهری بر دینداری و امانت وی بصورت ظنی نه یقینی دلالت میکند، چون راهی بر آگاهی از درون نیست، و این در صحابه ظاهر است، چنانچه منصور میگوید: اگر آنان در قله رفیع دینداری و عزت و شرف نبودند از پیامبر جپیروی نمیکردند، و از آئین نیاکان و پدران و نزدیکانشان به دینی (که بر دلهای آنان سنگین و طاقت فرسا بود) روی نمیآوردند، بخصوص آنان در زمانی بودند که بر دین خویش بسیار متعصب و پافشاری میکردند، و مرگ را بر کوچکترین عاری به آئین یا نزدیکانشان ترجیح میدادند، و هیچ چیزی مانند گمراه یا کافر دانستن پدرانشان نزد آنان ننگتر نبود، پس اگر آنان در اسلام آوردن و تصدیق پیامبر راستگو نبودند، درون و روح آنان در برابر اسلام تسلیم نمیگردید، و راهی که برای آنان سختترین راه بود را نمیپیمودند.