تفاوتهای که در بین اصل و مختصرش وجود دارد در چند موارد است:
۱- مؤلف در «اصل» ایرادات معترض را بدون تقدیم و تأخیر همانگونه میآورد که او مطرح کرده، بخلاف «مختصر» که در آن کلامهای که درباره مسائل متشابه است در یکجا آورده و برحسب مقتضی در آن تقدیم و تأخیر انجام داده است.
و از بارزترین مثالها در این باره این است: «الکلام علی کفار التأویل وفساقه» در حالی که در اصل در اوائل کتاب (۲/۱۳۰/۲۲۳) است و در «مختصر» در آخر کتاب: (۲/۴۸۱/۵۶۹) است، و در مختصر ترتیب زیادی وجود دارد.
و از مثالها این است: دفاع مؤلف از امام چهارگانه اسلام، در حالی که در «اصل» بحسب ایردات معترض آنها را در جاهای مختلف میآورد، مثلاً درباره امام ابوحنیفه/در (۲/۸۱) و درباره امام مالک/در (۳/۴۵۳) و درباره امام شافعی/در (۵/۵) و درباره امام احمد/در (۳/۳۰۰) صحبت میکند، و اما در «مختصر» در یک جا آن را میآورد، تا دفاع از امامان را در یک مکان جمع کند. «الروض» (همین کتاب) (ص /۲۹۵-۳۴۳) و مثالهای آن زیاد است، و به «الروض» (۱/۲۳۰) مراجعه کن.
۲- از تفاوتهای آنها این است که: در مختصر چیزهای که به رد کردن کلام معترض ربطی ندارد از فوائد و مطالب علمی خلاصه برداری کرده است، ودر (ص /۱۵۴-۱۵۵) میگوید:
«و در این جا میتوان کلامها مفیدی را آورد که در «اصل» آن را ذکر کردهام، بعضی از آنها را امام نووی در «شرح مسلم» آورده و بعضی را هم ذکر نکرده، سپس من آن را خلاصه کردم چون به رد کردن کلام معترض ربطی ندارد» [۱۱۸].
و بعضی از اوهام که فقط اعتراض محض و بیان وهم است را خلاصه کرده، که در (ص /۲۳۰) میگوید: «و من این را بهتر دانستم که اوهام این فصل را خلاصه کنم چون ذکر کردن اعتراض بدون فایدهای که نفع و سودی به دنبال ندارد، و انسانها فاضل آنها را طرح نمیکنند خالی از فایده است».
۳- چون «اصل» و مختصرش هر دو برای این تألیف شدهاند که خصم را با اصول خودش محکوم کنند، و مؤلف در بعضی اوقات مطالبی که نزد او مقبول بوده بخاطر تقیه از جاهلان و انسانهای متعصب ذکر نکرده، سپس مؤلف در مختصر میگوید: «سپس من این کتاب را در کتاب کوچکی به نام «الروض الباسم» خلاصه کردم، که تقیه در آن کم وجود دارد و خالی هم نیست، و الله المستعان» [۱۱۹].
از این کلام مفید او مشخص میشود کلامهای در مسائل علمی مورد قبول او بوده که در «المختصر» به مقبول بودن آنها تصریح شده اما در «اصل» به آن اشاره نشده است.
۴- و از تفاوتها آنها و امتیازات «مختصر» این است که در مختصر کلامهای اضافه بر «اصل» وجود دارد، خواه در استدلال باشد یا در تمثیل، یا در تحقیق، که از آن موارد میتوان مطالب ذیل را نام برد:
- (۱/۹-۱۳) بعضی اشعار در مدح اهل حدیث.
- (۱/۱۳۳) شعر مؤلف درباره عشره مبشره.
- (۱/۱۶۶) کلام مفید مؤلف درباره کسانی که بخاری به آنها استشهاد کرده است.
- (۱/۱۷-۱۷۱) کلام ذهبی درباره حدیث: «ما تقرّب إلیّ عبدي»و اینکه حافظ ابن حجر آن را رد کرده است.
- (۱/۲۴۶-۲۴۸) کلامهای درباره ولید بن عقبه.
- (۲/۴۶۴-۴۷۶) بحثها و تحقیقهای درباره حدیث: «فحجّ آدم موسی».
- (۲/۵۴۳-۵۶۹) احادیث عمرو بن عاص و مغیره بن شعبه درباره احکام و با ذکر شواهد و بحثهای در این باره که (۲۶) صفحه میباشد و در اصل آن موجود نیست.
- (۲/۵۹۰-۵۹۶) خاتمهای از مؤلف که در آن نصیحت و موعظه و عبرت و قصیدهای درباره تمسک به سنت وجود دارد.
[۱۱۸] (۱/۲۷). [۱۱۹] «العواصم» (۱/۲۲۵).