گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

نقض علیه معترض در تشویق او برای یادگرفتن علم کلام

نقض علیه معترض در تشویق او برای یادگرفتن علم کلام

معترض می‌گوید: و گفته می‌شود: زمانی که شبه‌های کافران و اشکالات اهل تشبیه و جبریه متمرد بر شما ایراد گردد چه می‌گویید، در حالی که مردم را تشویق می‌کنی که از علم کلام چشم‌پوشی کنند؟ و آیا این جز حیله از دین نیست و بس؟ آخر بحثی می‌آورد.

می‌گویم: اهل کفر فقط دو راه دارند: یا فقط از ما دلیل می‌خواهند تا تسلیم شوند یا بر ما اشکال وارد می‌کنند تا اینکه ما اسلام را رها کنیم. و این دو مسأله است.

مسأله اول: این وقتی است که از ما سؤال کنند تا تسلیم می‌شوند، جواب آن‌ها چند وجه دارد.

وجه اول: ما به اهل کلام می‌گوییم: به کافران چه می‌گویید؟ وقتی آن‌ها بگویند: ادل‌های که شما در کتاب‌های کلامی ذکر می‌کنید شبه ضعیف وخیالات واهی است، همانگونه که درباره آن‌ها و امثال آن‌ها چنین چیزی را مطرح کرده اند.

چه جوابی به استدلال و نزاع وخصومت آن‌ها می‌دهید آن نیز جواب ماست.

اگر گفته شود: نزد ما جایز است بعد از اقامه کردن دلایل عقلی حکم صادر کنیم که آن‌ها دشمن هستند و با آن‌ها جهاد کنیم، اما چنین چیزی قبل از اقامه کردن دلایل نزد شما قبیح و جایز نیست.

به آن‌ها می‌گویم: خداوند بر آن‌ها اقامه حجت کرده [قبل از اینکه ما دلایلی را برای آن‌ها ذکر کنیم] با عقل و اندیشه‌ای که به آن‌ها داده، و با پیامبرانی که به سوی آن‌ها فرستاده، همانگونه که برای خداوند جایز و زیبنده است که اگر بر کفر بیمرند و قبل از اینکه شما با آن‌ها مناظره کرده باشند آن‌ها را با آتش تعذیب دهد، پس برای ما جایز است که به آن‌ها بگوییم: خداوند حجتش را بر شما اقامه کرده است و برای شما توضیح داده که آنچه بدان امر کرده از اقرار به اسلام صحیح است، و خداوند ما را مکلف کرده شما را دعوت کنیم بسوی چیزی که برایتان توضیح داده است، و ما را نیز ملکف کرده که در صورت عدم اجابت با شما جهاد کنیم، و پیامبر خدا جچنین عمل کرد، و او در افعال و اقوالش اسوه‌ حسنه‌ای بود برای ما، اما افعال او آشکار است، چون او قبل از مناظره با کفار جنگیده است، اما اختلافی که وجود دارد در جنگ با آن‌هاست قبل از دعوت، و بصورت صحیح از او نقل شده که قبل از دعوت هم در آخر امر با آن‌ها جنگ کرده است.

و اما کلام او: از پیامبر جنقل شده که فرموده است: «به من امر شده است که با مردم جنگ کنم تا اینکه شهادت بدهند هیچ معبودی بجز پروردگار وجود ندارد» [۱۳۳۸]و در این حدیث ذکر نکرده که با مردم مجادله کنم تا شهادت بدهند، و همینطور این فرموده خداوند متعال که می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ٧[الرعد: ۷].

«تو فقط هشدار دهنده هستی، و برای همه مردم هدایت‌ دهنده‌ای وجود دارد».

پیامبران معظم می‌فرمایند:

﴿وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ١٧[يس: ۱۷].

«و ما هیچ وظیفه‌ای نداریم بجز تبلیغ روشنگری».

تحقیق این جواب: اهل کلام یا حکم می‌کنند که کفار قبل از مناظره و در خلال آن معذور هستند و هیچ گناهی مرتکب نمی‌شوند یا به این حکم نمی‌کنند، اگر به اولی معتقد باشند، با مسأله‌ای مخالفت کرده‌اند که در دین بالبداهه آشکار است و بر آن اجماع مسلمانان وجود دارد، و اگر به دومی معتقد باشند به آن‌ها می‌گوییم: حکمی که بعد از مناظره بر آن‌ها می‌کنید قبل از مناظره هم حاصل شده بود، و اگر مقصود شما از مناظره علم و آگاهی به عناد آن‌ها باشد قبل از آن هم معلوم بود، چون اگر آن‌ها اهل عناد نبودند عذر داشتند و نزد پروردگار نه سرزنش می‌شدند و نه عذاب داشتند، چون تکلیف به چیزی که به آن آگاهی نباشد و غیر ممکن نیز باشد جایز نیست و واقع هم نگردیده، بنابر آنچه که در جای خودش توضیح داده شده است، و اگر مقصود شما از مناظره این است تا آن‌ها بتوانند بوسیله آن به خداوند شناخت پیدا کنند خداوند چنین امکاناتی را برای آن‌ها ایجاد کرده است. و او در اتمام حجت و از بین بردن عذر متهم نیست.

[۱۳۳۸] قبلاً تخریج این حدیث گذشت.